شورش بربرها در رم – قصه های زمین – قسمت نهم ـ ۲۷ اردیبهشت
شورش بربرها در رم – قصه های زمین – قسمت نهم
بربرها متعلق به جامعه‌ی بزرگ یونان یا رم نیستند.
خارجی، عجیب و غریب؛ یا نادان.
آنچه در ظهور بربرها گذشت؛ جهان باستان دو قسمت شده است. رم جاه‌طلب و بی‌رحم خود را بر پایه‌های خون و شکوه بنا میکند.
بربرها متحد می‌شوند تا قدرت روبه‌رشد آن را به چالش بکشند.
در خاک رم، ما آماده جنگیدن هستیم.
این جنگ برای آزادی اونهاست.
حالا رم با در نوردیدن قاره، ظلم خود را می‌گستراند، و با شدت یافتن جنگ بربرها، مردم را بیش‌از‌پیش غارت میکند.
اما رم هر چه بیشتر رشد میکند ،شمنان بیشتری در داخل برای خود می تراشد ، ارتش گسترده بربر ها در انتظار ظهور یک رهبر دیگر است
رم حالا قدرت برترجهان باستان است واز ایتالیا تا افریقای شمالی، هیسپانیا واینترگل گسترده شده است
رم از قلمرو هایی که اشغال میکرد ،چند چیز می خواست ،ثروت ،شکوه و نیروی انسانی ،اونها در حقیقت برده می خواستند
رم با به بردگی گرفتن مردم سرزمینهای اشغالی اش وقدرت خود راگسترش میدهد ،آنها بردگان را به استانهای رمی انتقال میدهندوآنها برای کار در مزارع یا جنگیدن در ارتش می فروشند
تخمین زده شده است که،20درصد جمعیت رم ،یعنی نزدیک به یک میلیون نفر بردگان بربری هستند که درخاک رم زندگی می کنند
برده داری در جهان باستان چیز جدیدی نبود ،تفاوت در ابعاد برده داری رمی بود ،برده داری در ابعادی بسیار گسترده
قدرتمندترین بردگان را وا می داشتند تا برای سرگرمی آنها به عنوان گلادیاتور باهم بجنگند
وقتی حرف از کلسیون میشه ،یک میدان مسابقه بزرگ به ذهن میاد ،با پنجاه هزار تماشاگر که مبارزان محبوبشون را تماشا میکنند که تا سرح مرگ با هم می جنگند
اما واقعیت در جمهوری بسیار متفاوت بود ،ابعاد آنجا خیلی بزرگتر از این حرفها بود
،شاید ندونید در آمفی تئاتر های استانی ،مراسم محلی پست وکثیف و خشنی برگزار میشد که واقعا تأسف آور بود
گلادیاتورها تحت هر سوء استفاده ای که فکرش را بکنی قرار می گرفتند ،چه جسمی وچه جنسی ..... بیشتر گلادیاتورها در بیست وچند سالگی می‌مردند،کار اونها بسیار بسیار خطرناک بود وبه زندگیشون امیدی نداشتند
اسپارتاکوس تا حدودی برای ما معماست ،بنظر میاد اهل تراکیه بوده ،ممکنه از خونواده اصیلی بوده باشه ،چون خود اسم اسپارتاکوس ،شبیه به اسامی اشرافی اون منطقه‌ست
این مکان به مبارزان خوبش شناخته میشه ،انقدر که رمیها از این جنگجویان در ارتششون استفاده میکردن ،بهر حال در نهایت به عنوان یک برده فروخته شد و سر ازمدرسه گلادیاتور کافوا درآورد
بدتر از بردگی سازگارشدن بااین شرایطه ،چون موقعیت دردناک و.. ،که بیشتر افراد خودشونو باهاش تطبیق میدن.
بربرهای ژرمن های باستان، برای اولین بار با یکدیگر متحد شدند، تاآزادی خود را بدست بیاورند وامپراطوری را از سرزمین های خود بیرون کنند، سرنوشت آنها به پسر سرزمین شان یعنی ارمینیوس بستگی دارد
واروس به سپاه بیست هزارنفره خود فرمان ورود به جنگل توتو برگ را میدهد ،پانزده هزار جنگجو در همان جا کمین کرده اند ،
زمان مناسب که برسد گروه های کوچکی از قبایل ژرمن که در پوشش گیاهی پنهان شده اند با علامت ارمینیوس دست به حمله می زنند، حملات برق آسایی که بهدف گیج کردن دشمن طراحی شده است، پوشش لازم رابرای فرار ارمنیوس و هدایت افراد ش به جنگ را فراهم میاورد