بررسی سخنان روحانی در ضیافت افطار برای اصحاب رسانه – ۲۴خرداد۱۳۹۷

بررسی سخنان روحانی در ضیافت افطار برای اصحاب رسانه – ۲۴خرداد۱۳۹۷


گفتگو با علیرضا معدنچی


 

روحانی؛ امید یا ناامیدی؟

 

قسمتهایی از حرفهای روحانی در سخنرانیش خطاب به عوامل رژیم در رسانه‌های حکومتی رو شنیدیم. ما گفتگوی امروز خودمون با علیرضا معدنچی رو به این موضوع اختصاص دادیم.

 

س: روحانی در ماه رمضان هر سال با عوامل و کارگزاران رژیم در عرصة تبلیغات و رسانه دیدار و برای اونها سخنرانی می‌کند، ولی به نظر می‌رسید این دیدار فضای متفاوتی داشت؛ دلیلش چی بود؟ آیا امسال ترکیب متفاوتی رو دعوت کرده بود؟

ج: نکتة شما که فضای امسال متفاوت از سالهای گذشته بود، کاملاً درست است، سالهای گذشته این جلسه، عمدتاً در تأیید و حمایت از روحانی و سیاستهاش بود، ولی جلسة امسال تبدیل شد به یک جلسة چالشی و اعتراف به وضعیت به شدت وخیم اقتصادی و اجتماعی و اعتراض به سیاست و عملکرد روحانی. علت هم این نبود که ترکیب متفاوتی امسال دعوت شده بود، نه امسال هم مثل سالهای قبل اساساً کارگزاران رسانه‌های باند روحانی دعوت شده بودند و این حرفهای چالشی هم اساساً توسط عباس عبدی که از چهره‌های شناخته شده و از باصطلاح تئوریسین‌های باند روحانی و جماعت اصلاح‌طلب است بیان شد و اعتراف به این بود آنچه تحت عنوان اصلاحات ازش حرف می‌زنند تاریخ مصرفش گذشته است. اجازه بدهید به قسمتهایی از حرفهای عباس عبدی که در روزنامه‌های امروز (روزنامة‌ایران که ارگان دولت است) به چاپ رسیده اشاره کنم تا معلوم شود که روحانی در چه فضایی این حرفها را زده است:

عبدی:‌ نگران؛ ناامید؛ خسته؛ توصیف اجمالی از وضعیت کنونی جامعه ایران است. توصیفی که شاید برخی را خوش نیاید. در گذشته، هیچ گاه نه نگران بودم، نه خسته و نه ناامید. دوست نداریم این سخن‌ها را بگوییم چون بیم آن داریم که به افزایش نگرانی و خستگی و ناامیدی منجر شود. ولی چاره چیست؟ تا کی می‌توان زبان در کام کشید؟ اگر سکوت و نگفتن چاره‌ساز بود، تاکنون چاره کرده بود.

نگرانیم. با هر کس که سخن می‌گوییم، نسبت به آینده کشور و ایران نگران است..............

ریشه نگرانی در داخل است. جامعه ما زیر فشارهای مختلف ضعیف و ناتوان شده است. جامعه ما از وحدت و انسجام اولیه خود دور شده و شاید در تنها موضوعی که وحدت نظر داریم، نگرانی از آینده است...................

ببینید نگرانی در این حرفها موج می‌زند. از قضا روحانی هم وقتی صحبت کرد، اگر چه حرفش دفاع سخیف و مسخره از دولتش و کارنامة آن بود، اما به زبان معکوس به همین ناامیدی و اوضاع خراب اعتراف کرد. مثلاً در صحبت خودش 6بار از کلمة «ناامیدی» استفاده کرد. 6بار کلمة «نگرانی» را به کار برد و تلاش می‌کرد بگوید که مشکل ما اقتصادی نیست، امنیتی نیست، مشکل روانی است.

البته از برجام هم دفاع کرد و رو در روی خامنه‌ای که گفته بود این که گفته می‌شود برجام سایه جنگ را دور کرد، دروغ است، روحانی باز تکرار کرد که برجام سایه جنگ را دور کرد و ما را از زیر فصل7 خارج کرد.

و اعتراف مهم دیگری که روحانی مجبور شد به زبان بیاورد این بود که آنهایی که در انتخابات شرکت کرده‌اند می‌گویند پشیمان هستند، چرا پشیمان باشیم از صندوق جدا شدن یعنی جنگ داخلی، از صندوق جدا شدن یعنی تسلیم دشمن ما باید به سمت صندوق بشتابیم، صندوق راه حل ماست

 

س : خب روحانی که با یک مشت بسیجی یا نیروهایی که از هیچ جا خبر نداشته باشند که صحبت نمی‌کرد، با به قول خودشون اصحاب رسانه صحبت می‌کرد که همون طور که شما هم اشاره کردین به واقعیت اوضاع رژیم واقفند و اشراف دارند، آیا این حرف را که مشکل جنگ روانی است و نه اقتصاد کسی باور می کند؟ چه راه حلی می دهد؟

ج: اولا بگویم که روحانی به شکل پایه یی و اساسی حرفهای عبدی یا بقیه را رد نمی کند، بلکه حرفهای خودش هم عملا اعتراف به همان وضعیتی است که عبدی می گوید البته به زبان معکوس و دجاگرانه. می گوید: من خیلی امیدوارم، مشکل اقتصادی نیست.

دوم: مخاطب روحانی در دم زدن از رشد شاخصهای اقتصادی و ادعای این که وضع خوب است و این حرفهای سخیف تبلیغاتی... اینها نیستند، نیروهای پایین رژیم است. ولی به عنوان راه حل حرف او با اینها این است که باید به مردم امید بدهید. یعنی مثل من واقعیتها را رنگ کنید.

حرف روحانی این است که اگر ما هم بگوییم ناامیدیم دیگه ماجرا تمام است.

 

س : خب هم روحانی می‌دونه و هم مخاطبان دیروزش خوب می‌دونند که با تبلیغات صرف که تضادی حل نمی‌شه،‌ بالاخره روحانی و این جماعت اصلاح‌طلب چه راه حل مادی دارند برای نجات از این ورطه و این گرداب نابود کننده؟

ج : بله هیچ کس در رژیم راه حلی ندارد. هیچ کدام از دو باند. این نکته رو کما در همین جلسه عبدی خیلی خوب روش انگشت گذاشت و گفت:

یک نقطه روشن هست. اتفاق نظر نسبی در وجود نگرانی درباره آینده و اینکه ادامه مسیر فعلی و گذشته دیگر ممکن نیست...

مسأله امروز ایران، هیچ راه‌ حل جزئی و فنی ندارد. در سطح هیچ یک از قوا نیست و باید در سطح ملی حل شود.

یعنی عملا اعتراف می کنه که هیچ راه حلی در درون رژیم در وضعیت کنونی نیست. البته این حرفها به گروه خونی عبدی نمی خورد و این درصدد اینه که اصلاحات مرده رو به خیال خودش در دستگاه دیگه یی زنده کنه که کاری به این فعلا نداریم چون همین اعترافات خودش گویا است که دیگه تموم ماجرا همون طور که روحانی حرفشو این طوری تموم کرد.

 

 
لطفا به اشتراک بگذارید: