حالا چی میشه؟ حالا چکار کنیم؟ - ۱۱تیر۱۳۹۷
حالا چی میشه؟ حالا چکار کنیم؟ - ۱۱تیر۱۳۹۷
گزیده ای از ابراز نگرانی مهره ها و رسانه های رژیم از آینده نظام
شرایط انفجاری جامعه که به قول جهانگیری معاون روحانی به اتاق پر از گازی میماند که با یک جرقه منفجر میشود، همة ارکان رژیم را به لرزه درآورده و تمام سردمداران و مهرههای رژیم را به تکان و تلاطم انداخته؛ و از آنجا که هیچ مفرّ و راه نجاتی پیدا نمیکنند، یا کاسة چه کنم دست گرفتهاند یا به همدیگر میپرند که تقصیر من نبود، تقصیر تو بود. یکی از سایتهای حکومتی نوشته مردم دچار تشویش و التهابند و میپرسند: «حالا چی میشه؟ حالا چکار کنیم؟» البته درست است که مردم دچار تشویشند و از سرنوشت فردایشان خبر ندارند، اما این وصف حال خود رژیم هم هست و رژیم خیلی بیشتر از مردم دچار وحشت و تشویش است؛ چرا که میداند چی کاشته و چی درو خواهد کرد. گزیدهیی از اظهارات مهرهها و رسانههای رژیم این موضوع را بهتر نشان میدهد: گوش کنید:
زهرا سعیدی مبارکه عضو مجلس ارتجاع ۹ تیر
در شرایط کنونی، دغدغه و نگرانیهای مردم درباره وضعیت اقتصادی بسیار زیاد و کارد به استخوان آنها رسیده است. در بسیاری از مناطق به ویژه در شهرستانها و مناطق محروم بیکاری و گرانیها به مردم و کشور آسیب جدی زده است.شرایط کنونی، شرایطی نیست که مسئولین بخواهند از کار خود سرباز بزنند و به نوعی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند.
محمد هاشمی برادر رفسنجانی ۱۰ تیر
شرایط فعلی ما بسیار حساس است و دشمن در کمین است.
دشمن بیکار نمی نشیند و همواره در حال توطئه و هزینه است.باید حواسمان جمع باشد که اگر اختلاف نظری هم در یکسری مسائل وجود دارد، باید فعلاً آن را کنار گذاشت و ملت و دولت یکپارچه در برابر دشمن با اراده ای محکم حضور یابند. ممکن است کسی نقطه ضعفی داشته باشد، اما امروز زمان مناسبی برای تسویه حساب جناحی، گروهی یا خصوصی نیست.
غلامرضا شرفی عضو مجلس ارتجاع ۱۰ تیر
مردم اگر آب و آرامش داشته باشند که اسلحه نمیکشند تا تیراندازی کنند یا به رگبار ببندند، ولی کارد به استخوانشان رسیده است.
مردم در التهاب هستند، وضعیت امروز آبادان و خرمشهر را شفاهی ،کتبی و حضوری و تلفنی به ریز و درشت مسئولان تذکر دادم اما به خرج کسی نرفت.
فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع ۱۰ تیر
متأسفانه در روزهای اخیر که کشور درگیر حاشیههایی شده ما یک سری حرفها و موضعگیریهای افراطی را دیدیم و شنیدیم که به نظرم نه تنها به حفظ آرامش کمکی نمیکند، بلکه بنزین هم روی این آتش میریزد ما در شرایطی هستیم که فارغ از گرایش سیاسی خود و اینکه در انتخابات به چه کسی رأی دادهایم باید به دولت کمک کنیم. شرایط کشور عادی نیست که جای این حرفها باشد. یک عده دیگر هم میگویند بهتر است دولت نظامی روی کار بیاید که به نظرم این حرفها یک سیگنال بشدت منفی، هم به خارج از کشور و هم به جامعه خودمان منتقل میکند. الآن فضا به هم ریخته و هر کسی که میآید حرفی میزند و خیلی از این حرفها حتی فکر شده و حسابشده هم نیستند. حرکتهای فعلی نه پشت مشخصی دارد، نه حرف آن خیلی واضح است و نه از یک رهبری واحد خط میگیرد. این جور حرکتها بسیار خطرناک هستند چون امکان کنترل آن بسیار کمتر است.
فاطمه ذوالقدر عضو مجلس ارتجاع ۱۰ تیر
اعتماد مردم به مسئولان به مویی بند است
حال اقتصاد ما خوب نیست، هر روز یک بحران به جامعه بحرانزده ما وارد میشود. مردم یارای مقابله با این همه مشکل را ندارند،خسته شدهاند. شرایط فعلی با خواستهای مردم با گذشته تفاوت دارد. باید با شرایط فعلی تصمیم بگیریم. امروز این موج اعتراضات صرفا مطالبات یک قشر خاص نیست تا بتوان با قهوه قهریه آن را سامان دارد، مردم غم نان دارند.به جامعه واقعبینانه نگاه کنید. آیا عدالت برقرار شده است؟
سایت حکومتی اعتدال ۱۰ تیر
بالاگرفتن شکاف و اختلافات در دولت؛
این کابینه ناهمگون چگونه می تواند کشور را اداره کنند؟
به نظر می رسد روحانی و مردان مورد اعتماد او در کابینه، توان اداره فضای بحران زده اقتصادی کشور را ندارند و راهکار و تدبیری هم برای خروج از این بحران نیاندیشیده اند. چگونه می توان این حجم از بیکاری، رکود و تورم را دید، اما تدبیری نیاندیشید؟ چگونه می توان التهاب نجومی در بازارهای مهم از جمله طلا، سکه، ارز، مسکن، خودرو و ... را تجربه کرد، ولی برای رئیس دولت و دولتمردان مهم نباشد؟
سایت حکومتی بهار ۱۰ تیر
حالا چی میشه؟ حالا چکار کنیم؟
این دو پرسش دنیای ذهنی این روزهای مردم ماست.تشویش و التهاب جامعه از این است که مردم یک قدمی خود را تاریک می بینند زیرا دولت (در معنای عام آن) نه راهی ترسیم کرده و نه نوری بر آینده انداخته است. رئیس محترم جمهور با مردم حرف می زند و ایشان کنجکاوانه در جستجوی پاسخ به پرسش "حالا چی می شه؟" هستند اما هیچ سرنخی به دستشان نمی آید. تمام حرف مسئولین این است که حریف می خواهد به ما گل بزند. این ترسیم آینده نیست. احاله کردن پاسخها به شش ماه و یکسال آینده هزینه ی حفظ یکپارچگی و سرمایه ی اجتماعی را باز هم بالاتر می برد. مردم حق دارند که از رئیس جمهور و مسئولینشان بخواهند که دست از موعظه ی ایشان بردارند و ساده و صریح بگویند که "حالا چی میشه؟"