تمرکز جنگ و جدال دو باند رژیم بر روی موضوع اروپا
تمرکز جنگ و جدال دو باند رژیم بر روی موضوع اروپا
گفتگو با علیرضا معدنچی – ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
همون طورکه در این گزارش هم دیدیم، جنگ و دعوای تمام نشدنی دو باند رژیم بر سر برجام، الان و پس از خروج آمریکا از برجام متمرکز شده روی رابطه با اروپا؛ این که باند روحانی رابطه با اروپا را تنها جواب «مسألة مرگ و حیات» رژیم میداند و باند خامنهای به عکس رابطه با اروپا را اتلاف وقت، آزمودن دوبارة آزموده و خسارتبار توصیف میکند. ما گفتگوی امروز خودمون با علیرضا معدنچی رو به بررسی این موضوع اختصاص دادیم.
س : خب سؤال اینه که چطوره که بین دو باند بر سر تشخیص منافع نظام آن هم در یک مورد مشخص یعنی رابطه با اروپا این قدراختلاف نظر و زاویة 180درجهیی وجود داشته باشد؟
ج : اجازه بدید من به بخشی از حرفهای دو باند که عمدتاً در روزنامههای همین امروز آمده اشاره کنم، فکر میکنم جواب سؤال شما روشن خواهد شد.
آرمان – خرم: آنچه اروپا از ایران انتظار دارد، این است که ایران با اروپا در موضوعات مورد ادعای آمریکا هماهنگی حداقلی داشته باشد تا اروپا بتواند به خوبی در مقابل آمریکا بایستد. موضوعات مهم موشکی، نقش ایران در منطقه و حقوق بشر که موضوعات حساس اروپا به شمار میروند، موضوعاتی نیستند که در گفتوگو با اروپا قابل مدیریت نباشند و برعکس همجواری اروپا در کنار ایران بهنفع هر دو هدف ایران است.
... قطعا تواناییهای اقتصادی اروپا در قبال آمریکا محدود است. اگر ایران پا به پای اروپا همکاری کند، میتواند اروپا را در مقابل آمریکا بلندقامت نگه دارد. یادمان نرود تنها نیرویی که در جهان از نظر سیاسی قادر است در مقابل آمریکا بایستد، اروپا است و روسیه و چین چنین پتانسیلی ندارند.
جهان صنعت: چگونگی برخورد با برجام نه آتش زدن و نه خروج از منع معاهده هستهای و از سر گیری غنیسازی بلکه باید مسیری را برای حفظ آن جستوجو کرد که متضمن حداکثر مطلوبیت باشد. در این ارتباط حفظ همکاریهای چندجانبه و پایبندی به آن، عقلاییترین و مناسبترین شیوه برخورد با آن است. بر این اساس و نظر به آنکه عزم اروپا در حفظ برجام جدی است، به نظر میرسد همکاری ایران با اروپا مطمئنترین مسیر حفظ برجام است.
حفظ برجام از این مسیر، متضمن قبول همکاریهای بیشتری است که آنها از ایران انتظار دارند. به عبارت دیگر اگرچه پایبندی ایران به برجام مورد تایید اعضای اروپایی برجام است اما آنها مانند آمریکا در قبال سیاستهای منطقهای ایران و برنامه موشکی آن موافقتی ندارند و این دست از رفتارها و سیاستها را بدخیم و ثباتزدا میدانند. معنا و مفهوم چنین نگرشی آن است که برنامههای موشکی و سیاستهای منطقهای در کانونهایی چون سوریه، بغداد، لبنان و یمن میتواند عامل همسویی و نزدیکی اروپا به آمریکا در خروج از برجام شود. بدیهی است که تعدیل در برنامههای موشکی و همچنین تجدید نظر در سیاستهای منطقهای میتواند نقش کلیدی در بقای برجام و حفظ ماندگاری آن بازی کند و عاملی برای ماندن اروپا در کنار ایران باشد.در غیر این صورت چهبسا ممکن است ایران اروپا را نیز از دست بدهد.
تعدیل در برنامههای موشکی و سیاستهای منطقهای هیچگاه نباید برای سیاستبازان و تصمیمگیران سیاستهای منطقهای و راهبردی ایران، به معنای عقبنشینی تلقی شود.
کیهان: در پی خروج آمریکا از برجام و اصرار دولت ایران بر ادامه برجام با اروپاییها، مدیر یک شرکت نفتی ایتالیا در نشست سالانه این شرکت به سهامدارانش گفت، تمام طلبهای معوق خود از ایران را گرفته و قصدی برای اجرای پروژه جدید در ایران ندارد!
هنوز سه روز از سخنرانی ترامپ درخصوص خروج آمریکا از برجام نگذشته بود که برخی شرکتهای اروپایی هم راستا با تصمیم وی، همراهی خود را با سیاست جدید آمریکا اعلام کردند.
پیشتر نیز از قول یکی از کارشناسان مسائل مالی نوشته بودیم: «اروپا نمیتواند بدون آمریکا برجام را ادامه دهد.» چه اینکه با گذشت مدت کوتاهی از رسانهای شدن تصمیم آمریکا، شرکتهایی مثل «جنرال الکتریک»، «زیمنس»، «بوئینگ» و «ایرباس» اعلام کردند تابع دستورالعملهای این کشور هستند.
س : خب چرا الان چنین اختلافی دارند؟ خب این همان اروپاست که در زمان خاتمی همین سه کشور اصلی اروپا یا تروییکا به طور مفصل با رژیم تحت عنوان دیالوگ انتقادی یا دیالوگ سازنده با رژیم مذاکره میکردند و دو باند رژیم آن موقع هم بودند، ولی از این جور دعواها خبری نبود و موضع واحدی داشتند، اما الان چرا این طور با هم سرشاخ شدهاند؟
ج : خب در این فاصله یک تغییر بسیار بزرگ صورت گرفته به نام تغییر دوران و کنار رفتن سیاست مماشات که به اروپاییها هم تحمیل شده و این البته با قیمت سنگینی که مجاهدین و مقاومت ایران دادهاند محقق شده. با 17ژوئن، با 14سال محاصرة ضدانسانی و همه جانبه دراشرف و لیبرتی و آن همه حملات و آن همه شهدا و... اگر چه هنوز آثار و بقایای آن سیاست تحت عنوان مهار رژیم وجود دارد در حالی که همه میدانند که موضوع خاورمیانه تنهنا با جاروی تمام عیار ایران حل میشود.
و خانم مریم رجوی از جانب مقاومت ایران گفت: خلاصی از خطر اتمی و تروریسم این رژیم در خلاصی از تمامیت آن است. رژیم ولایت فقیه بدون تروریسم و سرکوب و تسلیحات کشتار جمعی وجود ندارد.
هرگونه سرمایه گذاری بر روی این رژیم در آینده نیز مانند گذشته نافرجام و محکوم به شکست است و همچنان که مقاومت ایران پیوسته اعلام کرده است، قرار گرفتن در کنار آخوندهای خونآشام و تقویت آمران و عاملان قتل عام فرزندان رشید مردم ایران، فاشیسم دینی را در جنگافروزی و صدور بنیادگرایی و تروریسم جریتر میکند.
بله با بهای سنگینی که مقاومت ایران داده آن دوران به سر آمده که روحانی به عنوان سر تیم مذاکره کننده با تروییکا گفتگو کند و بعد کتاب بنویسد و صراحتا بگوید که سرشان کلاه گذاشتیم. الان دیگر پایان ماجراست و الان امر دایر است بین زهر خوردن یا له شدن زیر فشارها
س: بالاخره بعد از خروج آمریکا از برجام، آیا هنوز هم رژیم تصمیم نگرفته که چه کار میخواهد بکند؟
ج : تا انجا که به اعلام رسمی برمیگردد روحانی گفته چند هفته مهلت میدهیم به اروپاییها وخامنمهای هم گفته من اعتماد ندارم تضمین بگیرید و عملا راه گفتگو با اروپا را باز گذاشته است.
اما علت این که این قدر کش میدهد این است که انتخاب خیلی سخت و به قول خودشان انتخاب بین مرگ و خودکشی است.
پاسدار غلامی سرکرده بسیج سازندگی گفت به فرض موشکی را هم بدهیم نفوذ منطقهیی و سوریه را چطور جمع کنیم؟
جوان: مسئله هستهای به وضوح نشان داد که مبارزه غرب با ما مبتنی بر راهبرد «فتح سنگر به سنگر» خواهد بود و هرگونه تواضع آنان را یک قدم به حذف هویت ما نزدیکتر خواهد کرد. بنابراین هر کس در داخل کشور یا هر ایرانیای که اصرار به خلع موشکی و هستهای یا عقبنشینی منطقهای به بهانه پیشگیری از جنگ دارد، یا قدرت تشخیص ندارد یا مستقیماً در خدمت اهداف امریکاست.
صلح در پناه قدرت به دست میآید، استقبال از ضعف به معنی خودکشی از ترس مرگ یا فرار به زیر ناودان از ترس باران است.
س : شما میگویید بین این دو راه، زهر خوردن یا له شدن زیر فشارها راه دیگری وجود ندارد؛اما قبلاً اینها (و حتی خود خامنهای) از سیاست گشایش به سمت شرق یا نگاه به شرق صحبت میکردند و میگفتند که دنیا که فقط غرب و اروپا و آمریکا نیست؛ آیا این نمیتواند راه دیگری پیش پای رژیم باشد؟
ج: آن چیزی که این مسأله را درحال حاضرتعیین تکلیف میکند از نظر اروپا یا هر طرف خارجی، مساله منافع اقتصادی است. اروپا با جایگاه اقتصادی که در مقابل آمریکا دارد نمیتواند در کنار ٰرژیم قرار بگیرد. و قبل از آن شرکتهای اروپایی زیر باردولتهایشان نمیروند. وقتی اروپا نمیتواند چین وروسیه به طریق اولی نمیتوانند. کما این که خودشان هم بارها گفتهاند که چین و روسیه جای جایش همیشه پشت ما را خالی کردهاند، حتی روسیه در سوریه.