آژیرهای مستمر و بیاثر خطر – ۱۳خرداد۱۳۹۷
آژیرهای مستمر و بیاثر خطر – ۱۳خرداد۱۳۹۷
نگاهی به اظهار نظر مهره ها و رسانه های نظام درباره خطر اعتراضات مردمی
صدای آژیرهای خطر و هشدار نسبت به خطر سرنگونی در رژیم پیوسته بلندتر و گوشخراشتر میشود، هشدار نسبت به این که نظام از هر طرف در محاصره است، هشدار نسبت به ابعاد خشم و نارضایتیهای اجتماع و این که خشم و ناامیدی از آستانة تحمل گذشته است. هشدار نسبت به حرکت دومینووار بحرانها و و و... به نظر میرسد این آژیرهای هشدار آن قدر مداوم است که سردمداران رژیم و همانها که باید احساس خطر کنند و قدری در چپاول و غارت و نامردمی آهستهتر برانند، حساسیت خود را نسبت به این هشدارها از دست داده و اصلا آن را نمیشنوند؛ این تقدیر همة نیروهای تاریخ گذشته است. توجهتون رو به گزیدهیی از این هشدارها و اذعان به بیاثر بودن آنها جلب میکنم:
روزنامه جهان صنعت ۱۲ خرداد
اعتراضهای مردمی در سطح جامعه در مخالفت با دولت و حاکمیت فراگیر شده است؛
دیماه سال گذشته پیشلرزههای نارضایتی مردم فراگیر شده بود؛ اعتراضهایی که به بهانه مشکلات اقتصادی، مردم به خیابانها ریختند و فریادهایی از سر خشم سر دادند.
مسالهای که در درازمدت نه تنها به نفع کشور نیست که مسلما حکومت را به مخاطره میاندازد.
اکنون مردم عادی به صراحت از دولت انتقاد میکنند و با دلخوری و از سر خشم، نارضایتی خود را بروز میدهند. نمونه آن همین دیدارهای دانشجویی با رهبر معظم انقلاب است
حال باید دید مقامات کشورمان با چه برنامهای قصد دارند این آتش زیر خاکستر را فرونشانند.
روزنامه حکومتی آرمان ۱۲ خرداد
باید به مطالبات اجتماعی پاسخ دهیم
بروز رویدادهایی همچون اعتصابهای کارگری، تجمعات صنفی، حضور زنان در ورزشگاهها؛ عطف به ناآرامیهایی که در دی ماه 96 با درونمایه مطالبه خواهی اقتصادی رخ داد باعث شده است که برخی اندیشمندان مسائل سیاسی و اجتماعی، شرایط به وجود آمده را نوعی هشدار و زمینه ساز بحرانها و نشان دهنده شکافها و چالشهای عمیق در جامعه ایران عنوان کنند
حسین راغفر اقتصادان رژیم ۱۲ خرداد
آنچه مسلم است تشدید تحریمها در آینده است و هدف امریکا از این تحریمها براندازی جمهوری اسلامی است و نظام باید قاطعانه در این مورد تصمیم گیری کند که متاسفانه به نظر میرسد این تهدیدها تا امروز از سوی برخی مسئولان جدی گرفته نشده است.در شرایطی که عدهای درآمدهای میلیاردی مثلا از واردات خودرو به دست میآورند، عدهای محتاج نان شب یا در انتطار صف فروش کلیه هستند، این فرصت مغتنمی در مقابل دشمنان کشور است تا با اغتشاش و آشوب در داخل به اهداف خود برسند و این سناریو در مقابل کشور است.متاسفانه این روند در سالهای اخیر و دولتهای نهم، دهم و نیز دولت یازدهم ادامه داشته و هیچ اقدام جدی برای کاهش این نابرابریها صورت نگرفته است و نظام اگر میخواهد در قدرت باشد باید نسبت به سیاستهایی که باعث سرگردانی نیروی کار و افزایش داراییهای عدهای شده تجدید نظر کند.بسیاری از اختلاس گران در قدرت بوده و هستند، زمینه فرار آنها به سهولت فراهم می شود و این دلیل اصلی تضعیف اعتماد عمومی است
روزنامه حکومتی شرق ۱۲ خرداد
پس از دی 96، ناگزیر تضادها و تفاوتهای اصلاحطلبان و اصولگرایان به حداقل رسیده و تبعات این «زیستسیاست» محوشدنِ تدریجی تفاوتها و همسانسازی سیاسی است.
این همسانسازی موجب شده است تا جریانهای سیاسی که تاکنون با نفی یکدیگر حیات سیاسی خود را شکوفا میکردند، به انفعال سیاسی دچار شوند
جامعه چشمانتظار تغییراتی اساسی است و بعید نیست مردم جناحهای سیاسی را به این سمت سوق دهند و اینکه جناحهای سیاسی چقدر آمادگی پذیرش این تغییرات را دارند محل مناقشه است.
عباس عبدی از باند اصلاح طلبان ۱۲ خرداد
اقتدار سیستم در حوزه دفاع از ارزشها و حوزه رسانه از میان رفته است به علاوه مساله فساد به نوعی به بیاعتمادی و بیاعتباری ساختارها منجر شده است و در نتیجه هر آن ممکن است اتفاقات پیشبینی نشده در سطوح مختلف روی دهد و اگر فکری به حال آن نشود، به صورت دومینو وار حرکت میکند. ساختار و نظام باید به این موضوع توجه کند و مسائل را گره گشایی کند تا شاید بتوانیم از این گردنه خطرناک عبور کنیم.
وضعیتی که ما در جامعه داریم بسیار خطرناک است
سایت حکومتی اعتماد آنلاین ۱۲ خرداد
برخی میخواهند ثابت کنند از طریق مسالمتآمیز نمیتوان در ایران کاری کرد
تاخیر اصلاحات ساختاری که نیاز مهم کشور است، در واقع نابود کردن گرایش به اصلاحطلبی است. نابود کردن گرایش به اصلاحطلبی نیز در جامعهای که نیاز به اصلاح میبیند، عملا تقویت براندازی است. فقط جریان اپوزیسیون برانداز نیست که گرایش به روشهای غیرمسالمتجویانه را تقویت میکند. کسانی هم که مانع اصلاحات میشوند و نتیجه رای مردم را خنثی میکنند، در همین مسیر گام برمیدارند.
روزنامه جهان صنعت ۱۲ خرداد
آیا صدای ناراحتی مردم شنیده میشود؟
آیا واقعا مقامات جمهوری اسلامی ایران این مشکلات و دائمی بودن تهدیدها و بحرانها را درک میکنند؟ آیا نمیدانند که تداوم این مشکلات شهروندان را خسته، ناراحت و فرسوده کرده است؟ آیا تعدد اعتراضها و نارضایتیها و شایعاتی که در بدنه جامعه درباره حکومت و نهادهای آن یا درباره چهرههای دولتی و... ساخته و گاهی با تنفر بیان میشود، آنقدر ناراحتکننده نیست که کسی در ساختار حکومت دست به کار شود و چارهای اساسی و دائمی برای این مشکلات بیندیشد؟