امیدوار بودن به سراب یا واقع‌بین بودن؟ - ۱۰اردیبهشت۱۳۹۷

امیدوار بودن به سراب یا واقع‌بین بودن؟ - ۱۰اردیبهشت۱۳۹۷


نگاهی به سخنان آخوند روحانی در مراسم گرامیداشت هفته کارگر

مجری: اگر حرفهای دیروز روحانی را شنیده باشید، گویا همة مسأله امیدوار بودن، یا امیدوار نبودن است. گوش کنید:

تلویزیون رژیم ۹ اردیبهشت


چه خاصیت داره اینکه ما نسبت به آینده مون همیشه غمناک باشیم چه سودی بحال ما داره!

اصلا فرض بگیرید سال آینده سال سخت‌تری باشه اتفاقی می افته در زندگی از حالا ما بیاییم غضه بخوریم که سال دیگه سختر میشه!

از حالا بیاییم غضه بخوریم که هفته آینده سختر میشه

مجری: او به روشنی نمی‌گوید که سال پیش رو سال بهتری است.

میگوید این که از الان به این فکر باشیم که سال آینده سال سختی است واین که جه اتفاقی نمی‌افتد، مسأله‌یی حل نمی‌کند و سودی به حال ما ندارد.

از قضا اگر قدری به حرف روحانی دقت کنیم، می‌بینیم که از قضا او در عین دم زدن از امید، کاملاً ناامید است.

چون می‌داند که هر گونه فکر کردن و تدبیر کردن یا به بیان او غصه خوردن، دردی را دوا نمی‌کند، می‌گوید:

بی‌خیال! دم را غنیمت است! چو فردا شود فکر فردا کنیم. چیزی که او پیشنهاد می‌کند، چشم بستن بر واقعیت است.

روزنامة جمهوری اسلامی 9 اردیبهشت گویا دررابطه با همین شیوه برخورد است که می‌نویسد:

روزنامه حکومتی جمهوری ۹ اردیبهشت


آیا واقعاً نسل جدید می‌تواند چشمان خود را به روی 15 میلیون پرونده قضایی جاری،

5/2 میلیون نفر معتاد، یک طلاق در مقابل دو ازدواج، رشد 100 درصدی آمار زنان خود سرپرست،

بیش از 200 هزار معتاد به الکل، فسادهای چند هزار میلیاردی،

بداخلاقی و جنگ و جدال‌های سیاسی، بیکاری و فقر و بی‌اعتمادی فزاینده، ببندد؟

مجری: در برخورد با این واقعیتهای هولناک، بعضی فیثاغورث‌های نظام هم سعی می‌کنند به زعم خود راه حل ارائة کنند،

یکی از آنها نایب رئیس مجلس ارتجاع است، ببینیم چه چیزی در چنته دارد؟

مطهری نائب رئیس مجلس ارتجاع ۹ اردیبهشت


با شرایطی که داریم باید با وحدت و همدلی مشکلات را حل کرد.

اینکه بیاییم یک گروه را بکوبیم زدن ریشه است، منتهی همه باید تلاش کنیم تا اوضاع را اصلاح کنیم.

برای مثال نوع برخورد با منتقدان باید اصلاح شود.این نگاه امنیتی باید تغییر کند و متوجه باشیم که همه جاسوس و نفوذی نیستند.

هر کس که با یک خارجی ملاقات می‌کند جاسوس نیست.شرایط باید به گونه‌ای باشد که مردم از اظهارنظر نترسند.

مجری: ملاحظه می‌کنید که جز یک مشت شعر و شعار و باید نبایدهای مسخره که از آن یک استکان آب هم برای رژیم گرم نمی‌شود، هیچ حرفی برای گفتن ندارد.

اما ببینیم دیگرانی در رژیم که کمی عاقلترند چه می‌گویند:

آخوند غرویان از باند روحانی ۹ اردیبهشت


تذکرات مراجع زنگ خطری برای مسئولان است/ اگر مردم به حاکمان بی‌اعتماد شوند حوادث خطرناکی رخ می‌دهد

به هرحال حوادثی در کشور اتفاق افتاد و می افتد که نشان می دهد مردم مشکلاتی دارند.

اگر خدای نخواسته مردم بی اعتماد شوند و ناراضی باشند، حوادث خطرناکی اتفاق می افتد».

یاس خوب نیست و سعی می کنیم که خود را امیدوار نگاه داشته و دعا کنیم که مسئولان نیز به فرامایشات مراجع و علما توجه بیشتری داشته باشند».

وظیفه عالمان دینی این است که وقتی انحرافی می بینند، تذکر دهند.

این می تواند زنگ خطری نیز برای برخی مسئولین باشد تا توجه داشته باشند.

زنگ خطری که علما از باب دلسوزی به صدا در می آورند.

انتظار می رود مسئولین نیز این تذکرات را شنیده و مراقبت کنند تا رابطه مردم و حاکمیت همیشه خوب باشد».

آخوند محمد اشرفی اصفهانی عضو سابق مجلس ارتجاع


الان شما ببینید که دو کشور کره شمالی و جنوبی که 65 سال با یکدیگر مشکل داشتند بالاخره برای حل مشکلاتشان مجبور شدند اختلاف ها را کنار بگذارند

ما هم باید این کار را بکنیم و با کنار گذاشتن اختلافات به داد این مردم برسیم.

دشمن در بیرون در حال متحد شدن علیه نظام جمهوری اسلامی است

ولی ما در داخل نمی توانیم اختلافات را کنار بگذاریم و دائم به هم دیگر می پریم.

این وسط یک عده فرصت طلب و منافق از شرایط سوء استفاده می کنند و اموال ملت را به غارت می برند.

کدام ساختار؟ مگر ساختاری هم باقی گذاشته اند که بخواهیم آن را اصلاح کنیم.

ما در حال حاضر به صورت روز مره کشور را اداره می کنیم و با مسائل برخورد می کنیم.

ما شاید از لحاظ علمی در مراجع تقلید بالاتر از آیت الله جوادی آملی نداشته باشیم.

وقتی ایشان چنین هشداری می دهند معلوم است که متوجه عمق فاجعه شده اند

و وقتی مسئولین به نصایح و هشدارهای ایشان گوش فرا ندهند پس دیگر چه کسی باید بگوید که متوجه شوند. پناه بر خدا!

مجری: همان طور که شنیدید آخوند اشرفی اصفهانی استناد کرد به حرف آخوند آملی لاریجانی که به گفتة او از مراجع ارشد است.

آملی لاریجانی روز 6 اردیبهشت گفت:

«اگر ملت قیام کند، همه ما را به دریا خواهد ریخت».

و این همان واقعیتی است که به اعتراف روحانی نصف کابینة او را ناامید کرده

و او پیشنهاد و راه حلش این است که غصه خوردن و ناامیدی فایده ندارد.

کاریش که نمی‌شود کرد! پس دم را غنیمت است

روحانی چون توان رویارویی با این واقعیت هولناک را ندارد، به حرف درمانی و امیدواری الکی پناه می‌برد!

 
لطفا به اشتراک بگذارید: