سخنرانی رئیس جمهور برگزیده مقاومت درگردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس9تیر1397

سخنرانی رئیس جمهور برگزیده مقاومت درگردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس9تیر1397

سرنگونی رژیم حتمی است، ایران آزاد میشود

سخنرانی مریم رجوی در گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس 9تیر1397

روز شنبه ۹تیرماه ۱۳۹۷(۳۰ژوئن۲۰۱۸ ،)گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس برگزار شد. در اجتماع عظیم ایرانیان، هیاتهای نمایندگی از کشورهای مختلف جهان، شامل برجسته ترین شخصیتهای سیاسی، نمایندگان پارلمانها، شهرداران، منتخبان مردم و کارشناسان و متخصصان بین المللی اوضاع ایران نیز شرکت داشتند. سخنرانان گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس، بر حمایت خود از قیام مردم ایران و آلترناتیو دمکراتیک شورای ملی مقاومت، تاکید کردند و جامعه جهانی را به اتخاذ سیاست قاطع علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران و ایستادن درکنار مردم به پاخاسته ایران فراخواندند. متن سخنرانی مریم رجوی را در اینجا میخوانید: هموطنان، دوستان گرامی، شخصیتها و منتخبان مردم از کشورهای مختلف، سالم و درود بر شما و همه هموطنان عزیزم در ایران و سراسر جهان. اولین چیزی که امسال باید گفت شعله ور شدن قیام خجسته و آزادیبخش در تهران و سراسر ایران است: باز هم مشهد و شیراز، قشم و بندرعباس، کرج و کرمانشاه، شهریار و اسلامشهر، کاشان و اراک، اصفهان و رامهرمز .... بله، خاموشی نمی پذیرد، بی وقفه ادامه دارد، دائمًا گسترش و عمق پیدا میکند. خروش شهرها و جوانان شورشی، ضربان قلب ملت ایران در شوق آزادی، برای یک ایران آزاد است. درود مجدد به هموطنانم در خرمشهر که تشنه آب و آزادی اند. شما که با صراحت به آخوندها گفتید نمازتان باطل است. من از سوی مقاومتی به این جا آمده ام که همه هستی خود را برای پیروزی قیام ایران و برای آزادی، سرفرازی و شکوه ایران نثار کرده است. من به این جا آمده ام که آن چه را شما قیام کنندگان میخواهید، اعلام کنم. زمان، زمان سرنگونی است. پیروزی حتمی است و ایران آزاد میشود. و سلام میکنیم به مجاهدان آزادی در اشرف۳ ،قرارگاه بیقراران. ساختن اشرف ۳ به دست آنها مبارک و پیش به سوی هزار اشرف در داخل میهن اشغالشده. هرم سرنگونی از قیام دی ماه به این سو، نوک کوه آتش تغییر و سرنگونی در ایران نمایان شده و دکل کشتی پیروزی انقلاب دمکراتیک، و عاری از شیخ و شاه، در چشم انداز است. مردم ایران با قیامها و کانونهای شورشی، اهرم سرنگونی را به دست گرفته اند. این واقعیتها را چگونه و در کجا میتوان دید؟ اول اینکه در پرتو آفتاب مقاومت، شعبده »راه حل« ازدرون فاشیسم دینی، سوخته و باطل شده است، مردم و جوانان شورشگر، پایان کارِ هر دو جناح رژیم را اعلام کرده اند. همان جوانانی که بیباک و بیم، راه نبرد و تهاجم حداکثر، و راه مقاومت به هر قیمت را در پیش گرفته اند. استمرار قیام و جنبش اعتراضی در زیر سرکوب حداکثر

دومین نشانه دوران سرنگونی این است که مردم ایران ۶ ماه است که برپایی قیام و یک جنبش اعتراضی را در زیر سرکوب حداکثر، ممکن کرده اند. آنهم با وجود پیکرهای خودکشی شده )!( در زندانهای آخوندها و با وجود دستگیریها و اعدامهای مرعوب کننده روزانه. کارگران نیشکر هفت تپه خیزش خود را از سر گرفتند. بعد، کارگران فولاد اهواز و بعد کشاورزان اصفهان قیام کردند. نمازگزاران در اصفهان، به امام جمعه خامنه ای پشت کردند و خروشیدند که: پشت به دشمن، رو به میهن. استان اصفهان هنوز ملتهب بود که هموطنان عرب ما در خوزستان، مخصوصًا در اهواز قیام کردند. بعد،کردستان به پا خاست و اعتصاب طولانی مردم بانه همه را به تحسین واداشت. سپس، در نقشه مسیر سرنگونی، نمونه و شاخص جدیدی ظهور کرد: کازرون، شهر قیام و آتش و خون، با زنان شجاعی که همراه با برادرانشان با سنگ، نیروهای تا دندان مسلح دشمن را با همان الگوی اشرف، پس زدند. از اینجا قیام شتاب گرفت: اعتصاب رانندگان و کامیونداران زحمتکش در ۲۸۵شهر در ۳۱ استان به مدت ۱۲روز ارکان رژیم را لرزاند. معلمان، بازنشستگان، غارتشده ها، کارگران صدها واحد تولیدی هر روز و هر روز برخاستند. از هفته پیش، بازار تهران جرقه زد و قیام در تهران و شهرهای دیگر شعله ور شد. ایران دوباره برخاست. با همه فرزندانش. با همه ملیتها و اقوامش. مقصد کجاست؟ ایران آزاد، با برچیدن بساط استبداد و غارتگری تا تسخیر بیت خامنه ای. موقعیت انفجاری و بازگشت ناپذیر

سومین نشانه سرنگونی محتوم فاشیسم دینی اینست که تنشها و تضادهای اقتصادی و اجتماعی به ویژه گرانی، بیکاری و فقر و نابرابری، به نقطه یی رسیده که بازگشت ناپذیر است. موقعیت انفجاری را همه احساس میکنند. وانگهی آخوندها نه راه حلی دارند، نه میخواهند و نه میتوانند مشکلی را حل کنند. ولایت فقیه فاقد هرگونه مشروعیتی است، موقعیت خامنه ای کیفًا تنزل کرده، تمام رژیم در تنگنای بی پولی است، سپاه پاسداران و بسیج ضدمردمی دچار ریزش است، نمایش اصلاح طلبی برای حفظ رژیم دیگر تماشاچی ندارد، و سراپای حکومت در گرداب جنگ درونی است. حال این مدافعان رژیم اند که به وجود دو دولت متخاصم در رأس نظام اقرار میکنند. یکی از آنها آشکارا گفته است: »به نقطه عطف حذف یکی از دو دولت نزدیک میشویم. یا دولت پنهان... ارکان حکومت را )به طور( کامل در دست میگیرد یا مجبور به عقب نشینی از قلمروهای مختلف... میشود«.

فرو ریختن سیاست مماشات چهارمین نشانه دوران سرنگونی اینست که در سطح بین المللی، آخوندها مهمترین پشتوانه سیاست مماشات را که در آمریکا بود، از دست داده اند. سپر بین المللی حافظ رژیم فرو ریخته، برجامشان را عمالً از دست داده اند، بهمن تحریمها، پیاپی بر سرشان فرود میآید و توان جنگ افروزی و ماجراجویی منطقه یی آنها فروکش میکند. تحریم تسلیحاتی و نفتی که مقاومت ایران از ۴دهه پیش خواهان آن بوده، اکنون تا اندازه یی به جریان افتاده است. روزگار برچسب زدن و بمباران و سرکوب اپوزیسیون به درخواست این رژیم و برای این رژیم، دیگر به سر آمده است. رنج و خون شهیدان و اسیران در قیامها شعله میکشد پنجمین و مهمترین نشانه دوران سرنگونی اینست که آنچه آخوندها از آن میترسیدند، به دست آمده و آن پیوند میان خشم محرومان و ستمزدگان با مقاومت سازمانیافته است. این را همه سران رژیم و مهره های ریز و درشت آن بارها خاطرنشان کرده اند. و این، اقرار آنها به پایان کار رژیم است. آری، سرنگونی در راه است. از این پیشتر، در سال ۱۳۹۲ پس از گروگانگیری و پس از قتل عام ۵۲ مجاهد خلق در اشرف، مسعود رجوی نقشه مسیر هزار اشرف در داخل ایران را در چارچوب مؤسسان چهارم ارتش آزادی اعلام کرد. تا سازمان رهبری کننده قیام، به مردم به پاخاسته متصل شود. بر این اساس، کانونها و شوراهای مقاومت ملی، نوک پیکان استراتژی قیام و سرنگونی در شهرهای به پاخاسته و شورشی هستند. این چنین است که رنج و خون شهیدان و اسیران از ۳۰خرداد تا امروز، در قیامها شعله میکشد. هم چنان که مسعود رجوی گفته: »اگر ایران بایستد، جهان با ما و در کنار ما خواهد ایستاد«. یک نسل پر اشتیاق و تشنه آزادی بپا خاسته است. قیام آفرینان و کانونهای شورشی راه تازه یی گشوده اند. برخیزید و در این راه قدم بگذارید! دستهای خود را در دستهای آنان قرار دهید و برای یک ایران آزاد به ندای آنان پاسخ بدهید و حاضر بگویید. دیدید که ورزنه یی ها ورودی شهر را در اختیار گرفتند، کازرونیها خیابانها را در اختیار گرفتند، و راننده ها و کامیونداران جاده ها را در اختیار گرفتند. و دیدید که جوانان تهران درلاله زار و فردوسی و شوش و ملت و اکباتان با چه روحیه و شجاعتی خیابانها را سنگربندی کردند و با مزدوران وحشی مقابله کردند؟ این، نبرد ملت ایران، برای در اختیار گرفتن تمام کشور و برای پس گرفتن ایران از آخوندهای اشغالگر است.

سرنگونی رژیم، کانون شورشی و ارتش آزادی میخواهد صنعت آلترناتیوسازی مجازی و مونتاژ در بازار سیاست البته با کپی چسبان، این روزها رونق یافته است، که اینهم از علائم دوران پایانی رژیم است. اما مسأله این است که چگونه میخواهند این رژیم را زمین بزنند؟ به خصوص که رود سرخ خون شهیدان به طور تاریخی نه جایی برای سبز شدن ارتجاع آخوندی باقی گذاشته نه برای ارتجاع سلطنتی. حال اگر: بدون تشکیلات و سازمان رهبری کننده، بدون عبور از کوره های گدازان سنجش و آزمایش، و بدون پرداخت قیمت و فدا و مجاهدت، میتوان به کار این رژیم پایان داد، ما میگوییم: بفرمایید، درنگ نکنید. اگر بدون سابقه و پشتوانه جنگیدن با دو رژیم، بدون مرزبندی با دیکتاتوری و وابستگی، بدون مقاومت سراسری و کهکشان شهیدانش و بدون در افتادن با اصل ولایت فقیه و اصلاح طلبان قلابی، میتوان حاکمیت مردم را جایگزین کرد، بفرمایید، درنگ نکنید. اگر بدون مقابله با خمینی بر سر جنگ ضدمیهنی و گِل گرفتن تنور جنگ و شعار »فتح قدس از طریق کربلا«، بدون تحمیل آتش بس با یکصدرشته عملیات ارتش آزادیبخش ملی، و فتح مهران و پیشروی تا دروازه کرمانشاه، و بدون افشای جهانی برنامه ها و تأسیسات اتمی، موشکی، شیمیایی و میکروبی رژیم آخوندی، میتوان آخوندها را به زیر کشید، بله درنگ نکنید. اگر بدون افشای جهانی نقض حقوق بشر و جنایتهای رژیم در۶۴ قطعنامه ملل متحد و بدون جنبش دادخواهی زندانیان سیاسی قتل عام شده در سال۶۷ ،بدون کارزار اشرف نشانها در چهارگوشه جهان و پای فشردن بر حقوق ملت ایران به مدت ۴ دهه، بدون برنامه و طرحهای مشخص شورای ملی مقاومت و دولت موقت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران و سرانجام، بدون رهبری آزموده و مشخص که پنج دهه این مبارزه سهمگین را پیش برده، اگر بدون اینها میتوان این راه ۵۰ ساله را یکشبه طی کرد و صرفًا با رویای حمایت خارجی در ایران تغییر واقعی ایجاد کرد، بفرمایید این گوی و این میدان. اما بگذارید بگویم که این خواب و خیال فقط با الگوی اشغال کشور عراق، یعنی با لشکرکشی خارجی متصور است، که نتیجه آن هم از قبل معلوم است. در این ۴۰سال، مدعیانی که اهل قیمت دادن نبودند، همه، شانس خود را آزمودند. ولی واقعیتها و تجربه ها، نشان داده که این رژیم تاریک و سیاه، نه استحاله و اصلاح میشود. نه »سبز« و »مخملی«. سرنگونی این رژیم، لاجرم قیمت میخواهد. صداقت و فدا میخواهد. سازمان و تشکیلات و جایگزین مستحکم سیاسی میخواهد. کانون شورشی میخواهد و ارتش آزادی. در عین حال، چنانکه مسعود رجوی در جمعبندی قیام دیماه گفته است: »ما رقیب کسی برای رسیدن به قدرت نیستیم. و قطعًا کسی هم رقیب مجاهدین در مسیر صدق و فدا و پرداخت کردن نیست«. جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی مقاومت ایران از ۱۶ سال پیش با تصویب طرح جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی اعلام کرده حاضر به همکاری با همه نیروهای جمهوریخواهی است که به نفی کامل رژیم ولایت فقیه التزام دارند و برای یک ایران دمکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت مبارزه میکنند. شورای ملی مقاومت از ۴ دهه پیش، به دور از لفاظی های رایج سیاسی، قیمت یکایک کلمات و مصوبات و تعهدات خود را با رنج و خون بسیار پرداخته است. ما به پی ریزی جامعه یی فرا میخوانیم که تار و پودش آزادی، دمکراسی و برابری است. هم چنین مرزبندی با استبداد و وابستگی و تبعیض جنسی و قومی و طبقاتی است. ما از برابری زن و مرد، از حق انتخاب آزادانه پوشش، از جدایی دین و دولت، از خودمختاری ملیتها، از تساوی حقوق سیاسی و اجتماعی کلیه افراد ملت ایران، از لغو اعدام، از آزادی بیان، احزاب، مطبوعات و اجتماعات، از آزادی اتحادیه ها، انجمنها، شوراها و سندیکاها دفاع کرده و دفاع میکنیم. طرح ۱۲ماده یی شورای ملی مقاومت برای خودمختاری کردستان ایران که ۳۵ سال پیش تصویب و اعلام شده، هنوز هم یکی از جامعترین الگوهای جهانی است. و سرانجام ایران آزاد، یک ایران غیراتمی، در همزیستی مسالمت آمیز، با همکاریهای منطقه یی و بین المللی است. این است سیمای یک جایگزین دمکراتیک در برابر حاکمیت آخوندی و هرگونه دیکتاتوری. در این مسیر، اولین گام، انتقال حاکمیت به مردم ایران است. با اتکا به همین مردم و پایگاه مردمی است که میتوان از هرج و مرج و ناامنی بر حذر ماند و میتوان تمامیت ایران و ایرانی را حفظ کرد و سرافراز نگهداشت. طبق برنامه شورای ملی مقاومت، پس از سرنگونی رژیم، یک دولت موقت شش ماهه تشکیل میشود که وظیفة اصلی آن، تشکیل مجلس مؤسسان از طریق انتخابات آزاد با رأی عمومی، مستقیم، مساوی و مخفی مردم ایران است. این مؤسسان باید طی ۲سال قانون اساسی جمهوری جدید را تدوین کند، و آن را به رأی مردم ایران بگذارد. همچنین نهادهای اساسی جمهوری جدید را طبق آرای مردم، مستقر کند حق حاکمیت پایمال شده مردم ایران باید احیا شود ما معتقدیم که رهایی جامعه از گرانی، فقر، بیکاری، زاغه نشینی، قحطی آب و فجایع زیست محیطی امکانپذیر است. اما قبل از هر چیز حقوق سیاسی و مشخصًا حق حاکمیت پایمال شده مردم ایران، باید اعاده و احیا شود. این خاستگاه مقاومت ما و فلسفه وجودی شورای ملی مقاومت ایران است. اما سود اساسی رژیم، همواره در این بوده و هست که توانایی این مقاومت و این جایگزین را انکار و از مماشاتگران در غرب برای سرکوب این جنبش استفاده کند. بنابراین در رابطه با ایران، تا وقتی موضوع مقاومت و حق مقاومت و به رسمیت شناختن این مقاومت، وارد معادلات نشده، نمیتوان خسارتها و ضربات سیاست مماشات با فاشیسم دینی را جبران کرد. ما همواره گفته ایم و تکرار میکنیم که سرنگونی و تغییر دمکراتیک و برپایی ایران آزاد بر عهده خود ما و مردم ماست. ما در عین حال از هرگونه عقب نشینی آخوندها استقبال میکنیم. زیرا هزار جام زهر، در خدمت هزار اشرف است. امروز فرزندان رشید ایران در کار برپایی قیامها سراز پا نمیشناسند. به زنان شجاع ایران که همه جا پیشاهنگ و پیشرو هستند، درود میفرستم و درود به جوانان و اعضای کانونهای شورشی که در اسارت و زندان هم، با تأکید بر سرخترین نام، یعنی هویت مجاهدیشان، رژیم را وحشت زده میکنند. هر ثانیه با قیام باشیم و برای پیشرفت قیام فداکاری کنیم شما را به حمایت عملی از قیامها فرا میخوانم. از هر ایرانی در هر کجا که هست، برای پیشبردن قیام کاری ساخته است. هم چنین، از شما جوانان ایرانی، که در این جا حاضرید، کارهای زیادی ساخته است. این تعهد همه ما و پیمان من و ما با ملت ایران است که همه چیز را در کفه قیام بگذاریم، هر ثانیه با قیام باشیم و در همه جبهه ها برای پیشرفت قیام فداکاری کنیم. بله، همه برای قیام و هر لحظه با قیام. با درود به همه شهیدان و زندانیان مقاوم از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تا امروز و به یاد عشقهای شعله ور و فروزان مانند صدیقه و ندا در پانزدهمین سالگرد پرکشیدنشان. یاد و نام آنها گرامی باد. من به خوبی میدانم که احساسات بیشائبه شما، متوجه کهکشان شهیدان مقاومت و ارتش آزادی مردم ایران است، و به خاطر قیام آفرینان و کانونهای شورشی و زندانیان پایدار و مقاوم است. به خصوص به خاطر شهیدان قتل عام شده در زندانهای رژیم آخوندی در سال ۶۷ است که امسال سی مین سالگرد جانفشانی آنهاست. از درون شب تار می شکوفد گل سرخ، نیست تردید زمستان گذرد وز پی اش پیک بهار با هزاران گل سرخ بی گمان میآید. سلام بر آزادی، سلام بر مردم ایران و درود بر همه شما.
لطفا به اشتراک بگذارید: