روزها و یادها هفته دوم-۱۰مرداد۱۳۹۶
۸ مرداد ۱۳۸۵شروع تحصن تاريخي ايرانيان در ژنو در پشتيبانی از اشرف
۸مرداد۸۵ يادآور يك حماسه فداكاري و مايه گذاري و تلاش هموطنان و پشتيبانان مقاومت ايران درخارج از كشور است. چرا كه آنان در آن روز، يك تحصن تاريخي و طولاني مدت كه تا هشت ماه به درازا كشيد را به دفاع از حق پناهندگي مجاهدان اشرف آغاز كردند. اين تحصن هشت ماهه در ژنو در مقابل كميسارياي عالي پناهندگان و صليب سرخ بين المللي براي دفاع از حق پناهندگي مجاهدين مستقر در اشرف شكل گرفت
پس از هشت ماه، سرانجام در اثر تلاش ستايش انگيز هموطنان در گرمايي كه از تابستان شروع شده بود و سرمايي كه در طول زمستان اوج يافت، كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل در ۱۸اسفند۵۸ مخالفت خود را با اخراج مجاهدين از عراق و هر گونه جابجايي اجباري ساكنان اشرف در داخل عراق، اعلام كرد.
اين تنها يك صحنه از تلاشهاي ايرانيان مقيم خارج از كشور و پشتيبانان مقاومت در سالهاي اخير بود كه، يك بسيج بيسابقه تاريخي و كم نظير در تاريخ جنبشهاي ايران و جهان را به نمايش ميگذارد.واین نشان دهندة عمق اتكاي مقاومت ايران به مردم است.
۹مرداد ۱۲۸۸ اعدام شيخ فضل الله نوري، سردمدارمشروعه و ياوراستبداد خونريز فئودالي
روز نهم مرداد سال ۱۲۸۸ شيخ فضل الله نوری بهجرم صدور فتواهای متعدد در كشتار و شكنجه و مثله كردن مشروطه خواهان، اعدام شد. شيخ فضلالله نوری در دوران استبداد صغير و پس از بهتوپ بستن اولين مجلس مشروطه بههمدستی ننگينی با محمدعلی شاه مستبد قاجار پرداخت و در بسيج دستجات چماقدار برای سركوب آزاديخواهان و مشروطه طلبان، جنايات وحشيانهزيادی را مرتكب شد. شيخ فضل الله نوری تمامی جنايات خود را تحت عنوان مشروعه و با توجيه استبداد، و در زير پردهدين انجام میداد. بهدنبال فتح تهران توسط مشروطه خواهان، شيخ فضلالله نوری كه توسط عاليترين مراجع تقليد آن زمان نيز بهفساد در ميان مردم و سوء استفاده از اسلام متهم شده بود توسط دادگاه انقلابيون مشروطه بهاعدام محكوم شد. وی در ميدان توپخانهتهران و در ميان شادمانی مردم بهدار آويخته شد.
شيخ فضل الله نوري سردمدار يك جريان ارتجاعي خطرناك بود كه شديدا از منافع مستبدين حمايت ميكردند ، با تاسيس مدارس جديد، ايجاد كارخانه، با هر گونه آزادي اعم از آزادي فردي و حتي روزنامه خواندن مخالفت داشتند. آخوندهاي مرتجع ديگري همچون ميرزا حسن مجتهد و ميرهاشم دوهچي از چهرهاي سرشناس همين جريان ارتجاعي و وابسته به درباراستبداد بودند.
امروز آخوندهاي خميني صفت و خونريزی كه جلادان مردم هستند، و خون مردم رو به شيشه كردهاند، در انتقام از انقلاب مشروطه و مجاهدان و آزاديخواهانش آشكارا از شيخ فضلالله نوری دفا ع ميكنند
دهم مرداد ۱۳۶۱حماسه شهادت فرمانده سیاوش سیفی وشماری از عضای سازمان مجاهدین خلق ایران
دهم مرداد سال ۱۳۶۱، يادآور حماسه درخشان نبرد و مقاومت شماري از قهرمانان مجاهد خلق درنقاط مختلف تهران است. حماسهاي كه در آن ديگر بار، صلابت و جنگآوري و عزم آهنين عنصر موحد مجاهد خلق براي نبرد بيامان در برابر ديكتاتوري ضدبشري آخوندي به اثبات رسيد. در آن صبح خونين قهرمانان دلاور مجاهد خلق كه فرمانده سياوش سيفي در رأسشان قرار داشت در چندين پايگاه مقاومت در نقاط مختلف تهران پس از ساعتها نبرد واز پاي درآوردن شماري از پاسداران و دژخيمان خميني و پس از شليك آخرين گلوله خود .قهرمانانه به شهادت رسيدند .
همراهان اين قافله جاننثارِ آزادی، همانها كه هيكچدامشان ننگ تسليم يا حتی زنده دستگير شدن را بهضمير خويش راه نمیداد، از اينقرار بودند
مجاهدان دلير، فا ضله مددپور، باقر آل اسحق، هادی و جعفر آمرطوسی، افسانه امينيان(آمرطوسی) فاطمه اثنی عشری، نوذراحسنی، عصمت احمدی، قاسمعلی بيات كميتكی، امير بيژن يار، زبيده (ماهرخ) جعفری ثانی، عليرضا حسينی، سهيلا بنیقاضی، مريم حسينی، مريم خدايی صفت، شهاب راسخی دهكردی ، علی رحمانی، ناهيد رحمانی، اعظم رضايی، طاهره زاهدی، فائزه زائريان مقدم، مهدی زائريان مقدم. احترام ا لسادات كرباسی (مادر زائريان)، صديقه شمس فرد، اردلان صفی ياری، فاطمه ضیائی ميرزايی، هادی غلامی، سيد محمد غياث سعيدی، فرهاد فتح پور پاكزاد، افشين قهرمانی، زهره گودرزی، محمد لقاء برازنده، كاظم محمدی گيلانی، محسن داوودی، محسن مورعی ، سيد مصطفی موسوی، ناهيد ميری چيمه، محمد نوايی روشندل، طاهره وزيری، حسن سليمانی، و چند مجاهد ديگر تشكيل میدادند.
از فرازهای اين حماسه درخشان، بايد از نبرد و شهادت قهرمانانه مادر شصت ساله، مادرمجاهد احترام السادات كرباسی( مادر زائريان) يادكرد كه پا بهپای فرزندان دلير خود مقاومت كرد و سرانجام جان و همه عواطف خود را نثار راه رهائی خلق در زنجير ايران نمود.
۱۲ مرداد۱۳۷۳- قيام قهرمانانه مردم قزوين ـ يكي ازپرشورترين قيامهاي مردم ايران عليه رژيم ولايت فقيه.
روز ۱۲مرداد سال۷۳ مردم شهر قزوين با شعارهاي مرگ بر خامنهاي و رفسنجاني، به خروش درآمدند. خروشي كه طنين آن در سراسر ايران پيچيد و اركان رژيم را به لرزه انداخت. جرقهي قيام قزوين با اعتراض مردم به خودداري رژيم از تبديل اين شهرستان به استان آغاز شد؛ اما از اين جرقه حريق برخاست و به سرعت
همه شهر را در برگرفت و به يك قيام قهرمانانه تبديل شد.
در جريان اين قيام بزرگ، صد مركز سركوب و ساختمانهاي حكومتي و دهها دستگاه اتوبوس و خودروي دولتي به آتش كشيده شد. مردم خشمگين، پاسداران و مزدوران رژيم را مورد تهاجم قرار داده و شماري از آنان را به هلاكت رساندند.
۱۳ مرداد ۱۳۸۴ربوده شدن دو مجاهد خلق در بغداد.
روز ۱۳مرداد۱۳۸۴، مجاهدان خلق حسين پويان و محمدعلي زاهدي، هنگامي كه براي تهيه ارزاق شهر اشرف به بغداد رفته بودند، هنگام خريد در منطقه كراده بغداد توسط نيروهاي ويژه وزارت كشور عراق ربوده شدند.
سازمان مجاهدين خلق ايران در روز ۱۷ مرداد سال ۱۳۸۴ خبر ربوده شدن اين دو مجاهد خلق در بغداد را به اطلاع عموم رساند و تأكيد كرد طي۴ روز پيگيري و تحقيق و با انبوهي مدارك و اسناد و گفتگو با شاهدان صحنه, بي ترديد مشخص گرديده است كه نيروهاي ويژه وزارت كشور عراق در اين آدمربايي شركت داشته
اند به دنبال اطلاعيهی مجاهدين, موجي از محكوميت اين عمل تروريستي همراه با ا علام همبستگي با مجاهدان اشرف در سراسر جهان شكل گرفت.
خانم مريم رجوي رئيس جمهور برگزيدهی مقاومت ايران طي نامهاي به آقاي زلماي خليلزاد, سفير وقت آمريكا در عراق يادآوري كرد كه هر ۲ مجاهد ربوده شده رسما تحت حفاظت كنوانسيون چهارم ژنو قرار دارند و كساني كه به دستور رژيم آخوندي و نيروي قدس سپاه پاسداران دست به اين آدمربايي زده اند, ربوده شدگان را ابتدا به وزارت كشور عراق منتقل كردهاند.