This browser does not support the video element.

بیانیه سی و ششمین سالگرد تاسیس شورای ملی مقاومت ایران، فصل هشتم

بیانیه سی و ششمین سالگرد تاسیس شورا۸


فصل هشتم:
چرخش تعادل منطقه یی و بین المللی علیه فاشیسم مذهبی ولایت فقیه

۶۱- تحولات سالهای اخیر، به ویژه تحولات یکسال گذشته در سطح بین المللی و در منطقه، به یک دوران دست کم شانزده سالة مماشات با رژیم آخوندی، با مشخصه چشم پوشی برسرکوب داخلی، مشارکت در سرکوب اپوزیسیون اصلی رژیم و میدان دادن به صدور تروریسم و بنیادگرایی توسط رژیم ولایت فقیه، پایان داده است.
واقعیت این است که از جنگ کویت در سال1369 به این سو، به خصوص پس از اشغال عراق در سال 1382، و سیاستهای کشورهای غربی، به ویژه آمریکا، مساعدترین زمینه را برای گسترش دخالتها و تروریسم فاشیسم دینی حاکم بر ایران فراهم کردند. در این دوران شانزده ساله دروازه های عراق و سوریه و دیگر کشورهای منطقه به روی این رژیم باز شد و پاسداران و شبه نظامیان این رژیم در ابعاد کلان و همراه با بالاترین سرکردگان سپاه پاسداران به لشکر کشی در این کشورها پرداختند. جنگ آمریکا علیه عراق در سال2003، یک فرصت استراتژیکی برای رژیم پدید آورد و در هر دو دوره ریاست جمهوری بوش، خامنه ای تا توانست از شرایط عراق استفاده کرد. پس از خروج غیرمسئولانه ارتش آمریکا در زمان اوباما، بازهم یک فرصت 8 ساله دیگر به رژیم داده شد تا منطقه را به مرتع تروریسم برخاسته از بنیادگرایی مذهبی و جنگهای فرقه یی مطلوب خود تبدیل کند و به تاخت و تاز در عراق و سایر کشورها ادامه دهد. رژیم در این دوران از هیچ فشار و توطئه یی علیه مقاومت ایران فروگذار نکرد.
اما در تحولات یک سال اخیر، یک اجماع جهانی و منطقه یی علیه دخالتهای افسار گسیخته رژیم آخوندی و لزوم مقابله با خطر آن برای صلح در منطقه و جهان به وجود آمده است.
در 25 آبان 1395، کمیتة سوم مجمع عمومی ملل متحد طی قطعنامه یی در مورد سوریه، دخالتهای تروریستی سپاه پاسداران در این کشور را به شدت محکوم کرد. این قطعنامه که با اکثریت قاطع آرا (115رأی مثبت در مقابل 15رأی منفی) تصویب شد، بیانگر خواست جامعة بین المللی برای پایان دادن به دخالت رژیم آخوندی در سوریه است. بند 24 این قطعنامه دخالتهای تروریستی در سوریه، به ویژه «گروهانهای قدس، سپاه پاسداران انقلاب ایران، شبه نظامیانی مثل حزب الله و عصائب اهل حق و تیپ ابوالفضل العباس» را در سوریه به شدت محکوم می کند.
گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا در مورد تروریسم در سال 2016، که در ۲۸ تیر امسال منتشر شد، می نویسد: «نیروی قدس سپاه پاسداران به همراه شرکا، متحدان و عوامل ایران به نقش بی ثبات کننده در درگیریهای عراق، سوریه و یمن ادامه دادند. ایران به عضوگیری در سراسر منطقه برای پیوستن به نیروهای شبه نظامی شیعی مرتبط به ایران، که مشغول درگیریها در سوریه و عراق هستند، ادامه داد و حتی پیشنهاد تابعیت برای کسانی ارائه کرد که به این فراخوان گوش داده اند».

۶۲- مبتکر استراتژی صدور ارتجاع و تروریسم شخص خمینی بود. او در وصیتنامه خود بر ایجاد «یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل » تأکید کرد و خامنه ای نیز همه شرایط و ساز و کارها را برای پیشبرد این استراتژی ویرانگر تدارک دید. وی بیست سال پیش در دیدار با اعضای مجمع جهانی موسوم به ”اهل بیت“، که ارگان تبلیغاتی ـ تروریستی ولایت اوست گفت: «استکبار می داند که امروز در بسیاری از کشورهای اسلامی، دلهای مردم با جمهوری اسلامی است؛ می داند که عمق سیاسی و استراتژیک نظام جمهوری اسلامی، در داخل کشورهای اسلامی است؛ از شمال آفریقا تا شرق آسیا» (سایت خامنه ای، 14بهمن1376).
در مقدمه قانون اساسی رژیم بر «تشکیل امت واحد جهانی» تأکید شده و وظیفه ارتش و سپاه پاسداران آن «نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه... جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان» نیز هست. اصل 11 این قانون تصریح می کند: «همه مسلمانان یک امت هستند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد».
در سی و شش سال گذشته، مقاومت ایران پیوسته تأکید کرده است که حیات و امنیت رژیم ولایت فقیه، به موازات سرکوب و اعدام و شکنجه، به جنگ افروزی و صدور تروریسم و ارتجاع به خارج از ایران وابسته است. در آذر ماه 1382 رئیس جمهور برگزیدة مقاومت خطاب به اجتماع هموطنانمان در لندن، خطر سیاست صدور تروریسم و دخالتهای منطقه یی رژیم آخوندی را «صد بار خطرناکتر» از تهدید اتمی آن توصیف کرد و گفت: «شورای ملی مقاومت ایران در پیکار مستمر خود برای آزادی طی بیش از دو دهه، پیوسته نسبت به خطر صدور ارتجاع و بنیادگرایی و تروریسم، به مثابه اختاپوسی که سر آن در قم و تهران است هشدار داده است».
ده سال پیش، شورای ملی مقاومت در بیانیة سالانة خود اعلام کرد: «بقای رژیم استبدادی- مذهبی ولایت فقیه به سرکوب در داخل و صدور انقلاب به خارج گره خورده است. اگر توسعه طلبی ارتجاعی این حکومت مهار شود، تیغ سرکوب کند می شود و اگر سرکوب مردم به سستی رو کند، صدور بنیادگرایی از حرکت باز می ماند. موجودیت سپاه پاسداران به عنوان مهمترین نهاد پاسدار امنیت نظام، به گسترش سرکوب داخلی و صدور بنیادگرایی تحت نام اسلام بستگی دارد. عصارة قانون اساسی ولایت فقیه بر انکار حق حاکمیت مردم و تئوری صدور انقلاب اسلامی بنا شده است. دست برداشتن از سرکوب مردم و صدور بنیادگرایی به عراق به عنوان جبهة مقدم، به معنای گام برداشتن در جهت استحاله و فروپاشی ولایت فقیه است» (بیانیه شورا، مرداد 1386).
سال گذشته نیز شورا در بیانیة خود تأکید کرد: «رژیم ولایت فقیه نیازی حیاتی به صدور ارتجاع و بنیادگرایی و تروریسم برای حفظ موجودیت خود دارد و قلب اختاپوس بنیادگرایی و تروریسم برخاسته از آن، در تهران و در بیت ولی فقیه می تپد» (بیانیه شورا، مرداد 1395).

۶۳- طی یک سال گذشته و به موازات تشدید بحرانهای درونی و بیرونی رژیم، خامنه ای و سایر سران و مقامهای کلیدی حاکمیت، برای توجیه سیاستی که حتی در درون رژیم قابل هضم نیست، بارها و به بیانهای مختلف اذعان کرده اند که پایان دخالتهای منطقه یی این رژیم مرادف پایان و سرنگونی رژیم و یک مقوله حیاتی و امنیتی برای نظام است و با سرنوشت رژیم گره خورده است. در این باره به ذکر چند نمونه از آنها اکتفا می کنیم:
در دیماه گذشته، خامنه ای در دیدار با بازماندگان پاسدارانی که در سوریه کشته شده بودند، گفت: اگر جلو بدخواهان و فتنه گران که دستمایه دشمنی آمریکا و صهیونیسم هستند در آنجا [سوریه] گرفته نمی شد، باید در تهران، فارس، خراسان و اصفهان جلو آنها را می گرفتیم (سایت خامنه ای، 17دی1395).
در اردیبهشت ماه امسال، پاسدار سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، می گوید: پاسداران... هم اینک با حمایت و همراهی با مقاومت اسلامی سوریه و عراق خود را «سپر امنیت» ملت ایران و بلکه امت اسلامی[بخوانید خلافت خامنه ای ] قرار داده اند... (رسانه های حکومتی، 3 اردیبهشت 1396).
پاسدار رحیم صفوی، سرکردة سابق سپاه پاسداران و مشاور عالی خامنه ای، در آبان گذشته تصریح کرد: «عمق دفاع استراتژیک ایران، سوریه و عراق است... امروز متأسفانه به صحنه های دفاع استراتژیک ایران آن چنان که باید و شاید کمک نمی شود (روزنامه آرمان 16 آبان 1395).
همزمان، آخوند مهدی طائب،رئیس قرارگاه موسوم به عمار، وابسته به بیت خامنه ای، در جمع بسیجیان و پاسداران، در بارة حضور نظامی و هدفها و ابعاد دخالت خامنه ای در یمن گفت: «خدا یک نعمتی را برایتان فرستاده به نام یمن... می دانید یمنی ها کجا می خواهند بروند؟ می خواهند خانه خدا را بگیرند. یک میلیون هم رزمنده دارند... یک رهبر دارند، آقا [خامنه ای ] در روز عید فطر از رهبر اینها تعریف کرد... فرمود رهبر حکیم و شجاع یمنی ها؛ آن روزی که عربستان به یمن حمله کرد، آقای سید عبدالملک گفت ما انشاءالله نماز پیروزی را در کنار خانه خدا اقامه خواهیم کرد. یعنی می رود تا آنجا، اما همه اینها را بدانید، تمام آن سوریه، آن یمن، آن بحرین، تمام اینها نفسشان به شماها [پاسداران] است» (تلویزیون حکومتی افق ۱۷ آبان 1395).
و این هم اظهارات حسن نصرالله، سرکردة حزب الله لبنان، که در بارة نقش رژیم آخوندی در یکی از کانونهای بحرانسازی و توسعة تروریسم و فرقه گرایی و تفرقه اندازی رژیم در منطقه خاورمیانه چنین می گوید: «بودجه حزب الله از ایران می رسد و هیچ طرفی ارتباطی با این موضوع ندارد. پول از ایران می رسد، مانند موشکهایی که با آن اسرائیل را تهدید می کنیم. از حضرت امام خامنه ای، دولت ایران و رئیس جمهوری آن به خاطر حمایت بی دریغ از ما در سالهای گذشته تشکر می کنیم. ما حقوقها را می پردازیم و مشکلی دراین زمینه نداریم... تا زمانی که ایران پول دارد ما هم پول داریم. هیچ قانونی نمی تواند مانع این دریافت شود... بودجه حزب الله از همان طریقی به وسیلة ایران به دست ما می رسد که تجهیزات نظامی و دیگر نیازمندیها... ما در خصوص بودجه حزب الله شفاف هستیم، درآمدهایش، هزینه هایش، هرآنچه که خورده و نوشیده می شود، موشکها و راکتهایش همه از ایران دریافت می شود» (ایسنا، 4تیر1395).

۶۴-دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در 11 اردیبهشت ۱۳۹۶ طی اطلاعیه ای در باره نقش سپاه پاسداران اعلام کرد: «مقاومت ایران بارها تأکید کرده است سپاه پاسداران ابزار اصلی حفظ نظام ولایت فقیه و ارگان محوری اعمال قهر و سرکوب نظامی است. دینامیسم و موتور محرک سپاه و روح حاکم بر آن، صدور بنیادگرایی و تروریسم و جنگ طلبی است که این خود مبتنی بر نظریه ولایت جهانشمول است. پروژه دستیابی به سلاح اتمی از ابتدا توسط سپاه پیش برده شده است....
سپاه پاسداران برای بسط نفوذ خود در منطقه به طور سیستماتیک گروههای جنایتکار شبه نظامی ایجاد کرده است. علاوه بر حزب الله لبنان، عراق کانون توجه ویژه رژیم است و دهها گروه شبه نظامی مانند بدر، عصائب اهل الحق، کتائب حزب الله، حرکت النجباء را در این کشور سازمان داده است. حشدالشعبی که استخوان بندی اش از همین شبه نظامیان است، یک چتر دولتی و رسمی و آزادی عمل چشمگیری به این گروههای جنایتکار داده است. گروههای شبه نظامی عراقی از مهمترین منابع تأمین نیروی انسانی برای کشتار مردم سوریه اند. گروههای موسوم به انصارالله در یمن، صابرین در فلسطین همچنان که فاطمیون افغانستانی و زینبیون پاکستانی که به کشتار مردم سوریه مشغولند در این شمارند....
سپاه از دهة 90 قرن گذشته، روابط فعالی با القاعده و دیگر گروههای افراطی سنی داشته است. روابطی که در سالهای اخیر در سوریه و عراق ابعاد بی سابقه یی به خود گرفته است. امروز تردیدی نیست که رژیم ایران و مالکی، نخست وزیردست نشانده اش در عراق، و دیکتاتوری بشار اسد نقش تعیین کننده یی در رشد و گسترش داعش داشته اند. فرماندهان بسیاری از جریانهای تروریستی در عراق و سوریه پس از سالها اقامت در ایران در یک دهة گذشته توسط نیروی قدس به عراق و سوریه منتقل شده اند».

۶۵- در مرداد ۱۳۹۶«قانون مبارزه با فعالیتهای ثبات زدای رژیم ایران در سال 2017»، با اکثریت قریب به اتفاق آرا، در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا به تصویب رسید. این قانون سپاه پاسداران را مشمول تحریمهایی می کند که برگروههای بین المللی تروریستی که بطور ویژه نامگذاری شده اند، اعمال می شود. محمدعلی جعفری، سرکرده کل سپاه پاسداران، در 28 تیر، برای جلوگیری از تصویب این قانون، به تهدید متوسل شد و گفت: «اگر آمریکا بخواهد موضوع تحریم دفاعی و تحریم سپاه را دنبال کند قبل از آن باید پایگاههای منطقه ای خود را تا عمق هزار کیلومتر در اطراف ایران جمع آوری کرده و بداند اشتباه محاسباتی خود را با هزینه بالایی باید تصحیح کند».
اما این لایحه با امضای رئیس جمهور آمریکا به قانون تبدیل شده و رئیس جمهور ایالات متحده موظف به شناسایی دایره وسیعی از فعالیتهای رژیم ایران در حوزة تسلیحاتی، مداخله گری در منطقه و حقوق بشر و اعمال تحریمهای جدی و مؤثر بر افراد و نهادهای دخیل در این حوزه شده است.
کارشناسان قانون مقابله با اقدامات ثبات زدای رژیم آخوندها را به خاطر ویژگیهای سیاسی، هدفمندی و تحریمهای فزاینده و مرحله بندی شدة آن تحولی کیفی در مقابله با دخالتهای منطقه یی و سیاست صدور تروریسم رژیم می دانند.
ویژگی سیاسی این قانون که فراتر از یک تصمیم اجرایی، به تصویب هردو مجلس و امضای رئیس جمهور آمریکا رسیده در این است که حاکمیت آخوندی را «یک تهدید استراتژیک» تلقی کرده و از همین رو هیأتی مرکب از وزیر خارجه، وزیر دفاع، وزیر خزانه داری و مدیر آژانس اطلاعات ملی آمریکا را موظف می کند که ظرف 180روز پس ازتصویب این قانون و هر دو سال یکبار به طور مشترک راهبرد مقابله با این تهدید را به کنگره ارائه دهند.
هدفمندی این قانون به این معنی است که اجرای این قانون هدف مشخص «پایان دادن به اقدامات ثبات زدای رژیم ایران» را در منطقه وسیعی که قانونگذار آن را «خاورمیانه، شمال آفریقا و ماورای آن» تعریف کرده است، پیگیری می کند.
سومین ویژگی این قانون، که سبب شده کار شناسان آن را «مادر تحریمها» توصیف کنند، مرحله بندی افزایش کمی وکیفی فشار تحریمها علیه تمامیت سپاه پاسداران است و همزمان، افزایش تحریمهای مربوط به فعالیتهای موشکی و نقض حقوق بشر وتحریم معامله تسلیحاتی با رژیم را هم شامل می شود.

۶۶- پس از تصویب قانون مقابله با فعالیتهای ثبات زدای رژیم آخوندی در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا، خانم مریم رجوی گفت: «مقاومت ایران از سالها قبل بر ضرورت نامگذاری سپاه پاسداران به مثابه حافظ تمامیت رژیم آخوندی و بازوی اصلی آن در سرکوب و صدور تروریسم و بنیادگرایی در لیستهای تروریستی تأکید کرده بود، اما مماشات با دیکتاتوری آخوندی درست بر عکس، راه را برای تاخت و تاز پاسداران و مزدورانشان در تمام منطقه باز گذاشت. خانم رجوی بر ضرورت اعمال بلادرنگ و همه جانبه این تحریمها، با همه الزامات آن تأکید کرد و گفت: هیچ راهی برای فرار رژیم و ارگانهای رسمی و غیر رسمی و طرف حسابهای داخلی و خارجی آن نباید باقی گذاشت. وی از سایر کشورهای جهان به ویژه اتحادیه اروپا و کشورهای منطقه خواست به این تحریمها بپیوندند و اجازه ندهند رژیم آخوندی روابط و تجارت با این کشورها را به وسیله یی برای سرکوب داخلی و صدور تروریسم و جنگ افروزی تبدیل کند. علاوه بر اعمال بلادرنگ تحریمها علیه سپاه پاسداران و ارگانهای مرتبط با آن، اخراج سپاه پاسداران و شبه نظامیان وابسته به آن از منطقه، به خصوص از سوریه و عراق، لازمة اجرای این قانون و لازمه پایان دادن به جنگ و بحرانی است که تمامی منطقه را فرا گرفته است» (اطلاعیه دبیرخانه شورا، 5 مرداد 1396).

۶۷- روز 31 اردیبهشت 1396 کنفرانس سران ۵۵ کشور اسلامی و آمریکا در ریاض، پایتخت عربستان، برگزار شد. در این کنفرانس سران یا نمایندگان همه کشورهای اسلامی، بجز رژیم ایران و رژیم بشار اسد، دعوت شده بودند و حضور داشتند. دونالد ترامپ در اولین سفر خود به عنوان رئیس جمهور آمریکا به خارج از این کشور، در سخنان خود در اجلاس ریاض خطاب به شرکت کنندگان گفت: «هدف ما تشکیل ائتلافی از کشورها برای مقابله با افراط گرایی است...
این اجلاس بی سابقه... سمبلی از تعهد مشترک ما برای جهان است... آمریکا آماده است در کنار شما بایستد.... بدون اشاره به حکومتی که برای تروریستها پایگاه امن، پشتیبانی مالی و وضعیت اجتماعی لازم را برای عضوگیری فراهم می کند، هیچ بحثی درباره نابود کردن تهدید [تروریسم] کامل نخواهد بود. این رژیم، [رژیم] ایران است که از لبنان، تا عراق تا یمن، تروریستها، شبه نظامیان و دیگر گروههای افراطی را تأمین مالی می کند و آموزش می دهد و دهه هاست که بر آتش جنگهای فرقه یی و تروریسم دمیده است... کسانی که بیش از همه در طول زمان قربانی رژیم ایران بوده اند، مردم این کشورند. ایران دارای تاریخ و فرهنگی غنی است اما مردم ایران، به خاطر دنبال کردن جنگ افزوزی و تروریسم از سوی سران [رژیم حاکم]، متحمل درد و رنج و بدبختی شده اند. تا زمانی که رژیم ایران خواهان آن نباشد که به شریکی برای صلح تبدیل شود، همه کشورها باید به همراه هم برای منزوی کردن آن کار کنند و نگذارند تروریسم را تأمین مالی کند و برای روزی دعا کنند که مردم ایران بتوانند از حکومت عادلانه یی برخودار شوند که کاملاً شایسته آن هستند».
پادشاه عربستان سعودی در این کنفرانس گفت: «نظام ایران از زمان روی کار آمدن خمینی نوک پیکان تروریسم بین المللی بوده است... در عین حال ما تأکید می کنیم که ما برای مردم ایران احترام و ارزش قائلیم و این ملت را بخاطر جنایات نظام حاکم مورد مؤاخذه قرار نمی دهیم».

۶۸- در بیانیه پایانی کنفرانس ریاض، طی چهار بند، به سیاست صدور تروریسم و مداخلات رژیم ایران در منطقه پرداخته شده و این مداخلات به شدت محکوم شده است.
بیانیه خاطرنشان می کند: رهبران حاضر در اجلاس بر رد قاطعانة اقدامات رژیم ایران به منظور متزلزل کردن امنیت و ثبات منطقه و جهان و استمرار حمایت آن از تروریسم و افراط گرایی تأکید کردند. آنها به افزایش تلاشهایشان برای نظارت بر امنیت منطقه و جهان و مقابلة قاطعانه با فعالیتهای توطئه گرانه و مخرب رژیم ایران در داخل کشورهایشان و از طریق هماهنگی مشترک متعهدند. آنها هم چنین بر خطر برنامة موشکهای بالیستیک رژیم ایران تأکید کردند و استمرار نقض کنوانسیون وین دربارة روابط دیپلوماتیک توسط رژیم ایران را محکوم کردند.
در بیانیه کنفرانس سران کشورهای عربی و اسلامی و آمریکا در ریاض، هم چنین آمده است: «رهبران حاضر در نشست ریاض مواضع خصمانه رژیم ایران و استمرار دخالت رژیم ایران در امور داخلی دیگر کشورها را، که نقض صریح قوانین بین المللی و اصول حسن همجواری است، محکوم کرده و بر ضرورت مقابله با این اقدامات تأکید کردند.
روز اول خرداد سال جاری، خانم مریم رجوی، از مواضع کنفرانس سران عربی، اسلامی، آمریکا استقبال کرد و آن را گامهای ضروری در راستای پایان دادن به تروریسم و جنگ و خونریزی و برقراری صلح و آرامش دانست. او تأکید کرد محکوم کردن عملکردها و جنایتهای رژیم ملایان بایستی با اقدامات عملی و به طور مشخص قطع رابطه با رژیم آخوندی، اخراج آن از مجامع بین المللی، نامگذاری سپاه پاسداران و دیگر نیروهای نظامی و شبه نظامی و امنیتی وابسته به این رژیم در لیست تروریستی و اخراج آنها از منطقه دنبال و محقق شود.
خانم رجوی تأکید کرد: راه حل نهایی بحرانی که سراسر منطقه را در بر گرفته، سرنگونی رژیم ولایت فقیه به دست مردم و مقاومت ایران است. آزادی و جایگزینی حاکمیت مردم ایران به جای حاکمیت ملایان، خواست عموم مردم ایران است که تا کنون برای رسیدن به آن 120هزار شهید تقدیم کرده اند. به رسمیت شناختن خواست مردم ایران ضرورت صلح و آرامش در منطقه و از الزامات امنیت بین المللی است.

۶۹- طی یکسال گذشته به موازات بالا رفتن شمار کشته شدگان رژیم در سوریه، مداخله ضد انسانی رژیم در این کشور، بیش از پیش با انزجار عمومی در ایران روبه رو شد. این انزجار در بسیاری از حرکتهای اعتراضی بازتاب پیدا می کند، به نحوی که حتی برخی از باندهای درونی رژیم نارضایتی خود را علیه جنگ در سوریه ابراز می کنند.
مصطفی تاج زاده در این باره می نویسد: «ما در سوریه دخالت پر ضایعه و کم فایده داشته ایم... هیچ کشوری به اندازه ایران در سوریه تلفات نداده است... با وجود این متهم به کشتار مردم سوریه و دنبال کردن گرایش فرقه یی شده ایم. اعتبارمان لطمه دیده است و روز به روز در باتلاق سوریه بیشتر فرو می رویم».
مهدی خزعلی در 21شهریور95 گفت: «جنگ 8ساله کم مان بود و حالا 5ساله در سوریه داریم می جنگیم. این اشتباه بود و نباید انجام می شد و من بارها گفتم... در واقع جنگ اتفاق افتاده ما هم در این باتلاق گیر هستیم. ما هم گرفتار داعشی هستیم که به وجود آمدنش مربوط به سوء مدیریت حاج قاسم سلیمانی است و اگر اینکار را نمی کرد داعشی نبود... خطای حاج قاسم سلیمانی است».
روزنامه اعتماد در شماره 10 آبان95 خود نوشت: «حزب الله در سوریه مشغول شده است و نیروهایش گرفتاری پیدا کرده اند. الآن شرایط منطقه خیلی بد است و ما داریم هزینه می کنیم».
روزنامه آرمان در شمارة 3 بهمن 95 در مقاله ای با عنوان «سوریه و شوک سوم»، با اشاره به اینکه زهر آتش بس در جنگ ایران و عراق شوک اول برای نظام بوده و برجام شوک دوم، نوشت: «.... سوریه نباید شوک سوم گردد. امروز درگیر و در آستانه شوک سوم هستیم. زخمی ایم، اما چون داغیم، خونی که از ما جاری است، را نمی بینیم. این سخن به معنای ترک صحنه نیست، هشدار برای اندیشیدن به تدبیری است که نتایج بحران سوریه برای ما غیرمترقبه و همراه با شوک نگردد... عملکرد مسکو پس از فتح حلب، حتی دوستان روسیه در ایران را دل نگران کرده است. مسکو - آنکارا محور اصلی و تهران به حاشیه رانده شده است. درک راهبردی از مرز نهصد کیلومتری ترکیه با سوریه، ملاحظات مختلف و تأثیرگذار متقابل آنکارا - مسکو نسبت به یکدیگر، جایگاه روسیه و ترکیه در نظام بین الملل، نوع رابطه و مراودات مسکو - آنکارا با غرب، اسرائیل، کشورهای عربی و ملاحظات مترتب بر آن، و در این میان تأمل در قطعنامه آتش بس، می تواند عامل تعمق و شاید بازدارنده از دریافت شوک سوم گردد».
در گردهم آیی بزرگ مقاومت در دهم تیر در پاریس، خانم مریم رجوی در سخنرانی خود گفت: “در این ۳۸ سال ، آخوندها ۸ سال را با عراق در جنگ بودند، ۶ سال را با ملت سوریه در جنگ بوده و هستند و بیش از ده سال برای ساختن بمب اتمی با جامعه بین المللی درگیر بوده اند.
مقاومت ایران افتخار می کند که در هر سه مورد، در برابر استبداد مذهبی ایستاده است: پرچمدار صلح و آزادی، پرچمدار دفاع از مردم سوریه و پرچمدار یک ایران غیراتمی».

۷۰- رژیم آخوندی بدنبال توافق اتمی و یک قدم عقب نشینی در پروژه دست یابی به سلاح اتمی تلاش کرد با فعال کردن پروژه های گوناگون بر آن عقب نشینی سرپوش بگذارد. چیزی که نه فقط هزینه های سنگینی را بر مردم ایران تحمیل کرده، بلکه عکس العملهای شدیدی را در عرصه بین المللی بر انگیخته است. تولید، آزمایش و تکثیر موشکهای گوناگون زیر نظر ولی فقیه است. پاسدار- سرلشگر حسن فیروزآبادی، مشاور عالی خامنه ای، که تا تابستان سال1395 رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم بود، گفت: «هیچ موشکی در این کشور شلیک نمی شود مگر این که مصوبه فرمانده کل قوا را داشته باشد. حتی برای شلیک در رزمایشها هم باید از محضر رهبر انقلاب مجوز گرفته شود... حتی زمان شلیک را و این که در چه زمانی شلیک شود را نیز ایشان تعیین می کنند که این باید فلان وقت شلیک شود» (تسنیم، 22 آبان 1395). خامنه ای در سخنرانی خود در نوروز96 گفت: آیا «کار کوچکی است که موشک برد بلند را جوری تنظیم کنند که در دو هزار کیلومتری با انحراف دو متر یا پنج متر به هدف بخورد».
شلیک این موشکها نقض آشکار قطعنامه2231 شورای امنیت ملل متحد مصوب 29تیر1394 است که از رژیم ایران می خواهد «هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته یی صورت ندهد، ازجمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوریهای مربوط به موشکهای بالستیک». در همین رابطه چهار کشور آمریکا، فرانسه، انگلستان و آلمان در بیانیه مشترکی پرتاب موشک ماهواره بر به فضا توسط رژیم آخوندی را نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت اعلام کردند.
در این میان، دعاوی شیادانه حسن روحانی مبنی بر اعتدال، با توجه به عملکرد چهارساله وی که کمتر کسی را می تواند بفریبد، رنگ باخته زیرا در طول چهار سال گذشته نشان داده است تا آنجا که به سپاه پاسداران و پروژه های نظامی و سرکوبگرانه رژیم برمی گردد، او هیچ فرقی با پیشینیان خود ندارد.
پاسدار دهقان، وزیر دفاع دورة اول روحانی، اذعان کرد که دوران ریاست جمهوری روحانی، «شکوهمند ترین دوره در توسعه کمی و کیفی برنامه های موشکی و دفاعی کشور بوده است». وی افزود، از ابتدای بر سر کار آمدن روحانی تا پایان سال 1395 «بخش تأمین اعتبارهای دفاعی تا دو و نیم برابر نسبت به دولت قبل افزایش داشته است» و «در سال1396 به چهار برابر نسبت به دولت قبل می رسد» (ایرنا، 15 اردیبهشت 1396).
روحانی در روز ۲۹ فروردین1396 گفت در دورة او «بودجه بنیه دفاعی نسبت به آغاز این دولت 145درصد رشد داشته است (و) از لحاظ تجهیزات راهبردی و امکانات راهبردی، نیروهای مسلح در سه سال و نیم به اندازه 10سال گذشته گام برداشته است».
لطفا به اشتراک بگذارید: