شورش بربرها در رم – قصه های زمین – قسمت هفتم ـ ۶ اردیبهشت ۹۷
شورش بربرها در رم – قصه های زمین – قسمت هفتم
بربرها متعلق به جامعهی بزرگ یونان یا رم نیستند.
خارجی، عجیب و غریب؛ یا نادان.
آنچه در ظهور بربرها گذشت؛ جهان باستان دو قسمت شده است. رم جاهطلب و بیرحم خود را بر پایههای خون و شکوه بنا میکند.
بربرها متحد میشوند تا قدرت روبهرشد آن را به چالش بکشند.
در خاک رم، ما آماده جنگیدن هستیم. این جنگ برای آزادی اونهاست.
حالا رم با در نوردیدن قاره، ظلم خود را میگستراند، و با شدت یافتن جنگ بربرها، مردم را بیشازپیش غارت میکند.
اما رم هر چه بیشتر رشد میکند ،شمنان بیشتری در داخل برای خود می تراشد ، ارتش گسترده بربر ها در انتظار ظهور یک رهبر دیگر است.
رم حالا قدرت برترجهان باستان است واز ایتالیا تا افریقای شمالی، هیسپانیا واینترگل گسترده شده است.
رم از قلمرو هایی که اشغال میکرد ،چند چیز می خواست ،ثروت ،شکوه و نیروی انسانی ،اونها در حقیقت برده می خواستند.
رم با به بردگی گرفتن مردم سرزمینهای اشغالی اش وقدرت خود راگسترش میدهد ،
آنها بردگان را به استانهای رمی انتقال میدهندوآنها برای کار در مزارع یا جنگیدن در ارتش می فروشند.
تخمین زده شده است که،20درصد جمعیت رم ،یعنی نزدیک به یک میلیون نفر بردگان بربری هستند که درخاک رم زندگی می کنند.
برده داری در جهان باستان چیز جدیدی نبود ،تفاوت در ابعاد برده داری رمی بود ،
برده داری در ابعادی بسیار گستردهقدرتمندترین بردگان را وا می داشتند تا برای سرگرمی آنها به عنوان گلادیاتور باهم بجنگند .