بررسی موقعیت کنونی رژیم پس از سخنرانی وزیر خارجه آمریکا
بررسی موقعیت کنونی رژیم پس از سخنرانی وزیر خارجه آمریکا
گفتگو با علیرضا معدنچی – ۲ خرداد ۱۳۹۷
رژیم؛ ادامة سردرگمی و وحشت
امروز مجلس ارتجاع به مسألة اصلی رژیمکه باید به آن می پرداخت یعنی پاسخ به شروط امریکا دررابطه با برجام نپرداخت و دیروز هم در یک جلسة پرتشنج لایحة مرتبط با اف ای تی اف را به مدت دو هفته عقب انداخت. در ارتباط با موقعیت کنونی رژیم پس از اعلام استراتژی جدید آمریکا دربارة ایران، گفتگویی داریم با علیرضا معدنچی.
س : رژیم چند روز قبل از پایان مهلت 120روزة رئیس جمهور آمریکا با شتابزدگی خیلی زیاد سه لایحة مرتبط با اف ای تی اف را به مجلس آورد و با عجله آنها را تصویب کرد. چرا در مورد این لایحة چهارم که ادامة همان لوایح است، دیروز موضع متفاوتی داشتند و آن را عقب انداختند؟
ج: آن موقع میخواستند با آن در باغ سبز نشان دادن به خیال خودشان، روی رئیس جمهور آمریکا تأثیر مثبت بگدارند و او را وادار به انعطاف و نرمش کنند، ولی دیدند که نتیجهیی نداشت و او ۴روز زودتر از موعد مقرر آمد و خروج آمریکا از برجام و شروع دور جدید تحریمها را اعلام کرد.
بعدا هم در آستانة اعلام سیاست و استراتژی وزیر خارجة آمریکا هم آمدند با شتاب و با همان خیال، این لایحه را به مجلس بردند و مطهری هم درز داد که دفتر خامنهای پشت تصویب این لایحه است و لاریجانی هم در سخنان کوتاهی در جلسة غیرعلنی لابد همین موضوع را گفت؛ اما به نظر میرسد که شوک ناشی از اعلام مواضع آمریکا توسط پمپئو خیلی فراتر از انتظار رژیم بود و موجب به هم خوردن تعادل معمولش شده که نشانههای ان را در جلسة پر تشنج دیروز مجلس ارتجاع دیدیم و به هر حال بر اثر این کشمکشها دولت و لاریجانی و باندش در مجلس که در این رابطه در کنار دولت قرار داشت، نتوانستند طرح و تصویب لایحه را پیش ببرند و ناچار آن را به دو هفته بعد موکول کردند.
این هم یک تناقض است که از یک طرف هارت و پورت میکنند که آمریکا غلطی نمیتواند بکند و نمیتواند به ما دستور بدهد و... ولی از طرف دیگر این لایحه را آوردهاند که معنیاش تسلیم به شروط آمریکا یا دستکم مقدمة آن است. ولی این که به مدت دو هفته مسکوت گذاشته شده علامت سردرگمی است. چون یا اگر قصد ایستادگی داشتند باید آن را از دور خارج میکردند و منتفی میکردند یا اگر قصد پذیرش آن را داشتند، باید به ادامة بحث و فحص در مورد آن ادامه میدادند. مسکوت گذاشتن و به تأخیر انداختنآن به مدت دو هفته هیچ معنایی جز سردرگمی و وحشت از اتخاذ هر گونه تصمیم قاطع ندارد.
س : اما به رغم این سردرگمی که شما رویش تأکید میکنید، اما اینها روی مذاکره و تعامل با اروپا خیلی دارند مایه میگذارند و مرتباً هم اظهار امیدواری میکنند؛ آیا این خودش نشانة آن نیست که رژیم مسیر مشخصی را انتخاب کرده اند واز طریق اروپا راه باز کنند و در همین مسیر هم دارند پیش میروند؟
ج: این از فرط لاعلاجی است، چون اروپا که خیلی صریح گفته تضمین نمیدهیم و دولتهای اروپایی هم که روی شرکتها هژمونی ندارند و نمیتوانند داشته باشند.
ظریف گفت: «اروپاییها تعهد دادهاند که منافع ایران را تضمین کنند، اما مشخص نیست که چقدر بتوانند در برابر تحریمهای آمریکا مقاومت کنند، زیرا سهامداران شرکتهای اروپایی، آمریکاییها هستند». و همچنین اضافه کرده بود: «مشخص نیست شرکتهای اروپایی چه مقدار از سران کشورهایشان تبعیت کنند».
باند خامنهای یا لااقل دلواپسان معتقدند که اروپا در این جریان همدست آمریکاست و یک تقسیم نقش بین این دو وجود دارد. میگویند اروپا میخواهد با حفظ برجام به همان چیزی برسد که آمریکا با نفی برجام میخواهد برسد.یعنی هدفها مشترک هستند.
مهدی محمدی هم در حساب توییترش نوشته چون گلولههای آمریکا محدود است، وظیفة اروپا این است که ایران را در سیبل نگهدارد، مبادا راه گریزی بیابد.
س : اما غیر از اروپا، باند خامنهای یا حداقل بخشی از آن سیاست نزدیکی به شرق و نگاه به شرق را به عنوان راهکار تبلیغ میکنند، آیا این نمیتواند برونرفتی برای رژیم باشد؟
ج: چین در سفر اخیر ظریف به پکن خیلی صریح به او گفت تضمین نمیدهم حتی در مورد خرید نفت! به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از رویترز، 3 منبع آگاه گفتند، یک مقام ارشد شرکت ملی نفت ایران این هفته با خریداران چینی دیدار کرده و از آنها خواسته است تا پس از آغاز تحریم های آمریکا خرید نفت خود از تهران را ادامه دهند،؛ اما وی نتوانسته تضمین های لازم را در این باره از چینی ها اخذ نماید.
در مورد روسیه هم مهرهها و رسانههای رژیم خیلی صریح گفتهاند که هیچ امیدی به روسیه ندارند و روسیه را به خنجر زدن متهم میکنند و همان طور که میدانید روسیه دارد در سوریه قالی را از زیر پای رژیم میکشد و حتی قبل از وزیر خارجة امریکا، پوتین گفته است که همة نیروهای خارجی باید از سوریه خارج شوند.
علاوه بر اینها میدانیم که چین و روسیه حتی بیش از اروپا تابع آمریکا هستند و اگر اروپا باز کم و بیشی بتواند در برابر آمریکا بایستد، اینها نه توان و نه تمایلی به ایستادن در برابر آمریکا و به خطر انداختن منافع کلان خود با آمریکا به خاطر رژیم ندارند و آنها هم مثل اروپا بر شرکتهای خود هژمونی ندارند و نمیتوانند آنها را وادار به معامله و شراکت با رژیم کنند.