اصلی‌ترین بحرانهای رژیم از زبان بالاترین سردمداران آن

اصلی‌ترین بحرانهای رژیم از زبان بالاترین سردمداران آن


گفتگو با علیرضا معدنچی – ۸ خرداد ۱۳۹۷


چهار بحران بنیان‌کن


 

دیروز تقریباً همة سردمداران و عوامل رژیم به صحنه آمدند، از خود خامنه‌ای تا روحانی و آخوند آملی لاریجانی تا عوامل رژیم در دانشگاهها و هر کدام به زبانی و بیانی به بحرانهای اصلی رژیم پرداختند یا اشاره کردند که الان به آنها اشاره کردیم. ما هم در گفتگوی امروز خودمون با علیرضا معدنچی به این موضوع می‌پردازیم:

 

س : سؤال اینه که برای چی اینها به صحنه آمدند؟ و چه حرفی داشتند؟

ج :‌ خوب شاید به صحنه اومدن همزمان اینها را بشه گفت اتفاقی بوده ولی این که همة اونها به بحرانهای فراگیر رژیم پرداختند، اتفاقی نیست، چون این بحرانها همون طور که در رسانه‌های رژیم هم بهش اعتراف می‌کنند، رژیم رو در حساسترین و خطرناکترین مرحلة حیات خودش قرار داده وموجودیتش رو زیر علامت سؤال قرار داده. خب حرفهای آملی لاریجانی و حرفهای دانشجویان و حرفهای خامنه‌ای رو شنیدیم و من لازمه به عنوان یادآوری به حرفهای دیروز روحانی در دیدار با فعالان اقتصادی اشاره کنم که از جمله بر لزوم باصطلاح تعامل با دنیا تأکید کرد و گفت:

«سیاست کلی نظام یک تصمیم است نیاز به کتاب و اوراق و ماده و اینها نداره یک جمله است یک جمله اگر ما تصمیم بگیریم کشور رو ما می توانیم متحول کنیم, خوب ما در برون گرایی باید شرایطی رو فراهم بکنیم که بتوانیم با دنیا تعامل داشته باشیم حالا ممکنه در شرایط جدید یک مقدار سخت شده باشه اشکال نداره ما باید راه حلهای خودش رو پیدا بکنیم».

همون طور که می‌بینید حرفش اینه که ما الان پشت یک تصمیم موندیم. منظورش تصمیم خامنه‌ایه و اون هم اینه که تصمیم به تعامل با دنیا بگیریم. منظور از تعامل هم الان و در این شرایط روشنه، این که در خط ادامة برجام شروطی رو که آمریکا تعیین کرده، بپذیریم و بخصوص با مثال زدن از چین که با یک میلیارد و 400میلیون جمعیت نتونست و نمی‌تونه در دنیا را به روی خودش ببنده، گفت که ما هم به طریق اولی نمی‌توانیم. به این ترتیب روحانی یک بحران رو که در واقع بحران بلاتکلیفی و بی‌تصمیمی رژیم هست برجسته کرد.

 

س : خوب در بین اینها، حرفهای خامنه‌ای متفاوت بود و اصلاً منکر وجود بحران شد و گفت که اوضاع رژیم خیلی هم خوبه!

ج :‌ بله خب خامنه‌ای مثل همیشه دوگانه گویی پیشه کرد، و ضمن قبول انتقادات دانشجویان بسیجی اما تک تک آنها را رد کرد ولی در پاسخ به یک سؤال آنها در مورد برجام که همیشه در رژیم گفته می‌شود امضای برجام تصمیم نظام بوده پرسیدند این نظام دقیقا شامل چه کسانی می شود که تصمیمات آن هم مخالف صریح بیانات حضرتعالی ست جوابی نداد. بنابراین از قضا سکوت او تایید همان بحرانی است که روحانی از آن نالیده است.

 

س : این بحرانها به طور خلاصه چیه؟

ج :‌ در حرفهای آملی لاریجانی روی ۴بحران انگشت گذاشته است:

  • بحران ناشی از انزوای بین‌المللی

  • بحران اجتماعی

  • بحران درونی

  • مجاهدین و مقاومت سازمان یافته یا در واقع بحران حضور آلترناتیو


مسئولان با برطرف کردن مشکلات صنفی در حد توان خود نباید اجازه دهند که یک مشکل ساده به معضلی امنیتی تبدیل شود. مردم هم باید بدانند که دشمن همواره در کمین است و تلاش دارد که با کوچکترین اعتراضی شروع به موج سواری کند. براین اساس نباید چنین مجالی را دراختیار دشمن قرار داد. دستگاه قضایی نیز با کمک ضابطان خود توجه دارد که برخی تحرکات از کجا سرچشمه می گیرد و نیروهای انتظامی وامنیتی نیز باید بین اعتراضات موجه یک صنف که باید مشکلاتشان شنیده و حل شود با موج سواری منافقین و دشمنان مرزگذاری کنند. کسانی که قصد دارند از برخی فضاها سوءاستفاده کنند و به واسطه آن امنیت کشور و مردم را به خطر بیاندازند بدانند که نظام فقط نظاره گر نخواهد بود و به شدت با آنها مقابله خواهد کرد.

اینها در واقع بیان دیگر همان سه رأس مثلث سرنگونی است که خامنه‌ای هم در سخنرانی 19 دی ماه خود و اوین سخنرانی بعد از قیام دی ماه به آن اشاره کرد.

 

س : خوب این بحرانها که جدید نیستند، الان چه اهمیتی دارد؟

ج :‌ الان این بحرانها و ابهامها راه برده به مبانی و ریشه‌ها. یعنی شکاف به عمق رفته و مبانی تئوریک رژیم را زیر سؤال برده همانهایی که خمینی بنیانگذاری کرده و تا به حال در رژیم تابو بوده ولی حتی الان خودشان اعتراف می‌کنند که این مبانی حتی در حوزه‌های آخوندی هم زیر سؤال رفته.

آخوند لاریجانی میگوید: « جریانی درصدد تحریف راه و گفتار امام است درحالی که باید در صورت وجود ابهام نیز به محکمات رجوع شود. از جمله محکمات کلام امام (ره), توجه و رسیدگی به محرومان, مقابله با اشرافی گری, خودباوری و استقامت و رسیدن به ندای مظلومان در منطقه بود...

, از جمله دیگر محکمات کلام و نظر حضرت امام (ره) بود, رفتار ایشان با برخی جریان ها که درصدد زیرسوال بردن موضوعاتی نظیر حدود و قصاص بودند».

 

س : این که از مجاهدین اسم می‌برند و از نقش مجاهدین در تغییر و شکل دادن سیاست قدرتهای جهانی آه و ناله می‌کنند و از نقش اونها در داخل کشور حرف می‌زنند که اینها مسائل صنفی رو به بحرن سیاسی تبدیل می‌کنند، آیا به ضرر رژیم نیست و آیا خودش به بحران امنیتی رژیم دامن نمی‌زنه؟

ج :‌ وقتی تردیدها راه می‌برد به مبانی و پاینه‌هایی که رژیم رویش سوار است به لرزه می‌افتد، رژیم ناچار است با وارد کردن مجاهدین که برای رژیم سرخترین مرز سرخ است، نیروهایش را در این رابطه آب‌بندی کند که حواستان باشد اینها همان حرفهایی است که مجاهدین میزدند.

باید مرزش را اینجا ببندد تا نیروهایش وارد این حیطه نشوند.

 

 

 

 
لطفا به اشتراک بگذارید: