برجام قطاری خالی روان به ناکجاآباد – ۳۰اردیبهشت۱۳۹۷
برجام قطاری خالی روان به ناکجاآباد – ۳۰اردیبهشت۱۳۹۷
نگاهی به اظهارات مهره ها و رسانه های نظام
ادامة برجام، همچنان محل جنگ و دعوای دو باند حاکم است. درحال حاضر ادامة برجام معنای مشخصی پیدا کرده است؛ معنی آن ادامة آن با اروپاست. باند روحانی آن را تنها راه نجات و تنها روزنة امید میدانند. اما باند خامنهای یا به طور دقیقتر، دلواپسان، آن را ادامة خسارت و نکبت برجام و با توجه به شروط اروپا مبنی بر دست کشیدن از موشکی و تروریسم و دخالتهای منطقهیی، آن را به معنای خوردن جامهای زهر 2 و 3 میدانند. ابتدا توجهتون رو جلب میکنم با توجیهات و استدلالهای باند روحانی:
آخوند روحانی ۲۹ اردیبهشت
ما اولین توطئه بزرگ را پشت سر گذاشتیم. مبنای آمریکا این بود که به محض خروج از برجام ایران نیز از برجام خارج شده و پرونده ایران به سرعت به شورای امنیت رفته و همه قطعنامه ها و تحریمها برگشته و ایران تنها در برابر دنیا قرار داشته باشد.ما در مرحله اول اجازه ندادیم که آمریکا به هدف خود برسد و در گام اول توطئه آمریکا شکست خورد. یک اندیشه میگوید تا آنجا که ممکن است باید با دنیا تعامل کرد تا جایی که وجدان عمومی بپذیرد که این ایران نیست که از تعامل رویگردان است. اگر مردم این مسأله را بپذیرند در کنار دولت و حامی دولت میمانند و آن وقت میتوانیم راه را ادامه داده و با وحدت از همه مشکلات عبور کنیم.
حجاریان از باند اصلاح طلبان ۲۹ اردیبهشت
نمیخواهم از الان، آیه یأس بخوانم و امیدوارم اروپاییها بهدنبال امریکا نروند اما به یاد میآورم در زمان حمله بوش به عراق نیز اروپاییها ابتدا با وی همکاری نکردند و دولت بوش ادعا کرد اروپا به دو بخش پیر و جوان تقسیم شده است و خاطرنشان کرد که امیدش به اروپای جوان است؛اکنون ظریف با استیذان به مذاکره با اروپاییان رفته است و طبعا برای آنکه کارش به سرانجام برسد باید دم به دم پشتیبانی شود نه آنکه از داخل علیهاش بیانیه صادر کنند.
مخالفان برجام حتی برای آتشزدن پرچم امریکا برنامه نداشتند چه برسد به کارهای بزرگتر؛ آنها برای سوزاندن پرچم فندک روشن میکنند.
اینکار ابتدا دست خودشان را میسوزاند چون شعله به بالا زبانه میکشد. در نتیجه، پرچم از دستشان میافتد و آتش به موکتها سرایت میکند و...
جاوید قربان اوغلی دیپلمات سابق رژیم ۲۹ ارد یبهشت
: باید با یک سری اقدامات اقتصادی جذاب، موضع اروپایی ها را تقویت کنیم
من معتقدم اگر مخالفین افراطی اسد شکست خورده اند باید ادامه کار به اسد سپرده شود و هزینه اش را هم خودش بپذیرد.
به نظر من با عربستان سعودی هم باید در یمن وارد مذاکره شویم و کمک کنیم که عربستان سعودی آبرومندانه از باتلاق یمن خارج شود؛ این هم نیازمند یک سری کارهای دیپلماتیک است که امکانش هست.
یک سری کارها را هم ما نباید انجام دهیم. برای اینکه اروپایی ها در برجام از ما حمایت می کنند. اما در بعضی موضوعات مثل آزمایشات موشکی در کنار ما نیستند و با آمریکایی ها بیشتر همسو هستند
چینی ها فکر می کنند اگر مشکل تعمیق شود و بحران افزایش پیدا کند و برجام بر هم بخورد ما امتیازات بیشتری را در حوزه اقتصادی به چینی ها خواهیم داد و برای آنها تفاوت زیادی ندارد که برجام از بین برود یا نرود.
عباس عبدی از باند اصلاح طلب ۲۹ اردیبهشت
موقعیت دولت نسبت به گذشته ضعیفتر شده است. زیرا شعارهایی درباره برجام داده شد که واقعی نبود، یعنی برجام بیش از آنچه بود، برجسته شد. اکنون عملاً آن شعارها خلع سلاح شده است. رئیس جمهوری و دولت نباید برای عبور از مشکلات، برجام را بیش از ظرفیت آن، برجسته میکردند.استراتژی دولت در محور قرار دادن سیاست خارجی و سپس اقتصاد و فراموشی سیاست داخلی از ابتدا اشتباه بوده است برجام منهای امریکا یک مسأله جدید است، این کاملاً درست است. شاید همان موقع که برجام تصویب شد، کسی فکر نمیکرد با چنین وضعیتی رو به رو شویم که دولت ایالات متحده زیر بدیهیترین قولهای خود بزند قطاری درست کردهایم که هر روز یا از آن پایین میآیند یا برخی را پایین میاندازند. اکنون این قطار دیگر مسافر چندانی ندارد تا بخواهد به سر منزل مقصود برسد. بنابراین آنچه باید تغییر کند، این زمینه است.
همون طور که شنیدیم، اگر چه باند روحانی هم تنها راه را رفتن با اروپا میداند، اما در عین حال، لااقل بخش بزرگی از این باند هیچ اطمینانی به این که این میتواند راه نجات باشد و از آن آبی برای رژیم گرم شود، ندارند. همین سرگشتگی و ناامیدی در باند مقابل هم دیده میشود. آنها میدانند که رفتن با اروپا به معنای خوردن زهر است، اما نمیتوانند بگویند که نرفتن با اروپا، راه نجات است. البته شعر و شعارمیدهند، اما از استدلال در این باره سخت عاجز و ناتوانند. حرفهای آنها را هم بشنویم:
پیروزمجتهدزاده از باند خامنه ای ۲۹ اردیبهشت
دنیا را گیج کردهایم، هرروز یک موضع میگیریم
تکلیفمان با خودمان مشخص نیست ما چه اهرمی داریم که به اروپا و جهان هستی دیکته کنیم که اروپا باید حتما در برجام باقی بماند؟ به نظرم این ما هستیم که تکلیفمان مشخص نیست زیرا در آن واحد چندین مدل حرف میزنیم. یکبار میگوییم باید اعتمادسازی انجام دهیم، یکبار میگوییم باید تضمین بدهند، بار دیگر میگویند ما اصلا مذاکره نمیکنیم. با این شرایط دنیا هم گیج شده است که اگر ایران نمیخواهد مذاکره کند پس دیگر به دنبال چه تضمینی است. اروپا اصلا تضمینی از ما نمیخواهد و این ما هستیم که شب و روز به دنبال گرفتن اعتماد و تضمین هستیم. اروپا یک بار مواضعش را اعلام کرده و مانند ما چند موضع را اتخاذ نمیکند.