سخنرانی روحانی و جهانگیری در جلسه هماندیشی مدیران ارشد دولت
سخنرانی روحانی و جهانگیری در جلسه هماندیشی مدیران ارشد دولت
گفتگو با علیرضا معدنچی – اول اردیبهشت ۱۳۹۷
- شاید در خبرها شنیده باشید که امروز هم روحانی و هم معاون اول او جهانگیری
در نشستی تحت عنوان هماندیشی مدیران ارشد دولت سخنرانی کردند
و در آنجا به نکاتی در مورد بحران درونی رژیم اعتراف کردند.
ما گفتگوی امروز خودمون با علیرضا معدنچی رو به همین موضوع اختصاص دادیم.
اجازه بدهید اول قسمتی از حرفهای امروز روحانی را با هم بشنویم تا بعد سؤالهای خودم را مطرح کنم.
روحانی:
«چقدر ما سین جیم می کنیم . سوال می کنیم .
گزینش می کنیم . بلد نیستم این چیز ها رو .غسل می پرسیم. وضو می پرسیم .
از این چیز هایی که هیچ ربطی به گزینش نداره .
از آبا می پرسیم. از اجداد می پرسیم .و از همسایگان می پرسیم .از محل کار می پرسیم.
یک کلمه نمی پرسیم تو آیا متعهد هستی به مردم خدمت کنی و آیا وظیفه خودت رو خدمت به مردم میدانی یا نه /
این تو سوالات گزینش اگر بود من همه حرفهام رو پس میگیرم .
همش میریم دنبال آبا و اجداد و قبیله و حزب و ...چه کار داریم میکنیم؟
رفتار ما با مردم با مراجعین اگر بهتر شده این انقلاب مسیرش درسته.
اگر رفتار ما بدتر شده پس این انقلاب مسیرش غلطه .
مدیران دولتی ما روزه سکوت گرفتند، نمیدونم کی بهشون گفته نمیدانم از کی می ترسند،
هرکس در پست دولتی است در هر رده مدیریتی باید بداند او طبق قانون اساسی و طبق وظیفه شرعی از توانمندی برخورد است
و باید به وظیفه عمل کند و اگر از اخم این و آن هراس دارد برود کنار.
اگر از اخم یک نفر میترسد و عقب نشینی میکند حق ندارد این صندلی را نگه دارد و برای او حرام است و باید کنار برود.
قانون اساسی به ما اختیار داده است، بالاترین قدرت در کشور قدرت اجرایی است و بالاترین مسئولیت بر دوش بخش اجرایی است.
هیچ دستگاه نظارتی حق ندارد در مدیریت دخالت کند.
دستگاه نظارتی حق ورود در کار اجرایی را ندارد.
حالا نظری دارد نظرش را اعلام کند اشکال ندارد اما مدیر باید کار خود را انجام دهد. »
س : آیا حرفهای امروز روحانی رو بایستی جواب لشکرکشی دیروز سپاه و امام جمعههای خامنهای و رسانههای این باند محسوب کرد؟
ج بله، جواب همان حملات است، منتها روحانی یک مدار دیگر این جنگ و جدال را بالا کشید وتشدید کرد،
اگر در سخنرانیاش در مراسم روز ارتش در 29فروردین با اشاره و کنایه به سپاه زده بود،
این بار خیلی رو باز طرف مقابل را مورد حمله قرار داد و دستگاه دولت را هم در همین رابطه بسیج کرد و گفت:
که اگر کسی میترسد و از اخم این و آن هراس دارد، کنار برود.
و به آنها الگو و نمونه داد که « دستگاه نظارتی برای ما نوشته مدل هواپیمایی که میخرید این مدلی باشد من در پاسخ نوشتم به توچه ربطی دارد
و چه کارههستی و فکر کرده دستگاه نظارتی میتواند نوع اتومبیل و کشتی و هواپیما را برای ما تعیین کند».
بعد همان طور که الان شنیدیم به قانون اساسی استناد کرد و تا آنجا پیش رفت که به نحوی در تعادل قوای جنگ قدرت درونی رژیم خود را همسنگ خامنهای و حتی به لحاظ اجرایی بالاتر نشاند و به این ترتیب بر راه حل خود تاکید کرد.
س: خب روحانی پشتش به چه چیزی گرم است که نه تنها خودش این طور حمله میکند به طرف مقابل، بلکه وزیران و مدیران بالای دستگاه اجرایی را به همین سمت هل میدهد
و میگوید هر کس نمیتواند اینطوری عمل بکند، بگذارد از دولت برود! در حالی که میدانیم قدرت واقعی دست خامنهای و دست سپاه است.
ج: پشتش به وضعیت خراب و بحرانی رژیم و به ضعف خامنهای گرم است.
کمااین که پشت احمدینژاد هم به همین گرم است.
- در آستانة پایان مهلت ضربالاجل و سایة تحریمهای خفه کننده و انزوای منطقهیی و بین المللی.
- وضعیت اقتصادی و صعود وحشتناک قیمت ارز.
- وضعیت انفجاری جامعه؛ کازرون، خوزستان و اهواز، کشاورزان اصفهان، شهرهای کردستان، تهران
و... و شعارهای بیسابقه مثل ما زن ومرد جنگیم، دشمن ما همین جاست،
- ادامه دار بودن اعتصابها و حرکتهای اعتراضی در شهر های مختلف
تا آنجا که امروز در همان همایش، جهانگیری در پوشش پاسخ به احمدی نژاد در واقع به کل باند رقیب اخطار کرد که اوضاع خطرناک است
و اگر به خودتان نیایید مشکلات به چالشهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی تبدیل میشود که منظورش قیام است.
علاوه بر اینها، خامنهای هم ساکت است و معنی سکوت او، با تجربهیی که از برجام داریم تایید خطی است که دولت روحانی دارد پیش میبرد.
بنابراین روحانی یک تایید ضمنی خامنهای را هم در جیبش دارد.
س : به حرفهای جهانگیری اشاره کردید، آیا حرفهای جهانگیری در راستای حرفهای روحانی است یا زاویهای را با او نشان میدهد؟
ج: نخیر در همان راستاست و به نوعی مکمل آن است.
ببینید روحانی به رغم حرفهای تند و تیزش، در چارچوب رژیم حرف میزند،
با وجود حملاتی که به سپاه میکند، اما میخواهد سپاه باشد و به همان نقش خود در سرکوب ادامه دهد،
اما در خط خودش کما این که جا به جا و در مقاطعی از سپاه خیلی غلیظ تعریف وحمایت میکند.
حرفهای جهانگیری هم در همین جهت است و تاکید میکند:
ما پای نظام و رهبری ایستادهایم. با وجود همه انتقادات با هم تا پای جان پای نظام ایستادهایم.
و بعد تأکید میکند:یک پیوستگی بیسابقهای میان چالشهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بینالمللی به وجود آمده است .
و هر مساله بینالمللی میتواند بر مسائل اقتصادی و اجتماعی ما تاثیر بگذارد و مسائل داخلی بر مسائل منطقهای و بینالمللی موثر باشد،
در چنین مقطعی هماهنگی میان قوای سهگانه باید جزو اولویت اول ما باشد.
اما جالب این است که خودش به عنوان بالاترین مدیر اجرایی دولت جز حرف درمانی هیچ راه حلی ندارد. و میگوید:
ما نباید اجازه بدهیم مشکلات به چالشهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی تبدیل شود.
موضوع کازرون باید حل شود، نمیشود مردم هر روز به خیابان بیایند و عدهای هم بر این موج سوار شده و شعارهای خود را سر دهند.
مساله زایندهرود، یزد و خوزستان هم باید حل شود.
زخم زلزله کرمانشاه هم باید التیام یابد و مسکن آنها تامین شود.
باید گفتوگوهای ملی را با هدف تقویت وحدت در جامعه دنبال کنیم.
باید همه جریانهای سیاسی و نخبگان را دور هم جمع کرد.
س : خوب آیا در این شرایط این طور حرف زدن و بالا کشیدن جنگ باندی برای خودشان که به قول خودشان در یک کشتی نشستهاند خطرناک نیست؟ آیا منافع خودشان را نمیفهمند؟
ج: چراخوب میدانند، اما شرایط به آنها تحمیل می کند
هر کدام به دیگری میگوید این راهی که میروید به نابودی نظام منجر میشود،
اما خودشان در همان راه و به همان میروند وعمل میکنند؛
چون منافع گروه و باند خودشان همین را اقتضا میکند و این حرفها از منافع خودشان در میآید.
واقعیت این است که خامنهای و کل رژیم در بن بست است و گیر کرده و اینها همه نمود و بروز این وضعیت بنبست است.