واکنشهای متفاوت مهره‌های نظام در قبال تحولات اخیر برجام

واکنشهای متفاوت مهره‌های نظام در قبال تحولات اخیر برجام


گفتگو با میثم ناهید – ۵ خرداد ۱۳۹۷


در گزارشی که دیدیم نمونه‌هایی از واکنشها و اظهار نظرهای متفاوت و گاه متناقض مهره‌ها و رسانه‌های نظام بعد از خروج آمریکا و ۱۲ ماده‌ وزیر خارجه آمریکا و حرفهای خامنه‌ای را دیدیم.

در همین رابطه گفتگویی داریم با میثم ناهید.

 

س: تفاوتها و تناقضها در اظهارات و مواضع در رژیم به چه صورت است؟


ج: الان به ویژه بعد از شروط آمریکا (۱۲ ماده‌ای پومپئو) و صحبتهای خامنه‌ای، در رژیم دو دسته موضع‌گیری هست. یکی می‌گوید اصلا نباید با اروپا رفت،‌ یکی هم می‌گه باید با اروپا برجام را ادامه داد.

برای نمونه باند روحانی و خودش می‌گن به شرط این که اروپا تضمین بده، میشه برجام رو با اروپا ادامه داد. حتی اگه یادتون باشه روحانی بعد از اینکه آمریکا از برجام خارج شد،‌ برای اینکه صورتش رو با سیلی سرخ کنه، گفت «چه بهتر شرش کم شد!» بعد هم گفت ما با اروپا برجام رو ادامه می‌دیم. البته ادعا کرد که به اروپاییها مهلت چند هفته یی می ده برای دادن تضمین.

از طرف دیگه، یک طیف در رژیم میگن اروپا هم مثل امریکاست و بشیم و مذاکره با اروپا هم فایده یی نداره. برای نمونه دیروز علم‌الهدی در نمایش جمعه مشهد گفت: «یه برجام آمریکایی شکست خورده باز نیاییم یه برجام اروپایی روی آن استوار کنیم که اینهم شکست بخورد. آدرس غلط به مردم ندید. رئیس اتحادیه اروپا امروز با کمال وقاحت میاد میگه ما تضمین نمی دیم. آنروز رییس هیئت آمریکایی گفت ما تضمین نمیدیم آخرش دیدید چی شد. رییس اتحادیه اروپا هم حالا میگه ما تضمین نمی دیم . چرا هی اینقدر دم از برجام اروپایی زدن و به فکر این مسله ما باشیم؟»

اما نکته مهم در اینجا این است که تضاد بین گفته‌های مهره‌های ۲ باند متخاصم شناخته شده است. اما نکته جدید و قابل توجه زاویه‌هایی هست که بین مهره‌های وابسته به باند خامنه‌ای با حرفهای خود خامنه‌ای دیده می‌شود.

 

س: چه زاویه‌هایی؟


ج: مهدی محمدی، از تئوریسن‌های باند خامنه‌ای امروز گفت خامنه‌ای نه تنها راه ادامه برجام با اروپا رو نبسته،‌ بلکه اون رو تسهیل هم کرده است. علم‌الهدی و دیگر اعضای باند خود روحانی،‌ مثل سجادی می‌گن اصلا نباید با اروپا رفت. حتی در صحبتهای خود مهدی‌ محمدی هم این شکاف بیرون زده. از یک طرف می‌گوید گفتگو مکمل نیست و فشار است، از یک طرف می‌گوید خامنه‌ای راه را برای مذاکره باز کرده است. وقتی اینها را کنار هم می گذاریم،‌ زاویه آشکاری دیده می‌شود.

به این معنا که تا پیش از این ازویه و شقه و شکاف میان دو باند نظام بود، الان حتی درون باند خامنه‌ای هم راه برده و البته در باند روحانی هم این شقه هست. برای نمونه وقتی روحانی صحبت از زنان و جوانان می‌کنه،‌ رسانه‌های باند خودش و مهره‌هایی از این باند مثل زیباکلام میگن چرا حرفهایی می‌زنی که کسی باور نمی‌کنه و تنها عامل تمسخر مردم میشه.

 

س: این زاویه به خصوص در باند خامنه‌ای را،‌ چگونه می‌توان تفسیر کرد؟


ج: چیز جدیدی نیست. الان ممکن است تشدید شده باشد. قبلا هم در رابطه با برجام نمونه‌هایش را داشتیم. برای نمونه قبلا دلواپسان می‌گفتند برجام را باید کنار گذاشت،‌ اما خود خامنه‌ای پشت برجم بود و خودش هم گفت و روحانی هم بارها اعتراف کرد. اما الان این زاویه هر چقدر جلو می‌رویم تشدید می‌شود.

 

س: چرا این زاویه تشدید شده؟


ج: این بر می گرده به وضعیت نظام که از هر طرف اوضاعش وخیم‌تر شده است. بهرحال در مقابل رژیم یک خطر براندازی هست که پرچمدارش مجاهدین و مقاومت ایران هستند. به تناسب اینکه نبرد و فعالیتهای مقاومت ایران گسترش می‌یابد و این مقاومت در تعادل قوا به نسبت رژیم بالاتر می‌رود و رژیم پایین‌تر می‌آید،‌ تضاد به درون رژیم سرشکن شده و به صورت تشدید جنگ باندی بیرون می‌زند. به ویژه اینکه شاهد هستیم در دنیا هرچه بیشتر خط مقاومت ایران بیش از پیش پذیرفته می‌شود. برای نمونه سال ۹۲ پس از توافق اتمی،‌ خانم مریم رجوی گفتند این توافق تکمیل نیست. تاکید کردند رژیم پولهای به دست آمده از این توافق را خرج تروریسم و دخالت در سوریه و یمن و لبنان و عراق خواهد کرد. الان شاهد هستیم که پس از ۳ سال وزیر خارجه آمریکا در اعلام استراتژی خودش روی این حقیقت انگشت می‌ذاره که برجام تنها به رژیم پول رساند که خرج تروریسم و دخالت منطقه‌ای بکنه. یا در همون سال ۹۲ خانم رجوی گفتند این پولها به مردم نخواهد رسید. الان شاهد هستیم که هم رئیس‌جمهور و هم وزیر خارجه آمریکا تاکید می‌کنن که ۱۵۰ میلیارد دلار پول نقدی که به رژیم به خاطر برجام داده شد،‌ نه تنها به مردم ایران نرسید،‌ بلکه وضعیت اقتصادی مردم از قبل هم بسا بدتر شده است.

پس می‌بینیم که چطور جهان به حقانیت مواضع مقاومت ایران رسیده و این راه‌حل که تنها راه نجات سرنگونی رژیم هست (که مقاومت ایران میگه) داره با سرعت راه باز می‌کنه. برای همین دیروز باهنر،‌ نایب‌رئیس پیشین مجلس ارتجاع میگه: «هیئت حاکمه آمریکا تحلیل‌هایشان را از زبان «مجاهدین» می‌گیرند!» یا نوبخت سخنگوی دولت روحانی میگه الان مجاهدین پشت مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا هستن و در حال طراحی برای آمدن به تهران هستند.

یا روزنامه جمهوری اسلامی می‌نویسه: «تصادفی نیست بلافاصله پس از آمدن جان بولتون، حامی «مجاهدین»، دیدگاه آمریکا در مسائل منطقه‌ای تغییر کرده و به شدت به سمت بحران‌سازی پیش می‌رود!»

 

همچنین گسترش اعتراضات در داخل ایران می‌بینیم همراه با واکنش شدید رژیم است که مجاهدین پشت این جریانات هستند.

برای نمونه دژکام، امام جمعه رژیم در شیراز گفت: «دشمن تلاش می‌کند دربرابر نظام ایستادگی کند و بهانه راه می‌اندازد بنام تقسیمات کشوری یا نرسیدن بنزین، ‌«مجاهدین» این حرفها را می‌زنند!»

یا علی القاضی، دادستان رژیم در فارس با نگرانی گفت: «عده‌ای با تحریک مردم (کازرون) باعث گردیدند زمینه استفاده «مجاهدین» و گروههای معاند نظام فراهم گردد!»

بنابر این نشان می‌دهد که چطور حرف و خط مجاهدین و مقاومت ایران در بعد جهانی و داخلی راه باز کرده و هر چه بیشتر به عنوان تنها راه حل ایران، مورد پذیرش قرار گرفته.

از اینرو وقتی این خط (سرنگونی) اینطور جدی شده و از داخل و خارج بر ضد رژیم گسترش یافته و ضرباتش را به رژیم می‌زند،‌ تاثیرش را درون رژیم به صورت عمیق‌تر شدن شقه و شکاف نشان می‌دهد.

جالب بود که امروز روزنامه حکومتی اعتماد،‌ با اشاره به همین وضعیت هشدار می‌داد: « در خارج از ایران هم گروهی نشسته‌اند که از هر طرف که کشته شود به سود آنهاست. گروهی که هم رسانه دارند و هم به موبایل و خانه همه هم نفوذ کرده است!»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
لطفا به اشتراک بگذارید: