سوریه- بشار اسد- غرب



  • ۱- بشار اسد چگونه به قدرت رسید؟




۲- بشار اسد درمعادلات سیاسی سوریه چگونه عمل میکند؟


۳ - بشار اسد و داعش.


در تابستان ۲۰۱۶ بشار اسد از نیروهایش در مناطق جنگی بازدید می کند، آنها به مدت ۵ سال است که ، برای او می جنگند . او برای حفظ حاکمیت خود، جنگ داخلی وحشتناکی را دامن زد،هزاران شهروند سوری کشته شدند ، میلیونها نفر دیگر، مجبور به ترک کشور شدندو ده ها هزارنفر در زندانهای سوریه شکنجه شدند. با همه اینها ، مجبوریم به این دیکتاتور مشکوک که فرماندهی کل را بدست گرفته تن بدهیم.


در سال ۲۰۰۹ ودوسال قبل ازممانعت او از شکل گیری تظاهرات مسالمت آمیز،


دوربین یک ایستگاه تلویزیونی فرانسوی، فیلم اورا که همراه همسرش «اسما»در تالار اوپرای دمشق حضور داشته ، گرفته ونشان داده است .


او دکتر چشم است و در بیمارستانهای انگلیس تعلیم دیده، همچنین با یک بانک دار که در لندن بزرگ شده، ازدواج کرده ، بطورمنطقی قابل تصور نیست که بشار تبدیل به دیکتاتور سوریه بشود.


تصادفی که منجربه مرگ برادربزرگ او شد که قرار بود او جانشین پدرش باشد ، آینده بشار را تغییر داد وباعث شد اوجانشین شود،بشار به هنگام مرگ حافظ اسد در سال ۲۰۰۰ فقط ۳۴ سال داشت .


حضور بر سرجنازه پدرش، اولین ظهوردر ملاء عام برای این جوان ناشناخته بود ، هیچ ‌کس گمان نمی‌کرد ، روزی بشار به قدرت برسد زیرا همیشه به عنوان عضو ضعیف خانواده به او نگاه می شد.


او جانشین پدری شد که شخصیت خیلی قوی داشت،گروه حافظ اسد بعد از کودتای نظامی به حکومت رسید ، آنها برای 30 سال یکی از بدترین و وحشی ترین دیکتاتوریهای معاصر را بر سوریه اعمال کردند.


تمام مخالفان او با اعدام یا زندان مواجه شدند، علیرغم این پیشینه، هیئت های زیادی از سر تا سر جهان اطراف جنازه اوجمع شدند.


و قبل از هر چیز برای تبریک گفتن به رئیس جمهور جدید جمع شدند. امریکا که درآن زمان برخاورمیانه تسلط کامل داشت ، وزیر خارجه خود را برای دیدار با این جوان فرستاد.


دلیل سنگ دلی بشار این است که او در یک خانواده مذهبی کوچک علوی بزرگ شده ،


آنها مناصب اصلی در سوریه را به مدت 30 سال اشغال کرده اند.


علویها مدت زیادی به عنوان اقلیت سرکوب شده بودند، و الان بیم آن دارند حکومت را از دست بدهند. لبنان این فرصت را به آنها داد که قدرت نمایی کنند ،


در سال ۲۰۰۵ نخست وزیر لبنان «رفیق حریری »که دوست فرانسه بود تلاش کرد ،کشورش را از اشغال ارتش سوریه آزاد کند .


بشار اسد با فرماندهان حزب بعث، نشستی برگزارکرد ، داشتیم برسر مسائل اقتصادی صحبت می کردیم ، به ناگهان حریری به عنوان دشمن سوریه مطرح شد ،به این معنی که این مرد «رفیق حریری »توسط آمریکا و فرانسه تحریک می شود،بلافاصله و بعد از سه روز رفیق حریری کشته شد.


ترور نخست وزیر، با دو تن مواد منفجره و کشته شدن ۲۰ نفر از عابران، دنیا را ترساند.


آمریکا و دولت ژاک شیراک هردو روابط خود را با بشار قطع کردند.


کمیته تحقیق بین المللی تشکیل شد ، ولی با موانعی مواجه گشت . شاهدان عینی ای بودند که اعدامهای حلق آویز را تایید می کردند ، این اعدامها، شامل وزیر کشور حکومت بشار در آوریل ۲۰۰۶ هم می شد.


تحقیق گر سازمان ملل «سرج برامرتز»اسرار داشت، نظرات رئیس جمهور سوریه را گوش کند. مشاورین نزدیک بشارکه دریک نشست غیر رسمی او حضور داشتند می گفتند بشار ترسیده بود و سؤال می کرد : آیا مرا دستگیر می کنند؟


نهضت های انقلابی و خشونت در منطقه شعله ور شدند، دیکتاتورتونس «بن علی » عزل شد ، به دنیال آن حسنی مبارک سرنگون گشت .


برای نشان دادن خود، به عنوان منتقد جهادیهای وحشی، بشار توانست افکار عمومی را مجبور به چشم پوشی از جوانب سیاه جنگ بکند.


مانند پادگان های مرگ، که شاهدان عینی تعریف کردند، ۱۷ هزار نفر در آن توسط بشار اعدام شدند،که در بین آنان زنان و کودکان هم بودند.


وقایع ۱۳نوامبر ۲۰۱۵در پاریس، که داعش مرتکب آن شد، به جامعه جهانی یاد آوری کرد که باید به سخنان بشار با دقت بیشتر گوش می دادند.


استراتژی بشار،«یا من و یا هرج و مرج» که آنرا با مهارت اجراء می کند، نتیجه خود را داد.


در پائیزسال ۲۰۱۵ نیروهای نظامی اروپا تصیم به اجراء حمله هایی در سوریه گرفتند، اما نه علیه بشار، که دو سال قبل طراحی کرده بودند ، بلکه علیه داعش .


کمکها به انقلابیون سوریه قطع شد .


برای بشاراین تهاجم غرب کمک مفیدی بود،اما وضعیت بشار همچنان متزلزل باقی است.


چهار سال بعد از جنگ ویرانگر، ارتش آن خسته، و به تنهایی قادر به پیروزی نبود،


به همین دلیل در اکتبر سال ۲۰۱۵برای اولین بار بعد از شروع انقلاب ، بشار به خارج از کشور مسافرت کرد.


به شکل رسمی بر سر جنگ با داعش با ولادیمیر پوتین وارد گفتگو شد ،او امید داشت به کمک روسیه به توان نظامی دست پیدا کند، که تعادل قوا را به نفع او تغییر بدهد.


روسها می خواستند با دامن زدن به جنگی که در بن بست است برگ برنده ، در برابر غرب داشته باشند. آنها مجبور بودند روی آینده نیروی هم پیمان دیکتاتور خود ،شرط بندی بکنند.


غافلگیر کردن پادگان غربی ، وارد شدن ارتش روسیه به صورت گسترده و رسمی برای جنگ علیه داعش، دشمنی که مطمئناً سودش را بشار می برد.


در ۲۰۱۶با کمک روسیه ،ارتش بشار توانست زمینهایی که به مدت 5 سال از دست داده بود را پس بگیرد. غرب عاجزانه ناظر تهاجم وحشتناک و نابودی ناشی از آن بود،بطور خاص در حلب. غرب هیچ واکنشی حتی، بعد از وارد شدن اتهام دیگری مبنی بر استفاده بشار از سلاح شیمیایی نشان ندادفرانسه که بیشترین دشمنی را با بشار داشت، تماشا گر بود.

لطفا به اشتراک بگذارید: