This browser does not support the video element.

سید احمد غزالی نخست وزیر پیشین الجزایر

سید احمد غزالی نخست وزیر پیشین الجزایر


برادران و خواهران عزیز،

برای من همیشه مایه افتخار بوده که در کنار برادران و خواهران مقاومت ایران باشم که همواره توسط دوستان متعددی همراهی می‌شوند که از اقصی نقاط جهان آمده‌اند، از تمام کشورهای اروپا، از ایالات متحده، از کانادا، استرالیا و کشورهای عرب.

همچنین جا دارد تقدیر کنم از دانیل میتران که تا آخرین نفس، در کنار آبه پیر و شخصیتهای دیگر همواره همراه اهداف درست مقاومت ایران بودند. مطمئنم که اگر فرانسوا و دانیل میتران و همچنین کلود شسون که وزیر امور خارجه بود در حال حاضر به ما نگاه میکردند، مایه افتخارشان بود که یکی از فرزندانشان، ژیلبر میتران، مبارزه برای آزادسازی ایران را ادامه می‌دهد.

من از مقاومت ایران صحبت کردم و عمدا از واژه اپوزیسیون ایران استفاده نکردم. اپوزیسیون مال کشورهایی است که دارای یک اپوزیسیون هستند؛ کشورهایی که قبول می‌کنند یک اپوزیسیون داشته باشند. اپوزیسیون عبارت است یک رقابت عادی و مشروع برای کسب حکومت. تا جایی که به ایران بر می‌گردد، شورای ملی مقاومت ایران نام خود را شورای ملی اپوزیسیون ایران نگذاشت. نام آن شورای ملی مقاومت ایران است که قدمت مبارزان آن خیلی قبل از سرنگونی شاه است

جهان غرب و جهان عرب نباید اشتباه کند. صورت مساله ایران یک رقابت ساده منطقه‌ای نیست. من می‌توانم گواهی بدهم. من رئیس دولت جمهوری الجزایر بودم در دورانی که رئیس‌جمهور الجزایر محمد بوضیاف بود که یکی از برجسته‌ترین رهبران انقلاب الجزایر بود. همین محمد بوضیاف در سال 1992 تصمیم گرفت روابط دیپلوماتیک با ایران را متوقف کند. چرا؟ چون بر این باور بود و اطلاعاتی در این زمینه داشتیم که حکومت ایران از تروریسم در الجزایر حمایت می‌کرد. این علیرغم این بود که بعد از انقلاب اسلامی که بر این باور بودیم که انقلابی مردمی و دموکراتیک بوده الجزایر شاید تنها کشور عربی بود که در جنگ ایران و عراق سمت عراق نبود و روابط بسیار دوستانه با حکومت ایران داشت. الجزایر کمک کرد که بحران و اختلافی که در دوران گروگانها در تهران بین ایران و حکومت آمریکا بود را حل وفصل کند. با این وجود تردیدی به خود راه ندادند که از تروریسم حمایت کنند، در زمانی که الجزایر یکی از اولین کشورهایی بود که قربانی تروریسم تحت نام اسلام شد.

پس برای مقاومت ایران صورت مسأله تصاحب قدرت نیست. صورت مسأله نفی کامل حکومتی منفور است، حکومتی بی‌رحم و حکومتی بسیار خطرناک نه تنها برای مردم ایران که بیش از سی سال است آنرا سرکوب می‌کند، بلکه برای منطقه، برای تمام کشورهای عرب و مسلمان و شاید برای کل جهان. چرا؟

در قانون رژیم ایران تنها مجازات کسی که با خدا در جنگ است حکم مرگ است. در تظاهرات 2 یا 9 ژوئیه 2009 فتوایی داده شد بر مبنای اینکه آنهایی که علیه دولت تظاهرات می‌کنند محارب هستند و باید آنها را محکوم به مرگ کرد. خانمها و آقایان صحبت از کشوری می‌کنیم که صرف تظاهرات علیه دولت، و همانطور که جوانان همین الآن می‌گفتند مخالفت با مواضع دولت شما را با حکم مرگ مواجه می‌سازد. و خدا می‌دانید که چقدر در این کشور آدم می‌کشند، به دار می‌آویزند و زنان را سنگسار می‌کنند. بگذارید مردم ایران این حکومت را سرنگون کنند. و ویژگی و مشخصه مقاومت ایران این است که ایران یکی از کشورهای نایاب عرب و مسلمان است که دارای یک آلترناتیو برای دیکتاتوری و خودکامگی است. صورت مسأله اینجاست،

قدمت این مقاومت از زمان شاه نیست، از زمان مصدق است. آنها نوادگان فکری مصدق هستند و مبارزان آزادی از 60 سال پیش تاکنون هستند.

این نکته‌ای بود که می‌خواستم بگویم و این اهمیت مبارزه‌ای است که ایرانیان دارند. با معذرت.
لطفا به اشتراک بگذارید: