ابعاد و شدت و حدت جنگ و کشمکش درون رژیم آخوندی
ابعاد و شدت و حدت جنگ و کشمکش درون رژیم آخوندی
گفتگو با علیرضا معدنچی – ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
شکاف و شقه از راس تا بدنه نظام
همون طور که در این گزارش هم دیدیم، واقعاً به هر جای رژیم و به هر موضوعی که نگاه میکنیم محل جنگ و کشمکش باندهای رژیمه، ابعاد این کشمکشها و دامنة اونها و این که به چه دلیل این طور بالا گرفته، موضوع گفتگوی امروز ما با علیرضا معدنچی است.
س : خب ما در این گزارش، یک بخش از این کشمکش رو دیدیم که بین خبرگان و دولت روحانی بر سر برجام و این که برجام تقصیر کی بود، در گرفته؛ میخواستم شما بگید که آیا این ادامة همون تضادها و کشمکشهایی که همیشه در رژیم بوده هست، یا پدیدة جدیدی است و ویژگیهای خاص خودش رو دارد؟
ج : به یک اعتبار ادامة همون تضادهاست، اما به یک اعتبار دیگه ما با کیفیت جدیدی از انباشته شدن و تراکم و تکامل آن تضادها مواجه هستیم.
اولا الان میبینیم که جنگ و کشمکش به رأس و بالاترن نقطة هرم قدرت رژیم کشیده شده.
ثانیاً همة ارگانها و نهادهای نظام رو در بر گرفته، از مجلس تا خبرگان تا سپاه، دولت، قوة قضاییه و..
ثالثاً در خود این نهادها هم شاهد شقه و شکاف هستیم. مثلا در خود مجلس شاهد درگیری نمایندههای دو باند هستیم. یا در خود خبرگان تا الان سابقه نداشت که خبرگان موضعی بگیره و بیانیهیی بده و برخی از اعضای اون در برابرش موضع بگیرند و مخالفش صحبت کنند.
این شکافهای درون باندی رو در باند روحانی و حتی در درون دولت هم مشاهده میکنیم. مثلا مشاور دولت روحانی در برابر وزیر این دولت موضعگیری میکند، یا مهرهها و رسانههای این باند از مواضع مختلف به روحانی انتقاد میکنند. مثلاً:
زیباکلام: اعتبار روحانی به شدت دارد سقوط میکند / خود روحانی هم در اینکه دولتش بیاعتبار شده، کم تقصیر نداشته/ جریان تندرو آینده را از آن خودش میبیند /تندروهای خودمان هم از روز اول اجازه ندادند که برجام یک نفسی بکشد
س : منظورتون از تأکید روی این که این جنگ وکشمکش در رأس رژیم هست، اشاره به همین تضاد و کشمکش بین خبرگان و دولت روحانیه و این که هردو از بالاترین نهادهای رژیم هستند؟
ج: نخیر! منظورم از رأس، در نقطة خود خامنهای است که (روز چهارشنبه گذشه 19/2) گفت: گفتم اگر میخواهید قرارداد ببندید، تضمین لازم را بگیرید و بعد ببندید. یکی از شروطی که گفتم این بود که رئیسجمهور آمریکا باید امضا کند. مسئولین محترم زحمت کشیدند و عرق ریختند و خب، نتوانستند.
و بعد اضافه کرد من به این ۳ کشور هم اعتماد ندارم... اگر توانستید تضمین بگیرید که خب، البته من بعید میدانم. اگر نتوانستید تضمین قطعی بگیرید، دیگر نمیشود برجام را ادامه داد.
این باعث شد که باند روحانی هم با بیانهای مختلف در رسانهها و از جمله در جلسة دیروز مجلس به رخ خامنهای کشیدند که برجام از اول تا آخر با هدایت و نظارت خامنهای بوده و امضا شده. که به دنبالش تبلیغاتچیهای خامنهای هم با تمام قوا تلاش میکنند این را جا بیندازندکه خامنهای گفته بود، اما دولت روحانی گوش نکرد. مثلا بیانیه خبرگان هم میگوید:
لازم است رئیس جمهوری محترم، صادقانه و با صراحت، نسبت به خسارتهای وارده در برجام که به خاطر عدم رعایت خطوط قرمز ترسیمی توسط رهبر معظم انقلاب از جمله اخذ تضمینهای لازم از 1+5 و نیز عدم رعایت اقدام متناظر و گام به گام پدید آمده، از مردم عزیز ایران عذرخواهی کرده...».
س : بیانیة دولت در چه چارچوبی یا با چه منطقی جواب بیانیة خبرگان را داده؟
ج: اساس و پایة این بیانیه علاوه بر تاکید روی نقش خامنهای، روی این استوار است که راه حل بدهید، بگویید اگر برجام را امضا نمیکردیم چه میشد و اگر الان هم پای ادامة برجام نیاییم چه کار کنیم. در قسمتی از این بیانیه آمده است:
متأسفانه آنان که باید عذرخواه مواضع نادرست خود در گذشته باشند، طلبکارانه به دستاوردهای ملی می تازند و حاضر نیستند به این سوال پاسخ دهند که خسارتهای تحریم ظالمانه بر ملت ایران چه میزان بوده و برای پیش گیری به موقع از آن خسارتها چه کرده اند؟ آنها هیچ گاه حاضر نیستند از ناتوانی خود در ارائه راههای جایگزین برجام سخن بگویند و صادقانه بابت رویکرد غلط و کارشکنی های خود در روند پیشرفت کشور، از ملت عذرخواهی کنند. آنها در تعارضی آشکار، هم دلواپس حضور آمریکا در برجام بودهاند و هم شاکی خروج آمریکا از برجام.
علاوه بر خود دولت حامیان دولت و سایر اعضای باند روحانی هم به خبرگان حمله کردند:
واکنش علی مطهری به نامه احمد جنتی درباره برجام؛
آیا تکلیف شرعی دستگاه دیپلماسی را جنابعالی تعیین میکنید یا مقام رهبری؟
س : با توجه به خطیر بودن شرایط و این که همة باندها این واقعیت رو قبول دارند و به همدیگه در این باره هشدار میدن، چرا نمیتونند با هم به یک وحدت یا لااقل آتشبسی برسند؟ و ایا این به عنوان یک احتمال مطرح نیست؟
ج : دعوت به وحدت و روضه وحدت که همیشه موزیک متن این فیلم سراسر زد و خورد است. چرا که سوخت و مایة این جنگ و جدال از قضا همین شرایط به غایت خطرناک و چشمانداز سرنگونی است. اما آنها قادر نیستد جلو آن را بگیرند. چرا که بستر بستر سازش و مصالحه نیست. بستر بحران خود به خود به خود جنگ را دامن میزند، اما مهم این است که باندهای حاکم با این جنگ و جدالها مداوماً یکدیگر و کل رژیم را تضعیف میکنند و شرایط سرنگونی را برای مردم و مقاومت ایران هموار میکنند. این منطق تاریخ است و از آن گریزی ندارند .