اعتراضات در شهرهای مختلف میهن – ۱۱تیر۱۳۹۷
اعتراضات در شهرهای مختلف میهن – ۱۱تیر۱۳۹۷
گفتگو با خسرو شکرالهی
موقعیت انفجاری و بازگشت ناپذیر
آخرین خبرهای حرکتهای اعتراضی و خیزش و قیام در شهرهای مختلف رو شنیدیم، این البته بخش خیلی کوچکی است از آنچه که امروز در جامعة ایران جریان دارد. گفتگوی امروز ما با خسرو شکراللهی هم به همین موضوع اختصاص داره
س: با تشکر از حضورتون در این گفتگو، خبرهایی که من اشاره کردم، آخرین خبرها بود و به عنوان نمونه ذکر کردم، میخواستم که شما یک تصویری از وضعیت جامعة ایران در این روزها بدین که به چه صورت هست، آیا اون طور که رژیم ادعا میکنه، تحت کنترل هست یا واقعیت چیز دیگری است؟
ج: از قیام دی ماه به این سو، روزی نبوده، واقعاً روزی نبوده که ما با حرکتهای اعتراضی اقشار مختلف با اعتصابهای ادامه دار و گاه سراسری و با خیزش و قیام در اینجا و آنجای کشور در اصفهان، در اهواز و آبادان و خرمشهر، در کازرون، در شهرهای کردستان، در تهران و... همه جای کشور مواجه نبوده باشیم.
در رابطه با سؤالی که کردید و تنها به عنوان نمونه من به تعدادی از خبرهای همین چند روز اخیر اشاره می کنم:
در اهواز، جوانان اهواز تظاهرات خود را با شعار مرگ بر دیکتاتور؛ جانم فدای کارون؛ مردم خرمشهر تشنه هستند؛ آری آری به انقلاب؛ در خیابان نادری این شهر آغاز کردند.
در خورموسی مردم با وجود حضور فشرده عوامل نیروی انتظامی با شعار جانم فدای خرمشهر؛ دست به تظاهرات زدند.
در آبادان تظاهرات مردم در منطقه سلیچ به درگیری کشیده شد. نیروی سرکوبگر انتظامی این منطقه از آبادان را محاصره کرده است. عوامل گارد ضد شورش به طور فشرده روی پل ورودی شهر مستقر شده و راهها را بسته اند و اجازه رفت و آمد به مردم نمیدهند.
در خرمشهر مزدوران خیابانهای اصلی شهر از جمله خیابانهای منتهی به فلکه الله، چهار راه مطهری را مسدود کردند و با قطع برق پمپهای آب در مسیر کارون و بستن این پمپها مردم را از کشت شلتوک محروم کردند. چند تن از معتمدین شهر را نیز بازداشت کردند.
تجمع جوانان دلیر خرمشهر در شنبه شب مورد حمله سپاه پاسداران و گارد ضد شورش قرار گرفت. جوانان دلیر بهرغم حضور فشرده انواع نیروهای سرکوبگر با سردادن شعارهای مرگ بر خامنه ای؛ مرگ بر «جمهوری اسلامی»؛ مرگ بر روحانی؛ توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه؛ نترسید نترسید ما همه با هم هستیم؛ هیهات مناالذله؛ آب لجن؛ آب شور مسئولین بیشعور؛ به مقابله با آنها برخاستند حمله مزدوران به جوانان خشمگین به درگیری و نبردهای خیابانی و بزن و در رو کشیده شد که بر اثر شلیک مستقیم و پرتاب گاز اشک آور تعدادی مصدوم و شمار دیگری زخمی شدند. معترضان با دست خالی به مقابله پرداختند و بهمنظور سد کردن راه مزدوران لاستیک و سطلهای زباله را به آتش کشیدند و گاز اشکآورهای پرتاب شده توسط مزدوران را به سوی آنها باز گرداندند. ساعات متمادی صدای رگبار گلوله فضای شهر را پوشانده بود. عوامل نیروهای سرکوبگر پل جدید خرمشهر را ویران کردند و برای زمینه سازی سرکوبهای بعدی مغازه ها و وسایل مردم را تخریب کردند. یک خودروی یگان ویژه ضد شورش مزدوران توسط جوانان خشمگین به آتش کشیده شد.
عوامل اطلاعاتی و آدمکشان لباس شخصی رژیم شنبه شب و یکشنبه صبح در حمله به خانه های مردم در محلههای مختلف شهر دهها تن را بهطور خودسرانه بازداشت کردند.
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایرنا: معترضان در آبادان یک خودرو انتظامی را آتش زدند و با مأموران درگیر شدند
فعالان محیط زیست در اصفهان زنجیره انسانی تشکیل دادند و به واگذاری معدن تراورتن میمه به حوزه آخوندهای اصفهان اعتراض کردند
کارکنان شرکت فولاد سیرجان در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق و مزایای عقب افتاده اعتصاب کردند
صبح امروز غرفه داران بازارچه گلشهر کرج وقتی با غرفه های سوخته مواجه شدند که توسط شهرداری رژیم به آتش کشیده شده بود؛ تظاهرات کردند و با مأموران جنایت پیشه درگیر شدند
رژیم آخوندی برای سرکوب وحشیانه غرفه داران، مأموران ضد شورش خود را به بازارچه گلشهر فرستاد
غرفه داران کرج که هست و نیستشان نابود شده است با هرچه دست داشتند به مأموران سرکوبگر حمله کردند و آنان را فراری دادند.
اوضاع طوری است که پاسدار حسین شریعتمداری گفته: جنگ تمام عیار است، باید اتاق جنگ داشته باشیم
س: جهانگیری معاون اول روحانی قبلاً گفته بود و دیروز هم در سخنرانی خودش تکرار کرد که جامعة ایران مثل یک اتاق پر از گازه که کمترین رویدادی مثل یک جرقه اون رو به آتش میکشه، اما به رغم این هشدار که سایر سردمداران رژیم هم گفتند، پس چرا باز هم امروز صبح مزدوران رژیم در کرج حمله کردند به کسبه و دستفروشان محروم و غرفههاشون رو به آتش کشیدند؟ چرا رژیم خودش به دست خودش یک کانون جدید درگیری و شورش برای خودش ایجاد می کنه؟
ج: به هر دلیل ممکن است که این کار را کرده باشند، دلیل این یا آن کار به تنهایی مهم نیست. مهم این است که این اقدام و مشابه آن ناشی از ماهیت این دیکتاتوری قرون وسطایی است که هیچ راهی ندارد و هیچ کاری به جز سرکوب و اعدام و زندان بلد نیست. در مورد این رژی دیگر بحث از این چیزها گذشته و هر کاری که میکند به ضد خودش تبدیل میشود. دست به سرکوب مردم در اینجا و آنجا میزند. ممکن است با سرکوب به طور مقطعی و موقتی یک نقطه را خاموش کند. اما در واقع که آتش خشم و اعتراض که خاموش نشده فقط زیر خاکستر پنهان میشود و از جای دیگر زبانه میکشد. مثلا جوانان خرمشهر را دستگیر میکند، خانوادههایشان میروند جلو نیروی انتظامی تظاهرات میکنند و خواستار آزادی فرزندانشان میشوند. یعنی علاوه بر جوانان، پدران و مادران آنها هم به صف معترضان میپیوندند.
همین طور کامیونداران که موقتا ساکت شدهاند ولی گفتهاندکه از اول مرداد دست به اعتصاب میزنند.
س: الان بعضی از کارشناسان رژیم حرفشون با ولی فقیه که یا تلویحا یا تصریحاً میگن اینه که آقا از سوریه بیا بیرون، مسألة موشکی را هم کوتاه بیا؛ و متمرکز شو روی حل مسائل و بحرانهای داخل کشور، روی تولید و سرمایه گذاری و... چرا ولی فقیه به همین توصیه عمل نمیکنه؟ آیا این راه نجاتی برای رژیم نیست؟
ج: انگار که این چیزها به عقل خامنهای نمیرسد، ولی چیزی که آنها نمیبینند و خامنهای میبیند این است که سوریه اگر عمق استراتژیک نظام است، با بیرون آمدن از آن یک ستون این خیمه فرو میافتد و در واقع سپاه پاسداران موجودیتش زیر سؤال میرود و نهایتاً راه به سرنگونی میبرد.
خانم مریم رجوی در سخنرانی خود در گردهمایی ویلپنت این موضوع را خیلی خوب تشریح کردند که چرا رژیم نمیتواند از سیاستها و عملکردهای خود دست بردارد... از جمله گفتند:
اولین نشانه اینکه در پرتو آفتاب مقاومت، شعبده «راه حل» ازدرون فاشیسم دینی، سوخته و باطل شده است، مردم و جوانان شورشگر، پایان کارِ هر دو جناح رژیم را اعلام کردهاند. همان جوانانی که بیباک و بیم، راه نبرد و تهاجم حداکثر، و راه مقاومت به هر قیمت را در پیش گرفتهاند.
دومین نشانه دوران سرنگونی این است که مردم ایران 6 ماه است که برپایی قیام و یک جنبش اعتراضی را در زیر سرکوب حداکثر، ممکن کردهاند. آنهم با وجود پیکرهای خودکشیشده (!) در زندانهای آخوندها و با وجود دستگیریها و اعدامهای مرعوبکننده روزانه.
در این شرایط، کارگران نیشکر هفتتپه خیزش خود را از سر گرفتند. بعد، کارگران فولاد اهواز و بعد کشاورزان اصفهان قیام کردند. نمازگزاران در اصفهان، به امام جمعه خامنهای پشت کردند و خروشیدند که: پشت بهدشمن، رو به میهن.
استان اصفهان هنوز ملتهب بود که هموطنان عرب ما در خوزستان، مخصوصاً در اهواز قیام کردند. بعد،کردستان بهپا خاست و اعتصاب طولانی مردم بانه همه را بهتحسین واداشت. سپس، در نقشه مسیر سرنگونی، نمونه و شاخص جدیدی ظهور کرد: کازرون، شهر قیام و آتش و خون، با زنان شجاعی که همراه با برادرانشان با سنگ، نیروهای تا دندان مسلح دشمن را با همان الگوی اشرف، پس زدند.
از اینجا قیام شتاب گرفت: اعتصاب رانندگان و کامیونداران زحمتکش در ۲۸۵شهر در 31 استان به مدت 12روز ارکان رژیم را لرزاند.
معلمان، بازنشستگان، غارتشدهها، کارگران صدها واحد تولیدی هر روز و هر روز برخاستند. از هفته پیش، بازار تهران جرقه زد و قیام در تهران و شهرهای دیگر شعلهور شد. ایران دوباره برخاست. با همه فرزندانش. با همة ملیتها و اقوامش.
سومین نشانه سرنگونی محتوم فاشیسم دینی اینست که تنشها و تضادهای اقتصادی و اجتماعی بهویژه گرانی، بیکاری و فقر و نابرابری، بهنقطهیی رسیده که بازگشتناپذیر است. موقعیت انفجاری را همه احساس میکنند. وانگهی آخوندها نه راهحلی دارند، نه میخواهند و نه میتوانند مشکلی را حل کنند.
چهارمین نشانة دوران سرنگونی اینست که در سطح بینالمللی، آخوندها مهمترین پشتوانه سیاست مماشات را که در آمریکا بود، از دست دادهاند. سپر بینالمللی حافظ رژیم فرو ریخته، برجامشان را عملاً از دست دادهاند، بهمن تحریمها، پی در پی بر سرشان فرود میآید و توان جنگافروزی و ماجراجویی منطقهیی آنها فروکش میکند.
پنجمین و مهمترین نشانه دوران سرنگونی اینست که آنچه آخوندها از آن میترسیدند، بهدست آمده و آن پیوند میان خشم محرومان و ستمزدگان با مقاومت سازمانیافته است. این را همه سران رژیم و مهرههای ریز و درشت آن بارها خاطرنشان کردهاند. و این، اقرار آنها بهپایان کار رژیم است.