سخنرانی اینگرید بتانکور در کنفرانس فراخوان بینالمللی برای آزادی زندانیان قیام
سخنرانی اینگرید بتانکور
با تشکر بسیار از خانم رجوی برای دعوت امروز از ما تا با شما و مردم ایران موضوعی را بازتاب کنیم که دراماتیک است ولی به ما امید میدهد. ما سالهای بسیاری در انتظار این لحظه بودهایم. هنگامی که به تصاویر نگاه میکردم، به فیلم قیام، به ذهن آوردم که ما وظیفهیی داریم، اگر در دولتمان کار میکنیم یا در پارلمانمان کار میکنیم، وقتی تصمیم میگیریم که بخشی از مردم جهان باشیم که باید در مورد آنچه در جهان اتفاق میافتد واکنش نشان بدهیم، وظیفة ما این است که نشانههای زمان را بخوانیم. شروع این اعتراضات بهظاهر طرح یک خواسته بود. یا اعتراض به تورم یا مشکل اقتصادی. ولی به یک قیام سراسری برای سرنگونی رژیم گسترش یافت. این نشانهیی از زمان است که ما باید بخوانیم، این یک حادثة منفرد یا غیر سازمانیافته یا خودجوش در ایران نیست. شگفتیآور این است که بهرغم این بساط سکوت که رژیم در اطراف ایران بهراه انداخته، ما میتوانیم تصاویر را ببینیم و تمام دنیا شاهد آن هستند که در ایران چه اتفاقی میافتد و همانطور که خانم رجوی میگفت و بهنظرم این یک موضوع حیاتی است، پس از آنچه که اتفاق افتاد، مسائل در ایران هرگز مثل قبل نخواهد بود و این پیامدهای بسیاری دارد. پیامدهایی که همچنین ما را وا میدارد که نحوة نگاهمان به ایران را تغییر بدهیم و بهعنوان شهروندان این جهان و بهعنوان افرادی که در کشورهایمان، در دولتهایمان و در حوزههای انتخاباتیمان مؤثر هستیم، خواستههایمان را تغییر بدهیم. البته این موضوع با فقر، گرسنگی، بدبختی، تنگدستی و بیکاری ارتباط دارد اگر این اعتراضات علیه بیکاری و فقر است، در عین حال اعتراض علیه فساد و علیه جرائم حکومتی هم هست. بنابراین اعتراض نه تنها برای توقف تورم و یا برای سیاست اقتصادی بهتر، بلکه خواستار تغییر اساسی رژیم است و آنچه برای من واقعاً قابل توجه است، چرا که من سالهای بسیاری با خانم رجوی بودهام، این است که بشنوم مردم ایران بسیار دور از جایی که ما هستیم، همان شعارهایی را سر میدهند که من از سالهای متمادی از خانم رجوی، اینجا در فرانسه شنیدم. آنها خواهان دموکراسی هستند، آنها نمیخواهند انتخابات دیگری داشته باشند که قلابی باشد و فقط کاندیداهای رژیم بتوانند خود را معرفی کنند و فقط بشود بین فاسدترین و نه چندان فاسد یکی را انتخاب کرد، یا بین قاتل دههزار نفر و قاتل هشت هزار نفر. آنها میخواهند افرادی جدید در رهبری کشورشان باشند و این همان چیزی است که ما دربارة آن سالهای بسیار در اینجا بحث کردهایم. بنابراین تنها چیزی که من میخواستم امروز به آن اشاره کنم این است که ما باید در خواستههایمان و فشارهایی که بر دولتهایمان میآوریم، قدم بیشتری به جلو برداریم. این کافی نیست که از دولت کشورهایمان بشنویم که از معترضان حمایت میکنند و اینکه آنها هم با مردم قیامکننده در ایران احساس همدردی میکنند، در حالیکه هنوز هم از توافق اتمی حمایت میکنند. این غیر قابل قبول است؛ چرا که این ریاکاری است، نمیتوان گفت که شما، هم با مردم ایران هستید و هم از یک توافق اتمی حمایت میکنید که به دیکتاتورهایی که این مردم را در خیابان میکشند، اکسیژن میدهید. اگر ما میخواهیم منسجم باشیم، باید سیاستی داشته باشیم که به سمت همان نقطهیی که باید ، نشانه برود. ما نمیتوانیم سیاست مماشات را در پیش بگیریم، وقتی مردم ایران به ما میگویند که آنها دیگر نمیخواهند سیاست مماشات با این رژیم در پیش گرفته شود. بلکه آنها خواهان حمایت همة ما برای تغییر، برای همان دموکراسی هستند که در آن حقوق مدنی داده میشود؛ جایی که مجازات اعدام لغو شود، جایی که زنستیزی از قانون اساسی حذف شود، جایی که یک نظام بین دین و دولت مرز قائل شود و این اتفاق نخواهد افتاد اگر فکر میکنیم که میتوانیم به روابط خوب با شیطان ادامه بدهیم. ما نمیتوانیم به این تفکر ادامه بدهیم که بهمنظور کسب درآمد برای شرکتهایمان خوب است با رژیمی معامله کنیم که تروریسم را به کشورهای ما صادر میکند. بحث بر سر سوریه نیست و یا بحث بر سر حزبالله نیست، بلکه در مورد تأمین مالی تروریسم در اینجا در اروپا و در سایر نقاط جهان است. بنابراین خواندن نشانههای زمان، فهم این فرصتی است که برای خلاصشدن از آن رژیم وجود دارد و برای بهرسمیتشناختن مشروعیت شورای ملی مقاومت ایران که پرزیدنت آن خانم رجوی است، این چیزی است که ما باید از کشورهایمان بهدست بیاوریم و معتقدم این مسئولیت و تکلیف ما برای روزهای آینده است. متشکرم.