3ژوئیه سالروزآزادی رئیس جمهوربرگزیده مقاومت ازشکوهمندترین لحظه های تاریخ مقاومت

3ژوئیه سالروزآزادی رئیس جمهوربرگزیده مقاومت ازشکوهمندترین لحظه های تاریخ مقاومت

 

3 ژوئیه (12تیرماه)

سالروز آزادی رئیس جمهور برگزیده مقاومت

از شکوهمند‌ترین لحظه‌های تاریخ مقاومت مردم ایران

 در برابر دیکتاتوری آخوندی

تهنیت به مریم رهایی و ارتش آزادی

مسعود رجوی- 25 اردیبهشت90

اشرفی نخستین، آیت ضد ضربه و ضد نابودی

بشارت مجسم فتح و پیروزی

پیروزی ”سبز و سفید و سرخ “ و ”شیر وخورشید“

بر ظُلَماتِ عمامه پیچِ تیرگی و تاریکی

فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا ینفَعُ النَّاسَ فَیمْکُثُ فِی الأَرْضِ

سپس اما ، کف به کناری میرود و آنچه به سود مردمان است در زمین باقی می ماند...

تهنیت به مردم ایران، به مریم رهایی و به ارتش آزادی، به خاطر پیروزی زرین عدالت و مقاومت بر تارَک همة دستاوردهای سالیان در برابر کودتای ارتجاعی و استعماری.

بله اکنون آخوندها و مزدوران کف بر دهان بور و کور و مات و مبهوت بر جای مانده اند! یک دهه یاوه گویی و لجن پراکنی و دروغ و دغل و دنائت، بسته بندی شده در دلارها و یوروهای نفتی، افاقه نکرد و مردم ایران پیروز شدند.

گفته بودیم که پرونده 17 ژوئن « سیاهترین لکه در مبارزه ضد تروریستی دراروپا وبالاترین مشوق برای دیکتاتوری تروریستی و مذهبی حاکم برایران بوده است» (21 آذر 1385).

سلام بر صدیقه و ندا و بر زنده شهیدانی همچون مرضیه و محمد و نادر و هادی و محسن و حمید و علی و حشمت و دیگر یارانشان در خارج و داخل ایران

آنان که « وجود خود را به‌شمعهای فروزان آزادی و مشعلهای جاودان مقاومت و تاریخ این میهن تبدیل کردند. سلام بر “ذبح عظیم” ملت ایران در آستان فرشتة آزادی که خلق اسیرمان از یکصد سال پیش سر به‌پایش نهاده است. آزادی، خجسته آزادی .....

سلام بر‌جگرهای سوخته و لبهای تشنه و بدنهای فرسوده و گرسنه در اعتصاب غذای 17 روزه.

سلام بر اشکها و لبخندهایتان، بر غم جانکاهی که شما را در این ایام فراگرفته بود و بر فوران شگرف شادیهایتان در لحظة اعلام و شنیدن خبر آزادی رئیس‌جمهور برگزیدة مقاومت. لحظه‌یی که از شکوهمند‌ترین لحظه‌های تاریخ مقاومت مردم ایران در برابر رژیم آخوندی است. لحظه‌یی که تار‌و‌پود، بود‌و‌نبود و عطش سوزان ایران و ایرانی برای آزادی را در انظار جهانیان به‌نمایش گذاشت».(12 تیر 1382).

« و سلام بر هموطنان محبوب و یاران پاکبازمجاهدین ومقاومت ایران که در روزگار صعوبت و جفای زمانه ,در داخل و خارج میهن, رسم وفا و پایداری پیشه کردند. برروی مجاهدین آغوش گشودند و هرچه مجاهدین نداشتند به آنان دادند. خوشا بر آئینه دل و صافی ضمیر و دستهای نوازشگری که بر یکایک زخمهایمان مرهم التیام نهاد. خنجرها را یکایک از پشت و پهلویمان بیرون کشید و توطئه ها را در هم شکست»(21 آذر 1385).

آنهم در زمانه ای که سنگ را بسته و سگ (آنهم سگ هار) را قلاده گشودند و با انواع مشوقها استمالت کردند.

اما این بار داستان با کودتا علیه مصدق بزرگ که یک روز بیشتر طول نکشید، سراپا متفاوت بود. کاش پیشوای نهضت ملی ضد استعماری مردم ایران یک صد هزار از همین مجاهدان آزادی ستان و یاران اشرف نشان میداشت.

 

از آن سو مریم را بنگرید: اشرفی نخستین، که در طوفان ضربات و بلاها و ابتلائات، و در محاصرة انواع و اقسام مشکلات و دست بستگی ها، با ریسمان ها و تار عنکبوتی که آنچنان گرداگردش تنیده بودند، در مکتب فدا و رهایی، آیت ضد ضربه و نابودی، و بشارت مجسم فتح و پیروزیست. پیروزی «سبز و سفید و سرخ » و « شیر وخورشید» بر ظُلَماتِ عمامه پیچِ تیرگی و تاریکی.

دادستان در ادعانامه خود علیه مریم نوشته بود : جرم این است که او ,« تعادل ژئوپلیتیک بین المللی را در هم میریزد و نظم عمومی را مختل میکند».

راست میگوید!”کوکب مشرق“ (عنوانی که آن بزرگ بانوی اردنی بکار برد) براستی نظم آخوند پسندِ نرینه سالار را در هم می ریزد و انقلاب میکند .
لطفا به اشتراک بگذارید: