This browser does not support the video element.

به‌مناسبت سالگرد حماسه ۱۹ بهمن عاشورای مجاهدین – فعالیت کانونهای شورشی

حماسه ۱۹ بهمن


عاشورای مجاهدین

  • فعالیت یکانها وکانون های شورشی به مناسبت 19بهمن درشهرهای مختلف


-تهران زعفرانیه –محل شهادت اشرف زنان مجاهد وسردار خیابانی/ صبوری ازکانون شورشی 990 –جمعه 13بهمن 96....ازطرف همه مجاهدین برای تجدید پیمان ......به این میعادگاه آمده ام........هستیم ومی مانیم تا خار چشم دشمنان میهن آریایی مان باشیم................ گل اهدایی ازمسعود مریم رجوی.....

-همدان –کانون شورشی 415-بهمن 96...باعکس بزرگ اشرف وموسی دربرف ..................مرگ بر خامنه ای روحانی درود بر رجوی... تودیکتاتور من آرش آتش جواب آتش... حاضر حاضر...

-تبریز –یگان 740 – روبروی ورزشگاه شهند ..... نصب بنر بزرگ برادر ........... باسلام ودرود ....اینچنین اشرف وموسی تکثیر شدند ...........درود براشرف وموسی ......... آری اینک ازخون شما هزاران هزار قیام آفرینان دلاور تولید گردیده است ....لعنت خدابر لاجوردی.........وآل لاجوردی ..درود بربرادر مسعود رجوی...

 

  •  سخنرانی برادر در 19 بهمن 64


«السلام علیکم یا انصار ابی عبدالله

سلام برتو ای اشرف و سلام بر توای موسی و سلام برهرمجاهدی که امروزبا شما و در رکاب شما خنده به لب به خاک وخون بیجان شد

به ابی انتم و امی تبتم

پدر و مادرم به فدایتان باد

و تابت الارض التی فیها دفنتم...

و چه پاک و پاکیزه شد آن خاکی که شما در آن مدفون شدید.

و فزتُ فوزاً عظیما

و رستگار شدید رستگاری بزرگ

فیا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما

کاش با شما میبودم، کاش با شما میبودم و رستگار میشدم....

به نام خدا وبنام خلق قهرمان ایران

بنام ا شرف وبنام موسی

بنام شهدای عاشورای مجاهدین، عاشورای 19بهمن

ازاینجا به خلق قهرمان ایران تا هرکجا که صدای من برسد

جنگ با خمینی جنـگی تمام عیاربود نه فقط ازنظرنظامی بلکه قبل ازهرچیزجنگ ایدئولوژیک ...داستان آغشته به خون نسلی است که دائما بایستی بپردازد دائما بایستی فدا بکند پیوسته باید ازعزیزانش دل بکند وپیوسته درس صبر و مقاومت بیاموزه. پیوسته بایستی پای حرفهایش بخوابد تا انتهای مسیر برود داستان یگانگی یکتایی ویکتا پرستی است ............ تا رسیدیم به روز موسی واشرف روز ذبح عظیم فدای بزرگ اما اما چه باک برای این نسل چه باک بقول قرآن

مثل آنهایی که درراه خدا انفاق میکنند دارایی ها وسرمایه هایشان را مثل دانه ای است که درخاک کشته باشید ازیک دانه هفت خوشه ودرهرخوشه صد دانه واگرخدا بخواهد درمواردی بازهم افزوده ترو مضاعف خواهد کرد چرا که خدا فزونی بخش وگسترش دهنده است وداناست»

  • پیام بمناسبت دومین سالگرد شهادت سردار آزادی موسی خیابانی و سمبل زن انقلابی مجاهد خلق اشرف رجوی 19بهمن 1362


براستی موسی ”شیرآهن کوهمردی” بود سرسخت و استوار و سازش ناپذیر که حقاً در یکی از سیاهترین ادوار تاریخ ایران غیرت و غرور و بی باکی و عزمِ جزم یک خلق رزمنده و قهرمان را در خود منعکس میکرد. با اعتماد به نفس و با آن چنان شخصیت مستحکمی که در بحرانی ترین شرایط باز هم صبور و آرام و مطمئن، کنترل خود و امور تحت فرماندهیش را حفظ می نمود. از آن گونه مردان که در ظاهر هیچ نمود و داعیه ای ندارند، اما به هنگام سختی و محنت و در ساعت رزم آوری، آن چنان می درخشند که گوئیا لنگر استوار کشتی در مسیر پرطوفانند. مردانی با یک دریا از پاکترین، بی آلایش ترین و معصومانه ترین عواطف شفاف و زلال انسانی که هر ظلمت و تیرگی را در امواج نگاه نجیب خود شستشو داده و محو میکنند و یا در اعماق جنگل بردباری و حِلم خود، مخفی می نمایند. مردانی که البته دیرجوشند و از آنجا که هیچ نیازی به مخفی کردن عواطفشان نمی بینند، چه بسا که اگر بی جهت مزاحم آنها بشوید، ابتدا کمی سرد و تندخو جلوه کنند. اما از آنهایی هستند که میتوان یک عمر به آنها تکیه و اعتماد نمود. به سادگی ”آری” و ”نه” نمیگویند و هرگز پرچانگی نمیکنند. گاه حتی باید با تاکید و اصرار آنها را به سخن گفتن و ابراز نظر واداشت.

اما ”آری” و ”نه” آنها را ، باید بسیار جدی گرفت و بر روی آن تا پایان یک مسیر حساب باز کرد. معلم کبیر و شهید بنیانگذار ما محمد حنیف نژاد، از سالها پیش بر روی خصایص موسی تکیه میکرد. بنحوی که در اول دستگیری موسی در شهریور سال 50، او (موسی) را در مواجهه با تمامی آزمایشات شکنجه و زندان، صراحتا تضمین کرده و به سایر برادران گفته بود که او (موسی) از پس همه آزمایشات برخواهد آمد.

اما در مورد اشرف، ”زنی که مرادف مفهومش در هیچ کجای فرهنگ ننگ آلود” شاه و خمینی یافت نمیشود. ”زنی که از آغاز” همه دشتها و بیابانها و جنگلهای ” انقلاب” را درنوردیده و براستی بهدرک محضر محرومترین تودههای مردم در روستاها و شهرها و شهرکهای مختلف نائل آمده بود. زنی که لحظه به لحظه با ”انتخاب” آگاهانه و آزاد خود, به هویت انقلابی و توحیدیش نقش داده و در ” تمامی قامت, از تیغ برندّهی رنجها” ی شکنجه و شلاق, زخمها داشت . با گوشی ناشنواشده بر اثر ضربهی دژخیم و آثار زخم و شکنجههای پس از انفجار, با دریائی از خلوص و ایمان انقلابی که کمترین انگیزهی تظاهرآمیز و خودنمایانه به آن راه نداشت و در هر قدم میشد این صفا و پاکیزگی درونی را با آزمایش جدیدی در گذشت و فداکاری , محک زد. از آنگونه زنان که از آنچه که اصطلاحاً آثار بازدارندهی نابرابریهای تاریخی نسبت به مردان نامیده میشود, اثری با خود نداشت و چه دردوران دانشگاه و چه در درون سازمان یا زندان و چه بعد از آن , آنقدر اندیشیده و خوانده و برخورد کرده و محتوای واقعی کسب کرده بود که دیگر هیچ چیز نمیتوانست در او کمترین تزلزلی ایجاد کند. با جامعیتی در خور ستایش ,که مهارتهای مبارزاتی و فنی و حرفهای و نظامی ویژهای به او میداد و قابلیتهای او در اداره امور خانه و خانواده را نیز مضاعف مینمود: همراه با آنچنان علّو روح و سعهی صدری که ظرفیت و تحمل و طاقتی خیرهکننده به او میبخشید.

براستی آنچه شخصاً طی یک زندگی مشترک به رأیالعین از صفات ارزنده انقلابی در او دیدم, در کتابهای مربوط به شرح احوالِ برجستهترین زنان انقلابی معاصر نیز نخواندهام .

در زمره انقلابیونی بود که درک آنها – از آنجا که در پاکباختگی کامل هیچ اصراری به درکشدن حق و مرتبت خود از جانب دیگران ندارند- مشکل است , اما در جریان کار و زندگی , در هر قدم , احترام و خضوع آدم نسبت به آنها بیشتر جلب میشود و تنها وقتی به درک کامل مرتبت آنها نائل میشود که دیگر در دسترس نیستند و پروانهوار به دیار”اعلی” پر کشیدهاند. همانها که نظارهی کشتارها و جنایات خمینی , سختترین و رنجآورترین بخش زندگی آنهاست و در این رابطه نزدیک است که در اقیانوس عواطف انسانی خود غرقه شده, قالب تهی کنند و یا در آتش این ”اندوه بزرگ” , بارها بجای ”کبوتران خونینبال میلیشیا”, بسوزند و خاکستر شوند و یا در گورستان , زنده زنده در کنار آنها بیارامند. این سیمای اشرفِ زنان و خواهران و مادران مجاهد ماست که گسسته از قید و بندها و فرهنگ دوران استثماری , وجودِ تاریخی جدیدی را که زن انقلابیِ موحد و مجاهد باشد, عرضه میکند. زنان مجاهد در همین راستا سر بر قدوم فاطمه زهرا و مریمعذرا میسایند.

 

  • خواهر اشرف در فاز سیاسی در بارة حقوق زنان


ارتجاع که تفکراتش اساسا ریشه در فرهنگ فئودالی داره و به اصطلاح ما درروابط ارباب و رعیتی باید ریشه افکار اون رو جستجو کنیم سعی می کنه که نشون بده که اساسا زن درپیشرفت جهان هیچ نقشی نداشته ووظیفه اون فقط منحصربه بچه داری و خونه داری و توی خونه ماندن وانجام کارهایی از قبیل آشپزی و خونه داری و خیاطی و بافندگی و بالاخره هرکاری که بشه توی خونه انجام داد،این مسئله کاملا روشنه که زنی که وارد عرصه اجتماعی نشه و در محیط بسته خونه بمونه ,باکدوم آگاهی های اجتماعی و سیاسی قادر خواهد بود فرزندانی مناسب جامعه تحویل بده؟

  • پیام خواهر مجاهد اشرف رجوی به خواهران و مادران قهرمان ایران به مناسبت شهادت دهها خواهر رزمنده و اعدامهای دسته جمعی خمینی 31 شهریور ۱۳۶۰


زن قهرمان ایرانی با آگاهی و ایمان پرده های ریا و فریب را از صورت خمینی خون آشام به کناری میزند و او را در جهان افشاء و رسوا می سازد زنی که جز با زبان قهر با خمینی دجال حرفی ندارد پس قابل درک است که چرا خمینی دشمن خود را در چهره او می بیند و دست به کشتار آنها میزند

به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران خواهران و مادران رزمنده و قهرمان:

خمینی جلاد در کشتار بیرحمانه دختران و زنان مجاهدی که در برابر ظلمها و جنایات خمینی و رژیم قرون وسطایی او حاضر به تسلیم نبوده و در راه آزادگی و شرف استوار ایستاده اند هیچ تردیدی به خود راه نداد. در میان خواهران مجاهد ما که به دست جلادان خمینی تیرباران شدند چندین زن باردار نیز وجود داشت که خمینی در کشتار آنان و فرزندانشان نیز هرگز درنگ نکرد و وحشیانه ترین و سفاکانه ترین جنایات را که در تاریخ بیسابقه است یعنی کشتار زنان باردار را نیز در کارنامه سیاه سفاکیهای خویش ثبت کرد. چنین جنایاتی نه تنها در تاریخ میهن ما بلکه در تاریخ سراسر جهان بی سابقه است و اصولا در هر جامعه ای اعدام حتی یک زن خود ثقل خاصی دارد چه رسد به جنایت هولناکی که به دست خمینی خون آشام چنین آسان انجام میپذیرد. زشتی و رذالتی که در پس اینگونه فجایع نهفته است به راستی غیر قابل وصف است. نوباوگان ما را در دادگاههای مخفی یک دقیقه ای و حتی بدون یک ناظر محکوم به اعدام میسازد و بیست و چهارساعت از دستگیری آنها نگذشته حتی بدون احراز هویت به جوخه اعدام میسپارد روزی نیست که خبر شهادت دهها تن از پاکترین فرزندان این خلق را به دست اوباشان خمینی نشنویم. فرزندانی که اگر زمان گریستن بود جا داشت برای هرکدامشان به حق خون بگرییم ولی نه جای گریستن است و نه جای پریشانی که هنگامة نبرد است و انقلاب و حقیقتاً که ما در لحظات شورانگیزی از تاریخ حیات بشر زندگی میکنیم و مسئولیت بزرگی بردوش داریم لحظاتی که شاید خود ندانیم چه نقش تعیین کننده ای در سرنوشت اسلام و قرآن و رهایی و رستگاری بشر ایفا میکند.

خواهران مبارز صحبت کردن با شما خواهران نسل انقلاب و گلهای به بر نشسته سازمان و شما مادران قهرمان، پرورش دهندگان این نسل انقلابی خود بسی سخت و دشوار است. مخصوصاً در زمانیکه این نسل تربیت شده در آتش و خون و برآمده از قهر انقلابی خلق میرود تا بار تاریخی گران خویش را برزمین گذارد و وظیفه انقلابی خویش را به انجام برساند و در این راه نه از شکنجه های سبعانه خمینی جلاد هراسی دارد و نه از ایثار و شهادت دریغ می ورزد. نسلی که به حق مرزهای بین حماسه و زندگی را در هم شکسته و خود به حماسه بدل گشته در کجای تاریخ مردمی سراغ داریم که دختران سیزده ساله آنان با مشت گره کرده چوبه های اعدام را بوسه زنند و بر عقیده توحیدی خویش پای بفشرند. شاید بسیار زود باشد که ما و نسل ما خود شکوه این قهرمانیهایش را به درستی درک کند. آنچنان که صدها سال لازم بود که قهرمانیهای زینب این معلم کبیر و جاودانه زنان مبارز و قهرمان ما بارهای خویش را بر زمین گذارد و ارزش واقعی و تاریخی آن روشن گردد. آری، خواهران و مادران قهرمان ما از تبار اویند. از تبار مبارزی که در بارگاه یزید فریاد برآورد که ای یزید زود باشد که انتقام خود را از تو باز ستانیم و زینب این قهرمان کربلا و تمامی تاریخ با این کلام تنها به انتقام خون شهیدان کربلا اشاره ندارد که به انتقام تاریخی جریانی پاک و بالنده و پویا از جریانی خبیث و میرا نظر دارد که برگردة مردم سوار است و خلق و همة نیروهای خلاقش را در آتش فساد و تباهی و شرارت و جنایت خویش میسوزاند.

خواهران مادران قهرمان

نسل ما درگیر مبارزه ای است که استمرار تاریخی عاشوراست در یک طرف خمینی دجال دین فروش و اوباش و مزدوران ددمنش او قرار دارند و در طرف دیگر انسانهای پاکباخته ای که سینه های گشادة آنان جایگاه مهر و عشق به خدا و خلق و کینه و نفرت از ضد خلق است و در میانة آنها خواهران و مادران ما جایگاه ویژه ای دارند. خواهران و مادرانی که خمینی جلاد پا به پای برادران رزمنده ما آنها را مورد کشتار قرار داده است و به راستی برای سازمان ما مایه افتخار است که مربی نسلی بود که در آن زن قهرمان ایرانی به درجه ای از تکامل و رشد و آگاهی و ایمان ارتقا یافته که با درک تفاوت عظیم بین تفاله ها و پس مانده های قرون وسطایی که خمینی جلاد به نام اسلام و قرآن عرضه میدارد و اسلام انقلابی و توحید ناب در مقابل او می ایستد و در این راه بار شکنجه و اسارت و شهادت را قهرمانانه میپذیرد. زنی که با آگاهی و ایمان و جسارت خویش پرده های ریا و فریب را از صورت خمینی خون آشام به کناری میزند و او را در جهان و در تاریخ افشا و رسوا میسازد. زنی که جز با زبان قهر با خمینی دجال حرفی ندارد. پس قابل درک است که چرا خمینی دشمن خود را در چهره او میبیند و این چنین دست به کشتار آنها میزند. لعنت ابدی خدا و تاریخ به خمینی باد که روی فرعون را نیز سفید کرد. چه فرعون اگر مردان بنی اسرائیل را میکشت زنانشان را زنده میگذاشت. حال آنکه خمینی مرد و زن مجاهد، هر دو را به جوخة اعدام میسپارد و حال ما بی آنکه مرعوب این جنایتها و رذالتهای خمینی گردیم در دنبالة سوگند تاریخی زینب با قلبی سرشار از کینه و خشم،‌ کینه و خشمی برآمده از خون شهیدانمان سوگند یاد میکنیم: به نوباوگان دنیا نیامده فاطمه حسینی ها که در بطن مادر آماج گلوله های مزدوران خمینی شدند سوگند یاد میکنیم به خون پاک نوباوگان شهیدمان همچون فاطمه مصباح ها سوگند یاد میکنیم به سحرگاه‌هایی که خیل اسرا به شهدا می‌پیوندند سوگند یاد میکنیم. به اشک چشم یتیمان این انقلاب سوگند یاد میکنیم. به چشمان به راه مانده همه کودکان بی مادر سوگند یاد میکنیم که تا پیروزی نهایی و حاکمیت خلق دست از مبارزه برنداریم و تا سرود فتح و پیروزی را در گوش کودکان این آب و خاک سرندهیم از پا ننشینیم و در این راه جز به انتقام تاریخی که زینب قهرمان نوید آن را داده نیندیشیم. ما در این راه به انتقام خون خواهران و مادرانی می اندیشیم که در نهایت مظلومیت با شهادت خویش حقانیت راه و ایدئولوژی خویش را گواهی دادند. خواهرانی که مرگ با عزت را به زندگی با ذلت، تحت لوای استبداد دینی خمینی خون آشام ترجیح دادند. آری ما با عزمی استوار راه خواهران و مادران شهیدمان را هم چنان ادامه خواهیم داد. ایمان داریم که در این راه پیروزی نهایی از آن ماست.

درود به روان پاک شهدای ۲۸ شهریور

درود بر تمامی شهدای خلق به ویژه خواهران و مادران شهید

نصر من الله و فتح قریب و بشر المؤمنین

اشرف رجوی 31 شهریور ۶۰

  • سخنرانی سردار در منزل صادق :


مجاهدین هستند.خواهی نخواهی هستند و ا گرهم کسانی خواب و خیالی درسرداشته باشند ما قادریم و حاضریم قاطعانه به آنها بگوییم که نه اشتباه می کنید ,مجاهدین را نمی شود ازبین برد.ممکن است مار ا بکشید,ممکن است مارازندانی بکنید اما نه ,مجاهدین ازبین رفتنی نیستند.مگر گذشته نشون نداد ؟ این فکر باقی ماندنی است چون حقه. این فکر جای خودش را درجامعه و تاریخ باز خواهد کرد.این پرچم اگر هم امروز ازدست ما بیفتد,دست دیگری حتما اون رو برخواهد گرفت . پس ما حق داریم امیدوار باشیم.ماحق داریم از مشکلات و خطرات نهراسیم واز آنها استقبال کنیم .ماحق داریم بر توطئه ها و توطئه چینها نیشخند بزنیم

 

  • از صدای سردار خطاب به مسعود رجوی:


ما واقعاً مسیر پرشکوهی طی کرده‌ایم، آینده پر شکوه‌تری هم در پیش داریم.

وقتی چشم را از این گذشته‌ی سراسر رنج و تلاش و شکوه و عظمت به آینده برگردانیم قاعدتاً چیزی جز پیروزی‌های باز هم بزرگتر در طریق انجام رسالت‌های عظیم‌تر نخواهیم دید. که انشاالله خداوند ما را بدین همه شایسته گرداند و ترا هم که در این جریانِ غرورآفرین نقش تعیین‌کننده و نقش رهبری داشته‌ای برای سازمان و مردم ما حفظ کند.

البته احتیاج به تذکر ندارد که حضور برادرمون مسعود در خارج کشور و تلاشهای بیوقفه شبانه روزی و خستگیناپذیر وی در کسب این پیروزیها نقش تعیینکنندهای داشته است وگرنه در غیر این صورت و با محدودیتهایی که در داخل کشور وجود دارد، یعنی در فضای اختناق و استبداد قرون وسطایی و سرکوب و قهر ضدانقلابی که خمینی در داخل کشور ایجاد کرده، ما هرگز قادر به این پیشرفتهای درخشان و بینظیر سیاسی نمیشدیم. و در همین جا معلوم میشود که تصمیم سازمان به اعزام برادرمون مسعود به خارج از کشور چه اقدام و پیروزی بزرگی برای سازمان و انقلاب بوده است و ما هر روز که میگذرد به صحت و اهمیت این تصمیم بیشتر پیمیبریم. خلاصه فرستادن برادرمون مسعود به خارج از کشور علیرغم اکراه شخصی وی یکی از صحیحترین تصمیمات و درخشانترین اقدامات سازمان در طول حیات 17سالة آن میباشد

از سخنان سردار در دانشگاه تهران دی58

وآینده، آینده مال شماست، به این نکته ایمان داشته باشید، یقین داشته باشید که آینده مال شماست، آینده مال انقلابیون است، نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد، پیروز باشید
لطفا به اشتراک بگذارید: