سفر ظریف وزیر خارجه رژیم آخوندی به آمریکا در آستانه ضربالعجل برجام
در آستانه ضرب الاحل برجام - سفر ظریف به آمریکا
سفر ظریف وزیر خارجه رژیم آخوندی به آمریکا در آستانه ضربالعجل برجام
گفتگو با میثم ناهید – ۲ اردیبشهت ۱۳۹۷
در آستانه پایان مهلت ضربالاجل برجام و در آستانة سفر رئیسجمهور فرانسه و صدر اعظم آلمان به آمریکا برای دیدار با رئیسجمهور این کشور،
که گفته میشود محور اصلی آن موضوع برجام است، شاهد سفر ظریف به آمریکا، برای شرکت در یکی از نشستهای سازمان ملل هستیم.
اما آیا این سفرها ربطی به همدیگر دارند؟
برای بررسی این موضوع، گفتگویی داریم با میثم ناهید.
س: هدف سفر ظریف به آمریکا چه میتواند باشد؟
ج: به طور رسمی اعلام کردن که ظریف برای شرکت در «اجلاس عالی رتبه صلح پایدار در مجمع عمومی سازمان ملل» به نیویورک رفته است.
در شرایط زمانی و همون طور که شما اشاره کردید در آستانة سفر ماکرون و مرکل به آمریکا و ضربالاجل و غیره... خیلی بعید است که این سفر هیچ ارتباطی با این موضوع و مشخصاً سرآمد ۲۲ اردیبهشت، یعنی تاریخ اعلام تصمیم رئیسجمهور آمریکا درباره برجام وجود نداشته باشد.
رسانههای رژیم هم که امروز خبر سفر ظریف را بازتاب میدادند، تاکید میکردند این سفر «۲۱ روز مانده است به ضربالاجل برجام» صورت میگیرد.
واز آنجا که مقامات و رسانهها هم گفته اند که اصلیترین محور گفتگوهای ماکرون و مرکل با ترامپ، موضوع برجامه، بنابراین میشه حدس زد که سفر ظریف در این شرایط به نیویورک، باید در همین رابطه باشه و حاوی پیامی باشه؛ و شرکت در یکی از اجلاسهای سازمان ملل، پوش اون هست.
س: از کجا شما با اطمینان حدس میزنید که موضوع سفر ظریف و پیامی که با خودش برده است، در ارتباط با برجام و ضربالاجل است؟
ج: خوب چند تابلو یا فرض متصور است: یک تابلو این میتواند باشد که تنها برای شرکت در همان اجلاس سازمان ملل رفته است.
البته این فرض معقول نیست. خود ظریف در مصاحبه با ی.اس به موضوعاتی اشاره میکند که نشان میدهد گویا هدف عمیقتر از شرکت در یک اجلاس است. از جمله به مواردی که اشاره میکند:
-موضوع تبادل زندانیان با آمریکا. ظریف از یک طرف میگوید قوه قضاییه ما مستقل است و آزادی زندانیان آمریکایی دست ما نیست. از طرف دیگر میگوید آمریکا رفتارش را تغییر بدهد، میشود در این رابطه اقداماتی کرد.
و همچنین میگوید اگر آمریکا از برجام خارج بشود، همه گزینهها روی میز است. از جمله غنیسازی. (ظریف تاکید میکند البته هدف بمب اتمی نیست اگر آنها از غنیسازی ما میترسند، به خودشان ربط دارد. که در زبان دیپلماتیک خود این حرف به نوعی تهدید است/
بنابراین، این حرفها تابلو دیگر و فرض دیگری را تقویت می کند که سفر ظریف پیامی درباره برجام دارد.
س: اما حرفهاییکه ظریف به سی.بی.اس زد، نشان از این داشت که رژیم نمیخواهد کوتاه بیاید و شروطی مانند موشکی و خروج از منطقه و غروب برجام را بپذیرد!
ج: این هم میتواند یک تابلو و یک فرض باشد. چون الان بر سر یک دوراهی قرار دارد. یک راه ادامه همین مسیر و کوتاه نیامدن است؛ که حاصلش میشود مرگ برجام. یک مسیر هم پذیرش زهرخوری برای نجات برجام ؛ که حاصلش میشود تنزل بیپایان.
پس این حرفهای ظریف میتواند نمودی از مسیر کوتاه نیامدن باشد.
اما در دنیای سیاست، خیلی وقتها اینگونه مواضع که شما اشاره کردید، پوششی هستند برای اتخاذ مسیری عکس. مسیری که ۱۸۰ درجه با موضع و حرف اعلام شده، متفاوت است.
رژیم هم در این زمینه سابقه دارد. از داستان ایران گیت، که خمینی و تمام مقامات رژیم شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل میدادند، اما همان موقع در حال معامله تسلیحاتی با اسرائیل بودند؛ تا زمانیکه خمینی میگفت تا آخرین خانه در تهران به جنگ ادامه میدهیم، ؛ تا زمانیکه خامنهای میگفت یک گام از اتمی کوتاه نمیآییم، اما بعد روشن شد که به وسیله سلطان قابوس، مذاکرات پنهانی با دولت اوباما برای برجام و زهرخوری اتمی در جریان است.
برای همین، نمیشود با این حرفهای ظریف به سی.بی.اس، به طور قطعی گفت خط رژیم کوتاه نیامدن است. هرچند این هم یک فرض میتواند باشد.
س: پس واقعیت را از کجا میشود فهمید؟
ج: از سایر خبرها و نمودها. اگر واقعا خط رژیم ایستادگی باشد، اعلام این موضع در سطح ظریف نیست. حتی در سطح روحانی هم نیست. خود خامنهای باید بیاید و اعلام کند.
کما اینکه در مورد زهر اتمی هم، خودش به صحنه آمد و اعلام «نرمش قهرمانانه» کرد.
امروز یکی از رسانههای رژیم هم تیتر کرده بود «ظریف از صدر تا ذیل». بعد توضیح داده بود سال ۹۲ جایگاه ظریف کجا بود و چقدر آن را حلوا حلوا میکردند؛ چون خط رژیم زهرخوری اتمی بود و مجری این خط ظریف بود؛
اما الان وزارت خارجه و ظریف در این قضیه چندان محلی از اعراب ندارد؛ حتی موضوعات منطقهای از حیطة وزارت خارجه خارج شده و برای همین در اوج بحران بر سر منطقه، ظریف به سفر آمریکای لاتین میرود.
پس اعلام تصمیم نهایی رژیم در سطح خامنهای هست و این هشدارهای ظریف به آمریکا، در عالم سیاست جدی نیست.
اما خامنهای هم ساکت است. به ویژه اینکه اگر تصمیم رژیم ایستادگی باشد، باید زودتر اعلام کند و دستگاهش را بچیند و آمادگی روحی و روانی نیروهایش را هم در نظر بگیرد. نه اینکه ۲۰ روز مانده به سرآمد برجام، هنوز هیچ حرفی نزده باشد.
یک نکته دیگر هم که میشود از آن واقعیت را فهمید و این که چرا هشدارهای ظریف جدی نیست، وضعیت رژیم است.
دیروز جهانگیری گفت درگیر چالشهایی هستیم که در هم تنیده شده اند و روی هم تاثیر متقابل می گذارند. این یعنی بحرانهای نظام همدیگر را به طور تصاعدی حادتر میکنند.
بعد هم تاکید کرد که چالشهای داخلی روی بحرانهای خارجی و بحرانهای خارجی روی چالشهای داخلی تاثیر میگذارند.
خب الان وضعیت داخلی رژیم چطوراست؟ اقتصادش که به مرز ورشکستگی مطلق رسیده است. قیمت ارز تا ۶هزار تومان بالا رفته است. هفته پیش یکی از مقامات رژیم گفت ۷۰ درصد مراکز تولیدی تعطیل شده اند.
از آن طرف بحران اجتماعی. هر روز اعتراضات ادامهدار در یک گوشه کشور. اصفهان-ورزنه-خوزستان-کردستان-کازرون، تهران و...
از طرفی درون خود رژیم هم شاهد تشدید جنگ قدرت هستیم که الان بین روحانی و سپاه با اوج جدیدی رسیده و دیروز روحانی نوک حمله اش را رو به طرف خود خامنهای گرفت.
بعد هم داستانهای احمدینژاد که در برابر هر دو باند رژیم شاخ شده است. یعنی تشتت درونی رژیم به یک اوج تازهای رسیده است.
خوب به گفته خود جهانگیری، این وضعیت تاثیر میگذارد روی مسائل خارجی رژیم. اولین و مهمترین مسئله خارجی رژیم الان چیست؟ به جز برجام و سرآمد آن؟
خوب اگر رژیم واقعا میخواهد به طرف مقابل هشدار بدهد، باید پشتش به وضعیت داخلی و حمایت مردمی گرم باشد. یعنی یک پشتوانه در داخل کشور داشته باشد. اما قضیه معکوس است و به اعتراف مهرههاو سردمداران حکومت، تهدید اصلی که رژیم احساس میکند از طرف داخل و مردم ایران است
بنابر این، این هم یک نمود دیگری هست از اینکه هشدارهای ظریف نمایشی است و نمیتواند جدی باشد.
البته بهرحال شرایط برای رژیم بسیار حساس است و به گفته رسانههای رژیم، نظام در معرض تصمیمات بسیار سخت قرار دارد.
برای همین هر کدام از دو مسیر متصور است. کوتاه نیامدن یا پذیرش زهرخوریهای پیاپی.