طنز عروسکی و سیاسی کامبیز و خان دایی – خامنه‌ای و روحانی

خامنه‌ای و روحانی – طنز عروسکی و سیاسی کامبیز و خان دایی


با خبرترین خبر


هر کسی با مفهوم خطیب و نقش خطیبان در جامعه اسلامی آشنا باشد، می‏داند که نه تنها شرطِ اوّلِ خطیب بودن


مسلمان بودن است بلکه خطیب، سخنگوی همه مسلمانان نیز هست. امّا عُبید با این بیان هنری خویش،


خطیب ‏بودن را ضدّ مسلمان بودن یا نقیض مسلمان بودن تصویر کرده


و در ذاتِ آن‏ خطیب به نمایش در آورده است.


یا در این حکایت:


"قزوینی را پسر در چاه افتاد. گفت: جانِ بابا! جایی مرو تا من بروم رَسَن‏ (=ریسمان) بیاورم و تو را بیرون کشم!"


 ... طنز تنها در گفتار و هنرهای زبانی جلوه نمی‏کند، گاه در رفتار انسان، طنز، آگاه یا ناآگاه، خود را نشان می‏دهد تا بدانجا که مجموعه حرکت یک اجتماع به‏ مرحله طنز می‏رسد و ساختار یک جامعه تبدیل به طنز می‏شود و اگر با تاریخ ‏اجتماعی ایران آشنا باشیم، در بسیاری از این لحظه ‏ها طنز را آشکار می‏ توانیم‏ مشاهده کنیم. رفتار بسیاری از حُکام، طنز است، یعنی در یک آن، دو سوی‏ تناقض را در خویش دارد و شعارهای سیاسی ‏شان، نیز، در تحلیل نهایی، طنز است: هم گریه‏ آور و هم خنده‏ دار.


 به نظرم جامعه عصر حافظ یکی از بهترین‏ نمونه ‏های شکل‏گیریِ این تناقض در ساختِ جامعه است و شاید به عنوان ‏نمونه، رفتار امیر مبارزالدّین را بتوان از بهترین نمونه‏ های تجسّم این تناقض در بافت جامعه دانست، امّا وقتی این تناقض‏ ها با برخوردی هنری، چه از سوی ‏عوام و چه از سوی خواص، تصویر شود، طنز به معنیِ دقیقِ کلمه آشکار می‏شود


مطالب مرتبط


کامبیز و خان دایی – طنز عروسکی و سیاسی – گرانی


«طنز حافظ » ـ شفیعی کدکنی



لطفا به اشتراک بگذارید: