سخنرانی صالح قلاب در سیمنار عربی، سرنگونی رژیم ضرورت پایان جنگ و تروریسم
سمینار شخصیتهای عربی و بین‌المللی:
”سرنگونی رژیم آخوندی
ضرورت پایان جنگ و تروریسم در خاورمیانه“
11تیر 1396
صالح قلاب – وزیر پیشین تبلیغات اردن
هم اکنون ما با یک مشکل در خاورمیانه روبرو هستیم. این بیماری سرطان اسمش رژیم موجود در ایران است. در این امر مبالغه نیست وقتی که صحبت از بیماری سرطان می کنیم. چونکه هسته اصلی این بیماری در تهران حضور دارد. و این هسته، گروههای موجود در کل منطقه و جهان را تولید کرده است. فکر می کنم که برادران می دانند که من افتخار این را داشتم که همراه رهبر کبیر مرحوم یاسر عرفات باشم. کمتر از یک هفته بعد از انقلاب ایران، من همراه هیئت همراهش بودم. ما امیدهای زیادی داشتیم. از جمله کسانی که همراه هیئت بود و الآن زنده است، برادر ابو مازن محمود عباس بود. همچنین هانی الحسن که خداوند او را بیامرزد و چند نفر دیگر. در آن زمان احساس می کردیم که اسرائیلیها برای اشغال لبنان آماده می شوند. برخی از اعراب روی ابو عمار فشار میآوردند که بیروت را از نیروهای مسلح تخلیه کند. عبد الحلیم خدام که در کنفرانس بود، فشار میآورد و او در یک کنفرانس 6 جانبه در ریاض بود. آنها میخواستند که از یاسر عرفات این جمله را بیرون بکشند که بیروت را تخلیه کند تا اینکه اسرائیلیها وارد شده و آنها را دستگیر نموده و در دام بیاندازند و به فلسطین اشغالی برده و در آنجا محاکمه کنند. بعد از مدتی از ابو عمار پرسیدم و گفتم اخ ابو عمار تو چرا رفتی نزد (خمینی). او گفت من نرفتم که از خمینی حمایت کنم. من رفتم که او یک فتوایی بدهد. چونکه رژیم حافظ اسد می خواست مرا از جنوب لبنان بیرون کند. آنها چنین تلاشی میکردند، من چنین امیدی داشتم و آنها هم تلاش میکردند که مرا از جنوب لبنان بیرون کنند. من وقتی که خواستم با او (خمینی) دیدار کنم، میخواستم که این مسئله را به عقب بیاندازم و در جنوب حضور داشته باشیم. البته بعدا مسائلی پیش آمد که داستانش مفصل است. جنگ سال 1982 پیش آمد که همگی شما از این توطئه آگاه هستید و همچنین نسبت به مسائلی که بعد از جنگ پیش آمد. به هر حال ما می دانیم که مردم فلسطین و مردم لبنان 3 ماه جنگیدند. ومن بعدا گفتم که این توطئه از مدتها پیش طراحی شده بود. اعراب وقتی که این رژیم در آغاز تشکیل شد، با آن دشمنی نداشتند. ما گفتیم که گشایشی حاصل شد و شاه ایران مشکلاتی برای ما ساخته بود و الان فرجی برای ما حاصل شد. اما نگو که این مصیبتی بود که بر ما نازل شده بود. همه مشکلات بر ما نازل شد. ما نیاز به جبهه جهانی گسترده برای سرنگونی این رژیم داریم. همه میتوانند در این امر شرکت کنند. با سخن، با مقاله، با فعالیت و با تظاهرات و یا کسانی هستند که میجنگند تا به این حاضرین کمک کنندآنها در جنگ کمک می کنند. اگر این موضوع (همانطور که نوشته شده) یعنی این رژیم سرنگون شود، و از سوریه خارج شود و از عراق خارج شود، دیگر کار تمام است. برای همیشه می رود و تمام میشود. از اینرو این کنفرانس بسیار بسیار مهم است و جنبش مجاهدین خلق این تشکیلاتی که من آن را میشناسم ومن قبل از انقلاب آنها را میشناختم. این سازمان در خط مقدم میرزمد. بخدا که تنهاست. به خدا صدها هزار شهید دارد. اگر ما آنها را در سوریه و در عراق سرنگون سازیم کار تمام است. جنگ باید آنجا باشد. ای برادران، ایرانی ها یک ملت بزرگ هستند و ما در تاریخ و تمدن با آنها اشتراک داریم. ممکن است برخی از برادران عرب از این موضع مطلع باشند. ما با آنها یک ارتباط تاریخی عمیقی داریم. دانشمندان و نویسندگان ایرانی. کسی که روی زبان عربی کار کرد و آن را در جایگاه درستش قرار دارد آن سیبویه ایرانی بود. ما بلحاظ تمدن با هم در ارتباط هستیم. بعد از آن هم بلحاظ دین با هم اشتراک داریم. لذا وقتی که از مجاهدین خلق حمایت میکنیم، ما بخشی از جنگ هستیم. حمایت با کلمه و با هر چیز با ایستادن در کنارشان. مردمان بسیاری هستند که در این کنفرانس حضور ندارند اما آنها با شما هستند. آنها با همه چیزشان با شما هستند. من میخواهم که از دست این رژیم خلاص شوم. این رژیم ما را تهدید میکند. این رژیم برای امت عربی خطرناک است. برای کشور من اردن هاشمی خطرناک است. این رژیم عراق را نابود ساخته و سوریه را نابود ساخته و یمن را . این رژیم یک سرطان کامل در منطقه است. متشکرم و به امید دیدار.
صباح الخیر،
”سرنگونی رژیم آخوندی
ضرورت پایان جنگ و تروریسم در خاورمیانه“
11تیر 1396
صالح قلاب – وزیر پیشین تبلیغات اردن
هم اکنون ما با یک مشکل در خاورمیانه روبرو هستیم. این بیماری سرطان اسمش رژیم موجود در ایران است. در این امر مبالغه نیست وقتی که صحبت از بیماری سرطان می کنیم. چونکه هسته اصلی این بیماری در تهران حضور دارد. و این هسته، گروههای موجود در کل منطقه و جهان را تولید کرده است. فکر می کنم که برادران می دانند که من افتخار این را داشتم که همراه رهبر کبیر مرحوم یاسر عرفات باشم. کمتر از یک هفته بعد از انقلاب ایران، من همراه هیئت همراهش بودم. ما امیدهای زیادی داشتیم. از جمله کسانی که همراه هیئت بود و الآن زنده است، برادر ابو مازن محمود عباس بود. همچنین هانی الحسن که خداوند او را بیامرزد و چند نفر دیگر. در آن زمان احساس می کردیم که اسرائیلیها برای اشغال لبنان آماده می شوند. برخی از اعراب روی ابو عمار فشار میآوردند که بیروت را از نیروهای مسلح تخلیه کند. عبد الحلیم خدام که در کنفرانس بود، فشار میآورد و او در یک کنفرانس 6 جانبه در ریاض بود. آنها میخواستند که از یاسر عرفات این جمله را بیرون بکشند که بیروت را تخلیه کند تا اینکه اسرائیلیها وارد شده و آنها را دستگیر نموده و در دام بیاندازند و به فلسطین اشغالی برده و در آنجا محاکمه کنند. بعد از مدتی از ابو عمار پرسیدم و گفتم اخ ابو عمار تو چرا رفتی نزد (خمینی). او گفت من نرفتم که از خمینی حمایت کنم. من رفتم که او یک فتوایی بدهد. چونکه رژیم حافظ اسد می خواست مرا از جنوب لبنان بیرون کند. آنها چنین تلاشی میکردند، من چنین امیدی داشتم و آنها هم تلاش میکردند که مرا از جنوب لبنان بیرون کنند. من وقتی که خواستم با او (خمینی) دیدار کنم، میخواستم که این مسئله را به عقب بیاندازم و در جنوب حضور داشته باشیم. البته بعدا مسائلی پیش آمد که داستانش مفصل است. جنگ سال 1982 پیش آمد که همگی شما از این توطئه آگاه هستید و همچنین نسبت به مسائلی که بعد از جنگ پیش آمد. به هر حال ما می دانیم که مردم فلسطین و مردم لبنان 3 ماه جنگیدند. ومن بعدا گفتم که این توطئه از مدتها پیش طراحی شده بود. اعراب وقتی که این رژیم در آغاز تشکیل شد، با آن دشمنی نداشتند. ما گفتیم که گشایشی حاصل شد و شاه ایران مشکلاتی برای ما ساخته بود و الان فرجی برای ما حاصل شد. اما نگو که این مصیبتی بود که بر ما نازل شده بود. همه مشکلات بر ما نازل شد. ما نیاز به جبهه جهانی گسترده برای سرنگونی این رژیم داریم. همه میتوانند در این امر شرکت کنند. با سخن، با مقاله، با فعالیت و با تظاهرات و یا کسانی هستند که میجنگند تا به این حاضرین کمک کنندآنها در جنگ کمک می کنند. اگر این موضوع (همانطور که نوشته شده) یعنی این رژیم سرنگون شود، و از سوریه خارج شود و از عراق خارج شود، دیگر کار تمام است. برای همیشه می رود و تمام میشود. از اینرو این کنفرانس بسیار بسیار مهم است و جنبش مجاهدین خلق این تشکیلاتی که من آن را میشناسم ومن قبل از انقلاب آنها را میشناختم. این سازمان در خط مقدم میرزمد. بخدا که تنهاست. به خدا صدها هزار شهید دارد. اگر ما آنها را در سوریه و در عراق سرنگون سازیم کار تمام است. جنگ باید آنجا باشد. ای برادران، ایرانی ها یک ملت بزرگ هستند و ما در تاریخ و تمدن با آنها اشتراک داریم. ممکن است برخی از برادران عرب از این موضع مطلع باشند. ما با آنها یک ارتباط تاریخی عمیقی داریم. دانشمندان و نویسندگان ایرانی. کسی که روی زبان عربی کار کرد و آن را در جایگاه درستش قرار دارد آن سیبویه ایرانی بود. ما بلحاظ تمدن با هم در ارتباط هستیم. بعد از آن هم بلحاظ دین با هم اشتراک داریم. لذا وقتی که از مجاهدین خلق حمایت میکنیم، ما بخشی از جنگ هستیم. حمایت با کلمه و با هر چیز با ایستادن در کنارشان. مردمان بسیاری هستند که در این کنفرانس حضور ندارند اما آنها با شما هستند. آنها با همه چیزشان با شما هستند. من میخواهم که از دست این رژیم خلاص شوم. این رژیم ما را تهدید میکند. این رژیم برای امت عربی خطرناک است. برای کشور من اردن هاشمی خطرناک است. این رژیم عراق را نابود ساخته و سوریه را نابود ساخته و یمن را . این رژیم یک سرطان کامل در منطقه است. متشکرم و به امید دیدار.
صباح الخیر،