حدت و شدت پیدا کردن تضادهای باندهای رژیم – ۱۲اردیبهشت۱۳۹۷
حدت و شدت پیدا کردن تضادهای باندهای رژیم – ۱۲اردیبهشت۱۳۹۷
گفتگو با علیرضا معدنچی
- خوب این گزارش را دیدیم و حرفهای کریمی قدوسی را و همچنین حرفها و پاسخگویی ظریف را هم شنیدیم؛ اما چرا قضیه به اینجا رسیده و چرا دو طرف این طور در برابر هم قرار گرفتند و بهخصوص باند خامنهای، با این شدت باند روحانی و شخص ظریف را که خامنهای آن همه ازش تعریف کرده بود، میکوبند و حتی بهطور فیزیکی هم به آن حمله میکنند؟ این موضوع گفتگوی امروز ما با علیرضا معدنچی
س) خوب ما حرفهای دو طرف را شنیدیم، اما میخواستم شما بهطور خلاصه و فشرده بگویید که داستان از چه قرار است؟
ج) ظریف در سفری که دو سه هفته پیش به آمریکا داشت، آنجا چند سخنرانی و مصاحبه کرد که مضمون آنها این بود که رژیم آمادهٴ کوتاه آمدن است و حتی در سخنرانی که در شورای روابط خارجی آمریکا داشت، اعترافهای مهمی کرد، از جمله اینکه «ما برای مستثنی کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کردهایم. باید این روند را متوقف کنیم. به شما میگویم که ایران آماده این کار است» و کیهان 2/4 نوشته بود که این اظهارنظر نسنجیده، در حقیقت پذیرش اتهام آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلسعود (مبنی بر نقش ایران در بیثبات کردن منطقه است! و ایده «منطقه قدرتمند به جای قدرت منطقهای» در حقیقت همان برجام منطقهیی و به عبارتی برجام ۲ و ۳ و... است».
نه خود ظریف و نه مدافعان او هم همانطور که دیدیم این را تکذیب نکردند چون نوار صحبتش موجود است و قابل انکار نیست؛ بلکه سعی میکند با لفظ پردازی حرفهای خودش را توجیه کند. و متقابلاً به آنها میگوید حرفهایی که شما میزنید اینکه آدم باید دیوانه باشدکه در ایران سرمایهگذاری کند، رم دادن سرمایه و سرمایهگذاران هست نه فقط سرمایهگذاران خارجی بلکه سرمایهگذاران داخلی است و شما اعتماد بهنفس را از دیپلوماتها میگیرید و ما دیگر نمیتوانیم در خارجه از این مانورها بدهیم چون تا الآن و در دورهٴ برجام هم باندروحانی وقتی به خارجه میرفتند حرفهای مورد پسند آنها میگفتند و این همه هم دچار دردسر نمیشدند.
س) اصلاًدعوا بر سر چیست؟ آیا حرفهای ظریف به اینها برخورده است؟
ج) روشن است که نه این حرفها به آنها برخورده و نه با شخص ظریف دعوا دارند، دعوا بر سر دو خط است؛ بر سر زهر خوردن یا نخوردن در شرایط بسیار خطرناکی است که از هر طرف رژیم را فرا گرفته. یک طرف میگوید با این وضعی که داریم پیش میرویم تا 6ماه دیگر کار رژیم تمام است. علی خرم میگوید: «در چنین شرایطی هنر نیست هنر این است که ما از شعلههای آتشی که اطراف ایران را فراگرفته، بکاهیم و به جای تحت فشار قرار دادن، دستگاه دیپلوماسی و مسئول آن به فکر جلوگیری از درگیری» باشیم. روحانی اعتراف میکند که نیمی از وزیران کابینه ناامیدند، آن چنان که او به حرفهایشان گوش نمیدهد؛ جوادی آملی میگوید سیل میآید همهٴ ما را میبرد و...
دلواپسان هم میگویند اگر موشکی و نفوذ منطقهیی و مؤلفههای قدرت خود را از دست بدهیم در عرض چند ماه جارو میشویم. یا صحبت از این است که در حوزه مخالفتها با ولایت فقیه روز به روز در حال گسترش است و به اعتراف منتظری دادستان کل رژیم مخالفان ولایت فقیه در حوزه متشکل شدهاند.
س) چطور شده است که الآن این دلواپسان این طور دور برداشتهاند و بیمحابا به ظریف میتازند و حتی با مشت و لگد به ماشینش حمله میکنند،
چون خیلی وقتی نیست و یادمان نرفته که خامنهای چه تعریف و تمجیدی از ظریف و تیم مذاکرهکننده کرد؟
ج) این نتیجه شرایط داخلی و بینالمللی است. در صحنهٴ داخلی خود اصلاحطلبان میگویند که آنها بازندهٴ اصلی قیام دی ماه بودند با شعار «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا!» در صحنهٴ بینالمللی هم سیاست مماشات از قدرت کنار رفته و دیگر کسی خریدار عشوههای امثال ظریف نیست. معلوم است که ظریف آن حرفها را سر خود نزده چنان که علی خرم هم میگوید: «وزیر امور خارجه در چارچوب دستورالعملهای نظام عمل میکند و از خود چیزی ندارد». منظورش این است که با اشاره و چراغ سبز خامنهای این حرفها را زده. منتها فرق این شرایط با شرایط قبلی این است که قبلاً خامنهای در قبال حملات دلواپسان میآمد و از ظریف و تیمش دفاع میکرد و از آنها تعریف و تمجید میکرد، هنوز امیدی به اینها بود که بتوانند از طریق بند و بست برای رژیم فرجه بخرند؛ اما الآن که دیگر آنها خریداری ندارند، خامنهای هم به صرفه نمیبیند که پشت آنها برود و از آنها حمایت کند.
س) به نظر میرسد که علت چنین وضعیتی این است که خامنهای هنوز تعیین تکلیف نکرده و جوابی را که میبایست به ضربالاجل بدهد، هنوز نداده است؛ در حالی که فقط 10روز به پایان مهلت مانده است، بالاخره خامنهای میخواد چه کار بکند؟ چه تصمیمی میخواد بگیرد؟
ج) این را که میگویید درست است و اگر خامنهای تصمیمی را گرفته بود ما باید تاثیر آن را در{اوضاع} میدیدم.اگر خط ایستادگی را دنبال میکرد و مانورهایی را از رژیم شاهدش بودیم .اگر از آن طرف تصمیم گرفته بود که باز آثارش را باید میدیدیم . دلواپسها بایستی فتیله این حرفها را پایین میکشیدند و این حرفها را نمیزدند و خود ظریف بایستی یک دور و مجالی پیدا میکرد. این هم خبری نیست و این ناشی از این است فی الواقع خامنه ای گیر کرده است . خامنه ای بین دوراهی که آشکارا میداند و میبیند که هر دو راه به پرت گاه منتهی میشود گیر کرده است ونمیتواند تصمیمی بگیرد و خودش هم به شدت ضعیف است هر تصمیم که بگیرد بلافاصله تاثیرش در درون رژیم این است که یک بخشی از رژیم فرو خواهد ریخت یا از طرف سپاه پاسداران و باند دلواپس ها یا از آن طرف. بنابر این اصلا تصمیم گیری چیز آسانی نیست بخصوص برای خامنه ای در چنین موقعیت ضعیفی . ۱۰ روز بیشتر نمانده است .بایستی تصمیم بگیرد و گر نه برایش تصمیم خواهند گرفت .