سخنرانی سید احمد غزالی در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران
گردهمایی بزرگ مقاومت ایران
ایران آزاد باهزاراشرف وارتش آزادی
سید احمد غزالی-نخست وزیر پیشین الجزایر
این گردهمایی مرا به یاد 14 سال پیش انداخت. از 14 سال پیش این افتخار را دارم که هر سال در این گردهمایی شرکت کنم. بعضی از شماها که قیافهتان برایم آشناست 14 سال پیش هم اینجا بودید. تعداد شرکتکنندهها چقدر بود؟ 5 تا 6 هزار نفر. و هر سال من شاهد این بودم که تعداد شرکتکنندهها هر سال و هر سال و هر سال افزایش پیدا کرد و از سال 2015 رقم شما به صدهزار نفر رسید، صدهزار نفر!
سازمانهای زیادی را در جهان نمیشناسم که اینقدر پایگاه اجتماعی داشته باشند که توان بسیج صدهزار نفر در خارج از کشور و در میان تبعیدیان را داشته باشند. این مرا بیاد سال 1980 میاندازد. در آن سال مسعود رجوی میتینگهایی را در تهران برگزار میکرد که 500.000 ایرانی را گرد هم میآورد.
در این 20 سال چه راه طولانی پیموده شد! عجب راه طولانی پیموده شد! چه مشکلاتی پشت سر گذاشته شد! و چه پیروزیها و موفقیتهایی که توسط مقاومت ایران بدست نیامد! 20 سال پیش در غرب فقط برخی از افراد، شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران را میشناختند. از آن به بعد تعداد فعالین و هواداران اهداف (مقاومت) ایران افزایش یافت و امروز اکثریت بیچون و چرای پارلمانهای 28 کشور اروپا و کانادا و ایالات متحده در طرف مقاومت ایران قرار دارند.
20 سال پیش دولت آمریکا سازمان مجاهدین خلق را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داده بود و خودشان میگفتند این اقدام برای مماشات با حکومت آخوندها صورت گرفته است.
غربیها نتوانستند مانع تکرار اشتباه بزرگ دولت فرانسه و دولت انگلستان در سال 1939 شوند. آنها به مونیخ رفتند تا با هیتلر مماشات کنند. با دیکتاتورها مماشات نمیکنند؛ دلیلش هم این است که برای بدست آوردن صلح، دو قدرت غرب به بهای آبروباختگی رفته بودند صلح را بدست بیاورند. وقتی وینستون چرچیل به حکومت رسید و آلمان وارد جنگ با لهستان شد، وی گفت شما صلح را به بهای آبرویتان میخواستید، هم آبرویتان را از دست دادید، هم صلح را، و جنگ را بدست آوردید.
دوستان عزیز، این سازمان اولین قربانی تروریسم آخوندها بود. این بیعدالتی بزرگی بود که این سازمان را در لیست سازمانهای تروریستی قرار دادند.
من همراه صدها و صدها شخصیت سیاسی شاهد تلاشهای قابل ملاحظهای بودیم که سازمان مجاهدین خلق ایران با حمایت حقوقدانان بینالمللی و همه پارلمانترها به عمل آورد تا در نبرد حقوقی پیروز شود و در سال 2009 و 2010 و 2011 سی کشور اروپا و کانادا و ایالات متحده توسط دستگاه قضایی خودشان و دیوان قضایی اروپا و دادگاههای انگلستان و فرانسه و آمریکا مجبور شدند نام این سازمان را از لیست سازمانهای تروریستی خارج کنند.
و حالا در حالیکه ما گردهم آمدهایم، فقط یک حکومت کماکان سازمان مجاهدین خلق ایران را یک سازمان تروریستی تلقی میکند. این حکومت، حکومت تروریستی آخوندها است. بنابراین، صحبت از پیروزی بزرگی است؛ اما پیروزیی که منابع زیادی از این سازمان را صرف خود کرد؛ و این امر ناعادلانهای بود برای سازمانی که اولین قربانی بود. 120هزار تن از فعالین سازمان مجاهدین خلق ایران توسط حکومت آخوندها قتل عام شدند. در سال 1988 فقط با یک فتوای خمینی، 30هزار زندانی سیاسی طی سه ماه قتل عام شدند.
باید توطئه سکوت به پایان برسد. زمان آن فرارسیده است که کسانی که مسئول کشتار 120هزار شهروند ایرانی طی سی سال و (کشتار) سی هزار نفر در سال 1988 بودهاند حساب پس بدهند.
و بالاخره آخرین پیروزی، آزادی ساکنان اشرف بود. ساکنان اشرف بین سالهای 2008 و 2016 هر روز مورد تعرض قرار میگرفتند، با محاصره، با شکنجه، با حملات زرهیها به افرادی با دست خالی، افرادی که خلع سلاح شده بودند و صدها تن از آنها کشته شدند و تعدادی از ما دچار این نگرانی بودیم که آنها از بین بروند.
و حالا مسیر بدون پیچ و خمی در پیش داریم. حالا منابع سازمان مجاهدین خلق ایران آزاد شدهاند. همانطور که خانم رجوی، خانم مریم رجوی گفت باید دست به تهاجم زد! تهاجم همان مسیری است که مستقیما راه خواهد برد به آزادسازی مردم ایران از چنگ دیکتاتوری حاکم. مسیر دشوار است ولی به آخر آن نزدیک شدهایم. نزدیک هستیم