سخنرانی خامنهای بر سر قبل خمینی – ۱۵خرداد۱۳۹۷
سخنرانی خامنهای بر سر قبل خمینی – ۱۵خرداد۱۳۹۷
گفتگو با علیرضا معدنچی
خامنهای؛ ابراز وحشت از قیام و ژست پوشالی قدرت
همون طور که لابد در خبرها شنیدید و در گزارشهایی هم که الان شنیدید، آمده بود، خامنهای دیروز به مناسبت سالمرگ خمینی صبت کرد و به موضوعات مختلفی اشاره کرد، ما در گفتگوی امروز خودمون با علیرضا معدنچی به این موضوع و نکات مهم خامنهای میپردازیم:
س : خامنهای دیروز راجع به موضوعات مختلفی صحبت کرد، اما در بین اونها حرف اصلی یا مهمترین حرفش چی بود؟
ج: خامنهای کلاً به سه موضوع پرداخت؛ یکی به ادامة قیام و حرکتهای اعتراضی که هر روز مستمرا در سراسر کشور جریان دارد.
دوم، موضوع برجام و اظهار خشم و نارضایتی از وضعیت برجام و در این رابطه تلاش کرد خودش را تبرئه کند و گناه برجام را به گردن روحانی و باند او بیندازد. یکی هم مسألة موشکی و دخالتهای منطقهیی که جامعة بین المللی رژیم را تحت فشار قرار داده که بایستی از آنها دست بردارد.
در مورد قیام و حرکتهای اعتراضی همان حرف سخیف همة دیکتاتورها، وقتی که دیگر دستشان از همه جا کوتاه شده را تکرار کرد که اینها توسط اشرار و عوامل نفوذی دشمن که منظورش مجاهدین بود، اما میترسید اسم آن را ببرد تحریک میشوند! بعد برای این که خود را مسلط بر اوضاع نشان دهد میگفت ما خبر داریم که نشستهاند و برنامهریزی میکنند! چشم بسته غیب گفته است.
اما باید به خامنهای گفت اگر راست میگویی که چند نفر معدود از خارج شهرها میآیند و مردم را تحریک میکنند، و یک مشکل اجتماعی را تبدیل به بحران امنیتی میکنند، خب مسائل اینها یا لااقل یک قشر را حل کن تا جایی برای ورود این جریانها و عناصر نماند. مسألة غارت شدگان و مالباخته ها را حل کن، مسألة کارگران را حل کن! چرا نمیکند؟ چون روشن است که نه میخواهد و نه میتواند، اگر غیر از این بود که مسائل به اینجا نمیکشید.
این واقعیتی است که نه خامنهای میتواند آن را انکار و کتمان کند و نه از دید مردم پنهان است، به قول خودشان مردم از این که رژیم بتواند کاری برای آنها بکند، ناامیدند و چشم امید خود را به بیرون رژیم دوختهاند و به این دلیل است که هر اعتراض صنفی، یک گام بعد به بحران سیاسی و امنیتی تبدیل میشود و از شعارهای سیاسی که مستقیما اساس رژیم و رأس حکومت را نشانه گرفته سر در میآورد.
س : فرمان خامنهای مبینی بر کسب آمادگیهای لازم برای رسیدن به 190هزار سو، الزامش به کارگیری سانتریفوژهای از دور خارج شده و حتی افزایش آنهاست، آیا این کار امکان پذیر است؟
ج: در همان جملة خامنهای تناقض هست. چون از ترسش برای این که مبادا از این حرف، به عنوان نقض برجام اتخاذ سند کنند، بلافاصله اضافه و تأکید کرد البته در چارچوب برجام؛ اما مسأله این است که حتی اگر رژیم بخواهد هم نمیتواند غنیسازی در ابعاد قبل از برجام را از سر بگیرد چون همان طور که شما اشاره کردید، اصلاً سانتریفوژها را اوراق کردهاند و اگر از همین فردا هم اقدام به تعمیر و ساخت آنها بکنند، صرف نظر از این که به اعتراف خودشان امکان پذیر نیست، سالها طول میکشد تا به سطح قبلی بتوانند برسند. بنابراین حرفهای خامنهای در این قسمت صرفاً قدرتنماییهای پوشالی بود که مصرف داخلی دارد و برای روحیه دادن به نیروهای ریزشی میباشد.
س : ولی خامنهای در مورد توان موشکی گفت که در مقابل هر موشک که به ما بزنند، ما 10تا موشک شلیک میکنیم؛ آیا این به معنی رویارویی با قدرتها نیست؟
ج: خامنهای در عباراتی که راجع به موشک گفت فقط خواست کلمه موشک را بگوید و تکرار کند تا نگویند هیچ اشاره ای به این موضوع نکرد. اما در این حرفها هیچ اشارهیی به نوع موشک، چون دعوا اساسا بر سر موشکهای بالستیک دوربرد است و نه هر موشکی، اینجا هم یک ژست پوشالی قدرت میخواست بگیرد. که هر کس به ما موشک بزند... کجا بحث موشک زدن به رژیم مطرح است؟ اما باز در همان ژست توخالی قدرت هم باز حواسش جمع بود که مبادا همین حرفهای توخالی هم موجب دردسرش بشود، چون بلافاصله اشاره کرد که در برابر زورگویی دشمنان هم ما هیجان زده و احساساتی تصمیم نمیگیریم به جای متن به حاشیه هایی که برایمان می سازند اعتنا نمیکنیم و وارد حواشی نمیشیم!
می بینید چقدر دست و پایش را جمع کرده. در مورد ژستهای منطقهایش هم فقط کلی گویی کرد و کلماتی مثل عدالتخواهی و دفاع از ملت فلسطین و مقاومت و... را ردیف کرد؛ ولی این که در مورد سوریه و یمن و... میخواهد چه کار کند در حالی که صحبت از عقبنشینی رژیم در میان است هیچ حرفی نزد و نفوذ منطقهیی را هم به خمینی منتسب کرد.
س : به رغم این که این روزها سردمداران و مهرههای رژیم با اشاره به وضعیت حساس و شرایط خطرناک رژیم در داخل و خارج، دم از ضرورت وحدت میزنند، چرا خود خامنهای با حملات شدید خود به روحانی، به نظر میرسه که دور جدیدی
ج: طبیعی است که خامنهای از بالا گرفتن بحران درونی رژیم استقبال نمیکند و میداند که این چقدر نظامش را متزلزل و تضعیف میکند اما واقعیت این است که شخض خامنهای در درون رژیم به خاطر شکست برجام و این که بیش از 100میلیارد دلار از مایملک مردم ایران به چاه ویل اتمی سرازیر شده، به خاطر شکست سیاستهای منطقهیی و دخالتهایش در کشورهای منطقه که به قیمت دهها میلیارد دلار و کشته شدن هزاران تن از نیروهایش تمام شده، حتی از جانب نیروهای خود رژیم و از جانب بالاترین مهرههای حکومت زیر سؤال و مورد اعتراض است و بنابراین باید از خودش در این مورد سلب مسئولیت بکند و کاسه کوزه را سر روحانی و باند او بشکند، چیزی که خیلی روشن است جوابگویی متقابل آنها را به دنبال خواهد داشت و آنها هم خواهند گفت که همة اینها زیر نظر و با دستور شخص تو بوده واین بحران درونی رژیم را بیش از پیش شدت میبخشد. این بهایی است که خامنهای برای در بردن خودش ناچار است بپذیرد و به دست خودش رژیمش را بیشتر دچار تلاطم و بحران کند.