اظهار ناامیدی از آینده برجام در سخنان مهرههای نظام
اظهار ناامیدی از آینده برجام در سخنان مهرههای نظام
ظریف: «برجام، بیماری در حال مرگ!»
گفتگو با علیرضا معدنچی – ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
ظریف و عراقچی که دو نفر اصلی تیم مذاکره و متولیان اصلی برجام هستند، دیروز در مجلس حرفهای متفاوتی از حرفهایی که همیشه میزدند، گفتند و نسبت به برجام و سرنوشتش و این که بشه با اروپاییها برجام رو نجات داد، ابراز ناامیدی یا لااقل اظهار تردید کردند؛ معنی این حرفها و این موضع جدید اونها چیه؟ این موضوع گفتگوی الان ماست با علیرضا معدنچی.
س : ظریف و عراقچی که قبلاً خیلی از برجام و فواید برجام تعریف میکردند و میگفتند به هر قیمت برجام رو باید حفظ کرد، مذاکره با اروپا تنها راه نجات ماست و... چطور شده که حالا این طور ابراز ناامیدی میکنند؟ این تناقض ناشی از چیه؟ و از این دو وجه، بالاخره کدوم یک از نظر اینها اصلیه و واقعیه؟
ج: واقعیت این است که تضمینی وجود ندارد و اروپا چه از طریق موگرینی رئیس کمیسیون خارجة اتحادیة اروپا و هم از زبان سایر مقامهای اروپایی دادن تضمین به رژیم رو منتفی اعلام کردند و تنها گفتند که ما تعهد میدیم، یعنی قول میدیم و این یک واقعیت انکار ناپذیر است و اینها ناچارند به آن اعتراف کنند. ولی از طرف دیگر نمیتوانند از مذاکره با همین اروپا که تضمین نمیدهد، ادامه بدهند و نمیتوانند از آن دست بردارند و این آن واقعیت اصلی است که تضمین دادن یا تضمین ندادن اروپا نمیتواند آن را تغییر دهد.
س : آیا فکر نمیکنید این موضعی که ظریف و عراقچی دیروز در مجلس گرفتند، یک نوع فرار به جلو در برابر حملات و طلبکاریهای باند رقیبه؟
ج: بله اینها کاملاً مفروض است و چون ظریف و باند روحانی هم میدانند که طرف مقابل هم هیچ راهکاری ندارد، با درس گرفتن از قضیة برجام، اینها را میگویند تا حریف نتواند بعداً بگوید که شما واقعیت را نگفتید و چون شما فلان و بهمان قول غیرواقعی را به ما دادید، ما مثلا به اف ای تی اف رأی دادیم. اما این تاکتیک فرار به جلو، در اصل ماجرا که امید چندانی به اروپا نیست، نمیدهد. مثلاً این که برجام بعد از خروج آمریکا به گفتة خود ظریف « برجام بیماری در حال مرگ است که در آیسییو و شرایط بسیار سختی قرار دارد». یا حرف دیگر ظریف مبنی بر این که «اروپاییها تعهد دادهاند که منافع ایران را تضمین کنند، اما مشخص نیست که چقدر بتوانند در برابر تحریمهای آمریکا مقاومت کنند، زیرا سهامداران شرکتهای اروپایی، آمریکاییها هستند». و همچنین اضافه کرده بود: «مشخص نیست شرکتهای اروپایی چه مقدار از سران کشورهایشان تبعیت کنند».
س : وقتی ظریف و عراقچی صحبت از تضمین میکنند، مشخصاً چی مورد نظرشونه؟ و جواب اروپا به این خواستههای مشخص چیه؟
ج : خواستهشان مشخصاً اقتصادی است. در همین رابطه تلویزیون فرانس 24 خبری دارد مبنی بر این که ظریف در دیدار دیروز خود با کمیسر اتحادیه اروپا در مورد انرژی و آب و هوا در تهران گلاینه کرده که اروپا به اندازة کافی از برجام حمایت نمیکند؛ فرانس 24 بعد خواستة ظریف رو نقل کرده که ظریف از 28کشور عضو اتحادیه اروپا خواسته که برای حفظ تجارت نفت با ایران سریعاً عمل کرده و پرداخت های مستقیم یورو رابرای نفت ایران به بانک مرکزی ایران با دور زدن سیستم مالی آمریکا مورد بررسی قرار دهد.
اروپا هم که گفته تضمین نمیدم، لابد همین خواستهها رو رد کرده؛
س : در این کشمکشی که در داخل رژیم بعد از خروج آمریکا از برجام بالا گرفته و این که آیا میشه برجام رو با اروپا ادامه داد یا نه؟ بالاخره دو باند چه راهکار یا راهکارهایی برای برون رفت از بحران ارائه میدن؟
ج : اصلاً بحران به خاطر اینه که هیچ یک از باندها به طور واقعی راهکاری ندارند. اگر داشتند که قرص و محکم مطرح میکردند و روی همان پیش میرفتند. چون راه حل ندارند جواب رد اروپا و چشمانداز تیره و تار موجود رویشان این طور تأثیر میگذارد و آنها را به جان هم میاندازد.
مثلاً ولایتی که عضو هیئت عالی نظارت بر برجام است و حرف خامنهای را میزند، میگوید: برخی مقامات اروپایی میگویند بنا نیست جلوی آمریکاییها بایستند و تضمین بدهند... امیدواریم مسئولان دولتی ما در مذاکرات خود بتوانند تضمینهای لازم را بگیرند والّا به طرفی که حرفهای متناقض میزند، نمیشود اعتماد کرد».
خب بله، اروپاییها تضمین نمیدهند، به آنها هم نمیشود اعتماد کرد و ممکن است فردا زیر همین حرفهای امروزشان بزنند! اما به رغم اینها نمیگوید باید از برجام خارج شد یا مذاکرات با اروپارا قطع کرد.
چرا، به خاطر این که وضع بیش از حد وخیم است و خروج از برجام که الان با خروج از مذاکره با اروپا مترادف شده، شلیک به خود و خودزنی سیاسی است.
در مورد وخامت وضعیت رژیم حرف خیلی زیاد است اما اجازه بدهید من به قسمتی از یک مقاله که در شماره امروز روزنامةحکومتی شرق آمده، تحت عنوان « برگهای برنده را نسوزانیم» اشاره کنم که به وضعیت منطقهیی رژیم پرداخته و خواستار تجدید نطر در سیاست منطقهیی رژیم با استفاده از فرصت مذاکره با اروپا شده است:
«تحولات عراق با پیشتازی مقتدی صدر و احتمالات نهچندان خوشبینانه در کشوری که ظاهرا مهمترین متحد ایران است، اظهارات اخیر پوتین پس از ملاقات با بشار اسد و تأکید بر آغاز روند سیاسی و خروج نیروهای نظامی همه کشورها از سوریه – بهجز روسیه- و تحولات ماههای اخیر یمن که به زیان حوثیها در حال تغییر است، نشانههایی از وضعیت برگهای برنده ایران در تحولات منطقه به دست میدهد که لازم است جدی گرفته شود. باید به دیپلماسی فرصت داده شود با حفظ منافع حداکثری از این برگها که هنوز در دست ماست، در جهت تثبیت دستاوردهای اقدامات پرهزینه نظامی و بالابردن قدرت چانهزنی در عرصههای دیگر استفاده شود.
تغییرات اخیر در چینش دولت ترامپ و رویکارآمدن چهرههای بارز ضد ایران در کنار این اقدامات، نمایانگر عزم جدی آمریکا در برخورد با ایران است که باید آن را جدی گرفت و از فرصتهای پیشرو برای خنثیکردن آن بهره برد. نباید تردید کرد دستگاه عریض و طویل دیپلماسی آمریکا با امکانات وسیع از هماکنون در کشورهای کوچک و بزرگ جهان بسیج شده و در حال رایزنی هستند تا به گفته خانم هدر نائورت، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، «بهطور مستند درباره رفتارهای بیثباتساز ایران به متحدانشان در اروپا و سراسر جهان» توضیح دهند.