نگاهی به سخنان آخوند روحانی و ضرب‌العجل برجام

نگاهی به سخنان آخوند روحانی و ضرب‌العجل برجام


گفتگو با میثم ناهید – ۹ اردیبهشت ۱۳۹۷

مجری: امروز روحانی به صحنه آمد و صحبتهایی کرد در مورد وضعیت کنونی رژیم همراه با دود و دم‌های معمولش.

این در شرایطی‌ست که سفر صدراعظم آلمان به آمریکا هم انجام شده و کمتر از ۲ هفته به پایان ضرب‌الاجل باقی مانده است.

برای بررسی این شرایط، گفتگویی داریم با میثم ناهید.

 

س: حرف اصلی روحانی چه بود؟


الان روحانی دوباره از ناامیدی صحبت کرد. ناامیدی هم کدی شده که رسانه‌ها و کارگزاران رژیم در سطوح مختلف مرتب بکار می‌برن.

که خودش نوعی اعتراف به اوضاع و احوال وخیمی هست که رژیم داره.

حالا برخی می‌گویند دشمن می‌خواهد ناامید کند.

برخی در جنگ باندی استفاده می‌‌کنند که باند رقیب در پی ناامید کردن است.

امروز هم روحانی گفت دشمن می‌خواد ناامید کند. و خواسته یا ناخواسته عمق این ناامیدی را بیشتر برجسته کرده.

آنجا که میگوید در دولت هم دودسته هستند. عده‌ای را خودش اسم‌گذاری می‌کند نامیدها.

س: منظور از این ناامیدی چیست؟


ج: پاسخ رو خود روحانی داد. آنجا که تلویزیون رژیم می‌گوید:

«یک توطئه دشمنان ما امروز علیه ایران ایجاد یاس و ناامیدی برای آینده کشور ما هست.

حالا آن آقایی که در آمریکا هست اخیرا هم یک سمتی بهش دادن...و نسبت به ایران هم همیشه بد حرف میزنه از مدتی پیش شروع کرده که جمهوری اسلامی ایران چهلمین سال انقلاب خودش رو نخواهد دید».

پس از این حرف روحانی می شه اینو فهیمد که ناامیدی از نظر خود روحانی یعنی سرنگونی.

بنابر این منظورشون از ناامیدی نگرانی از بی‌چشم‌انداز رژیم هست.

ناامیدی دو وجه دارد. یک وجه آن هم رسوخ آن در درون رژیم است که علاوه بر اینکه جنگ باندی را شدت داده تا جاییکه روحانی میگه در دولت خودش هم این نامیدی و دودستگی قطب‌بندی کرده است.

هیچ راه‌حلی هم ارائه نمیده بلکه میگه سال بعد سخت‌تر است.

به ویژه بعد از سفر ماکرون و مرکل به آمریکا و نتایجی که اعلام شده، این ناامیدی درون رژیم بسیار شدیدتر شده است.

 

س: مگر نتایج این سفرها چه بوده که روحانی اینطور از ناامیدی صحبت می‌کنه؟


ج: در کنفرانس مطبوعاتی مرکل و ترامپ به نتایج اشاره کردن. البته این هم روشنه که در یک کنفرانس مطبوعاتی، همه مسائل رو نمی‌گویند.

اما تفسیرهای مختلفی هست.

چه در این سمت که رئیس‌جمهور آمریکا در برجام خواهد ماند؛

و چه در این سمت که از برجام خارج خواهد شد.

البته تا حالا به طور رسمی گفته نشده که تصمیم آمریکا چی هست.

پومپئو وزیر خارجه جدید آمریکا هم دیروز گفت موضوع در دولت آمریکا در دست بررسی هست و هنوز تصمیم‌گیری نهایی صورت نگرفته.

س: پس چرا رژیم پیشاپیش ابراز نگرانی می‌کند و روحانی اینطور بحث از ناامیدی به میان می آورد؟


ج: به این خاطر که برای رژیم هر کدام از دو شق که عملی شود، دردناک است.

چه خارج شدن آمریکا از برجام و چه اون چه اروپاییها می گن،

یعنی قرارداد اصلاحی با چهار بند ازجمله توقف فعالیتهای موشکی و دخالتهای منطقه یی وخارج شدن از سوریه، برای رژیم در حکم بد و بدتره.

یعنی گزینه‌های رژیم، تنها انتخاب بین «بد» و «بدتر» است. این هم یک شاخص داره.

اگر گزینه‌ای که اروپا برای نجات برجام ارائه می‌کنه برای رژیم ضربه نبود، یک ماه پیش در سفر لودریان به تهران، رژیم باید می‌پذیرفت.

چون بهترین نقطه برای رژیم بود که شدت ضربه و فشار رو تا حد ممکن پایین بیاورد.

چون طرف مقابل رفته بود که در مقابل کوتاه آمدن رژیم از موشکی و منطقه و غروب برجام و بازرسی‌های سرزده، دست ماکرون رو در سفر به آمریکا پر کنه تا آمریکا اما الان درحالیکه تنها ۱۳ روز به سرآمد مانده، دیگه فرصتی باقی نمونده و موضوع فقط ابلاغ به رژیم و تسلیمه.

س: با این تفاسیر مختلف، سفر خانم مرکل چه جایگاهی در تحولات دارد؟


ج: در حقیقت این سفر هم حلقه‌ای بود از زنجیره انزوای رژیم.

اگه خیلی به گذشته نریم، در همین دور اخیر این زنجیره از سفر لودریان و جانسون به تهران شروع شد.

بحث هم با رژیم همین بود که در رابطه با ۴ شرطی که ترامپ گذاشته، کوتاه بیا. که البته سفر بی‌نتیجه بود.

بعد سفر وزیر دفاع آمریکا به عمان بود و بلافاصله یک روز بعدش، سفر وزیر خارجه عمان به تهران.

با توجه به اینکه عمان هم همواره نقش دلالی بین رژیم و آمریکا بازی کرده است .

(مثلا مورد برجام که خود خامنه‌ای هم گفت) گمانه‌ها در این رابطه که وزیر خارجه عمان پیام و اخطار ژنرال متیس برای رژیم رو برده، به شدت قوت گرفت.

بعد از اون سفر ماکرون بود به آمریکا و دیدار با ترامپ.

که در اونجا هم ترامپ بر شروط آمریکا تاکید کرد و البته ماکرون هم گفت خواستار حفظ برجام هستیم؛

اما برجامی که باید ترمیم شود و به موضوع موشکی و دخالتهای منطقه‌ای رژیم اشاره کرد. یعنی اینها هم باید وارد برجام شوند.

بعد هم سفر خانم مرکل بود به آمریکا و دیدار با ترامپ؛


که دو طرف همون مواضعی رو گرفتند که در دیدار ترامپ و ماکرون گرفته شده بود.

در این میان دو اتفاق دیگه هم افتاد.

یکی تصویب لایحه تحریمهای رژیم به خاطر نقض حقوق‌بشر و گروگان‌گیری در مجلس نمایندگان آمریکا بود (با رای قاطع)

و یکی هم سفر پومپئو به بلژیک (بلافاصله بعد از تاییدش در سنا)

که در اونجا هشدار داد که با توجه به اینکه تا الان برجام ترمیم نشده، اگر وضعیت ادامه پیدا کنه احتمالا رئیس‌جمهور از برجام خارج خواهد شد.

دیشب هم که وزیر خارجه آمریکا به عربستان سفر کرد و گفتند موضع اصلی دیدارش با وزیر خارجه عربستان، برجامه.

پس می‌بینید که یک زنجیره‌ای از انزوا هست که پیاپی در حال تنگ‌تر شدن بر گردن رژیمه.

س: پیامدهای این وضعیت در رژیم چیست؟

ج: رژیم در کلی‌ترین حالت، از دو سمت زیر فشار رو به افزایشه.

از خارج، که همین وضعیتی بود که توضیح دادیم.

از داخل، میشه در ۳ مولفه وضعیت رژیم رو ترسیم کرد:

اول: شدت شقه و شکاف درونی رژیم. که در هفته گذشته در حملات متقابل باند روحانی و سپاه بارز شد.

داستان احمدی‌نژاد که تشتت درونی رژیم رو به اوج جدیدی رسونده.

دوم: وضعیت اقتصادی هست.


«استیو هنکه»، استاد اقتصاد کاربردی و مدیر «موسسه اقتصاد کاربردی» در دانشگاه «جان هاپکینزِ» بالتیمور در آمریکا،

که یکی از تئورسین‌های اقتصادی جهان هست، گزارشی از وضعیت اقتصادی رژیم داد که حاصل پژوهش چندین ساله هست.

او اقتصاد رژیم رو «در گرداب مرگ» توصیف کرد که هر آن فرشته نابودی به سراغش خواهد آمد.

تاکید هم کرد که تورمی که روحانی میگه زیر ۱۰ درصد دروغه و تحقیقات کارشناسی تورم رو ۵۸ درصد نشون میده.

در کل هم وضعیت اقتصادی رژیم رو با دوران پایانی اتحاد جماهیر شوروی مقایسه کرد.

(یکی از علتهای اصلی فروپاشی شوروی، وضعیت بحرانی اقتصادی بود)

سوم: برآیند دو مولفه بالا، میشه «جامعه‌ای انفجاری».

یعنی جامعه ایران رو در مدار انقلابی قرار میده.

جدیت این فضا هم تا آنجاست که طی ۲-۳ روز، هشدارهای عجیبی از درون رژیم داده میشه.

جوادی آملی میگه: مردم اگر قیام کنند همه ما را به دریا می‌ریزند.

بعد هم گله می‌کنه که چرا عده‌ای فرار کردن و جای فرار برای ما باقی نمانده.

منتظری، دادستان کل میگه ولایت‌فقیه هدف حمله دشمن قرار گرفته.


بعد هم میگه حتی در حوزه علمیه قم هم عده‌ای در پی نفی ولایت‌فقیه هستن.

آخوند فاضل میبدی هم وضعیت جامعه انفجاری ایران رو با ساختمان پلاسکو مقایسه می‌کنه و میگه:

میشه با اقدامات امنیتی و قضایی (سرکوب) آتشهای آشکار رو موقتا فرونشاند؛

اما آتش عظیم نهفته در جامعه را نمی‌شود خاموش کرد.

و وقتی زبانه بکشد، کل نظام مانند ساختمان پلاسکو فرو خواهد ریخت.

بعد هم تاکید می‌کنه شدت این انفجار اجتماعی تا حدی هست که قیام ۹۶ با اون گستردگی و شدت، تنها به اندازه بخشی از دود ناشی از آن خواهد بود.

خب این هشدارها و ابراز وحشتها، ناشی از دو فشار شدید هست که یکی از خارج و یکی از داخل بر رژیم وارد میشه.

برای همین هم امروز روحانی پیاپی انگشت می‌ذاره بر «ناامیدی» و... که روشنه تا کجا در رژیم رشد کرده.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
لطفا به اشتراک بگذارید: