شورش بربرها در رم - قصه های زمین - قسمت پنجم ۲۵- فروردین ۹۷



  • بربرها متعلق به جامعه‌ی بزرگ یونان یا رم نیستند. خارجی، عجیب و غریب؛ یا نادان.






  • آنچه در ظهور بربرها گذشت؛ جهان باستان دو قسمت شده است. رم جاه‌طلب و بی‌رحم خود را بر پایه‌های خون




  • و شکوه بنا می‌کند.




  • بربرها متحد می‌شوند تا قدرت روبه‌رشد آن را به چالش بکشند.




در خاک رم، ما آماده جنگیدن هستیم. این جنگ برای آزادی اونهاست.

حالا رم با در نوردیدن قاره، ظلم خود را می‌گستراند، و با شدت یافتن جنگ بربرها، مردم را بیش‌از‌پیش غارت می‌کند.

اما رم هر چه بیشتر رشد میکند ،شمنان بیشتری در داخل برای خود می تراشد ، ارتش گسترده بربر ها در انتظار ظهور یک رهبر دیگر است

رم حالا قدرت برترجهان باستان است واز ایتالیا تا افریقای شمالی، هیسپانیا واینترگل گسترده شده است.

ژنرال وسلی کلارک : ماشین جنگ رم بشدت منظبط وسازمان یافته بود ، وبا ریتم وقدرتی حرکت میکرد که می توونست نیرویی آموزش دیده ،

اما کمتر منظمودرهم بشکنه، اونا حسابی حرفه ای بودند. مردم آنسوی مرزهای جمهوری ،که رم نام بربر را برآنها نهاده است در این دوران جدید

سلطه، به هدف رم تبدیل می شوند .زوال امپراطوری رم در ارتفاع 15000پایی و دریکی از خشن ترین نواحی زمین آغاز می شود.

پنجاه هزارجنگجوی بربر از سراسر جهان باستان در برابر دشمنی واحد متحد شدند رهبری آنها بر عهده ژنرالی هست که می خواهد انتقام شرافت

خانواده اش را بگیرد وپیش از اینکه رم ،هر آنچه که را سر راهش قرار دارد نابود کند آن را از میان بردارد.

شاید تاریخ امپراطوری رم را ناگزیربداند اما ظهور آن نه آسان بود ونه تضمین شده ،رم برای دستیابی به اهدافش سرتاسر زمین رادر خون می شوید

وبا ستمگری هر آنچه که از زمین ومردم وساکن این زمین وجوددارد غارت می کند.

همین امر جهان باستان را به دو دسته ،رمی ها وبربرها تقسیم کرد ه است.

از میان مردمان رهبرانی غیر منتظره ظهور کردند که سلطه رم را به چالش خواهند کشید ،راهزنان ،بردگان ،جنگجویان وشورشیان.


  • این داستان قیام آنهاست هانی بال با چالش بسیار بزرگی روبرو بود اینکه چطور با قبیله بربری که به زبانهای




  • مختلف صحبت میکردند اتحاد برقرار کند آنها هیچ تفاوتی بین رم وکارتاج قائل نبودند میشه گفت از هردو به




  • یک اندازه منتفر بودند .




باید دلیل خوبی برای جنگیدن در اختیارشون میگذاشت ودلیلش این بود اگه ماپیروز بشیم شما آزاد خواهید بود اگر شکست بخوریم برده می شویم.

هانی بال توانست بربرها رابه جبهه خودش بکشاند قبائلی از شبه جزیره ای بری تا سرزمین گل تا لوسیتانی در غرب اسپانیا ،

اهالی لوسیتانی جنگجویان برزگی بودند آنان مبارزانی بی نظیر بودند وقرن های پیاپی به استقلال خودشان عادت کرده بودند برای همین هم حاضر

نبودند تسلیم بشوند. مردم لوسیتانی ارتش مارا تکمیل خواهند کرد میگن در زبان آنها کلمه ای بمعنای آتش بس وجود ندارد ،

خوب حالا باید دید که به حرف ما گوش می دهند یامارا می کشند.

اخرین باری است که افراد توحماقت کردند وبه اینجا آمدند سعی داشتند که برما پیروز بشوند اما شکست خوردند چطور شده حالا دوباره برگشتین

ما یک دشمن مشترک برزگ داریم .رم تا زمانی که مارا ازبین نبره آروم نمیگیره ،رم دشمن شماست نه ما اما اگر هم باشد ما از کسی ترسی نداریم

یک جنگجوی خوب هرگز قدرت دشمنش را دست کم نمیگیره ،قدرت خودش را هم همینطور.

کار تاج به تنهایی نمی تواند رم راشکست بدهد ،اگه ما را در اختیار بگیره نفر بعدی شمائید ، از همین حالا چشمش رو به هیسپانیا ولوسیتانیا دوخته است

اما ما اگر در کنارهم بجنگیم می توانیم از رم حمایت کنیم خوب چطور که ما با رم علیه شما با کارتاج بجنگیم ،هر طور مایلید انوقت می بینید

چطور از شما برای نابود کردن ما استفاده میکنه وبعد میاد سراغ خود شما وشما وکارتاج ما بهتون پاداش می دهیم.

چه پاداشی ،ثروت جمهوری که میزانش فراتر از تصوره ، ووقتی که پاداش مار ا پرداخت کردید یادتون باشه که شما مارا نخریدید

این یعنی قبوله .حالا تو متعلق به اونایی ، اونا متعلق به ما هستند .امیدوارم ،اونا به ما محلق میشوند وگر نه کشته می شوند

در مدتی که هانی بال در انتظار پاسخ متحدانش هست ،رم نیز ارتش خودرا گردهم می آورد.

سنای رم سهمگین ترین ارتش جمهوری را گرد هم میاورد ،پاپلیوس ،کورنلی یوس،اسکی پیوی قدرتمند ،ثروتمند وبیرحم ارتش گسترده ای از

سربازان بسار منظبط را فرماندهی می کند. ماشین روم بدنه بسیار منظبت وسازمان یافته بود افرادبصورت نظامندآموزش دیده بودند و

خیلی باهم هماهنگ بودند وبه خوبی میدانستند که ساختمارمند بجنگند آنها خیلی خوب باسلاح کار میکردند کاملا حرفه ای بودند.

 
لطفا به اشتراک بگذارید: