بسته اروپا و کمیسیون مشترک برجام و سفر روحانی به اتریش و سوئیس

بسته اروپا و کمیسیون مشترک برجام و سفر روحانی به اتریش و سوئیس


گفتگو با علیرضا معدنچی – ۱۴ تیر۱۳۹۷


بسته اروپا، مشوق یا پردة استتار


 

 

این روزها بحث کش دار بستة اروپا در اغلب رسانه های حکومتی و اظهارات کارگزاران رژیم مطرحه و گفته شده که به احتمال زیاد فردا جمعه در نشست مشترک کمیسیون برجام در وین این بسته ارائه خواهد شد. از طرفی در حالی که روحانی امروز صبح به ایران بازگشته، بحث در مورد نتایج این سفر هم مطرحه. در همین مورد گفتگویی داریم باعلیرضا معدنچی.

 

س: آیا در پایان سفر روحانی به سوییس و اتریش موضوع بستة اروپا که خیلی در درون رژیم مورد بحث است روشن شده که چیست؟

ج: به طور مشخص نگفته اند که شامل چه مواردی است. حتما خود روحانی و کارگزاران دست اندر کار رژیم مفاد آن را می دانند اما فعلا چیزی نگفته اند. اما یک سری اظهار نظرها در مورد این بسته وجود دارد که بیشتر حدسیات است و هم چنین کارشناسان نظام توقعات رژیم از این بسته را مطرح کرده اند.

مثلا نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت مجلس آخوندها گفته اخبار در مورد این بسته ضد و نقیض است اما باید شامل دو بخش باشد. بخش اول جبران خسارات خارج شدن آمریکا از برجام و بخش دوم تعهدات اروپا برای حفظ منافع رژیم از برجام. به طور خلاصه دو طرف طیف در اظهار نظرها هست. برخی مثل علی خرم حرفشان این است که رژیم باید این بسته را هرچه که هست بپذیرد و زمان را از دست ندهد که اوضاع خیلی خطرناک است. به هرحال گفته اند روز جمعه مشخص می شود باید صبر کرد و دید در این بسته چه می آید.

 

س: ماهها بود که رژیم دنبال رابطه با اروپا برای پر کردن خلأ خارج شدن آمریکا از برجام بود. آیا حالا این بستة اروپا پاسخ نهایی این انتظارات است؟

ج: بله ظاهرا در این نقطه باید این موضوع تعیین تکلیف شود. گرچه تا حالا هم آن طور که بارها همین کارشناسان نظام گفته اند، از اروپا آبی برای نظام گرم نخواهد شد. علت هم خیلی روشن است. علت همان جمله ایست که بارها از زبان کارشناسان و رسانه های نظام تکرار شده است: اروپا بین رژیم و آمریکا، هرگز رژیم را انتخاب نمی کند و نمی تواند بکند. می دانیم که شرکتهای بزرگ اروپایی از نظر اقتصادی حتی هژمونی دولتهای خودشان را گردن نمی گذارند و این منافع است که تعیین کنندة تصمیمهای آنها و معاملاتشان است. خود کارشناسان رژیم بارها گفته اند که حتی اگر دولتهای اروپایی به شرکتها بگویند به رغم تحریمها معاملات خودتان را با ایران ادامه بدهید، این شرکتها نخواهند پذیرفت.

 

س: به هرحال اظهارنظرهایی که در رژیم و در این گزارش هم دیدیم، گویای این است که به هرحال در راستای حل بحرانهای رژیم مؤثر است. آیا این اظهار نظرها واقعی است؟

ج: طبعا در این بسته امتیازهایی در نظر گرفته می شود، اما مهم این است که در مقابل از رژیم چه چیزهایی خواسته شده است. اصلا چرا رژیم نتوانست قبل از خارج شدن آمریکا از برجام اروپا را در کنار خودش داشته باشد تا بلکه روی خارج شدن آمریکا هم اثر بگذارد؟ سرفصل این جریان سفر سال گذشتة لودریان وزیر خارجة فرانسه به ایران بود که حمایت اروپا را در مقابل پذیرفتن دو شرط از سوی رژیم مطرح کرد: اول تعطیل موشکی و دوم پایان به دخالتها در منطقه و گفت بیایید در این موارد مذاکره کنیم و قرار بود بر اساس توافق لودریان خود ماکرون هم به ایران برود حتی قبل از رفتن به آمریکا که به دلیل راه نیامدن رژیم و این که نتوانست در این موردتصمیم بگیرد حتی سفر ماکرون که منتفی شد.

حالا قاعدتا باید این دو شرط به نحوی در بستة اروپا آمده باشد و سؤال این جاست که آیا رژیم در این نقطه مذاکره در مورد موشک و منطقه را می پذیرد یا خیر. البته الان آن چنان که علی خرم گفته است و قبلا هم گفته شده بود، تصویب اف آ تی اف در مجلس هم به این شروط اضافه شده است.

 

س: آیا رژیم در مجموع چنین بسته یی را که حاوی این شروط است می پذیرد؟

ج: الان دیگر موضوع فرا تر از این حرفهاست . این بسته حتی اگر رژیم بپذیرد دردی از او دوا نمی کند. ممکن است با ظاهرسازیهایی در این زمینه رژیم بخواهد فشار روانی و نگرانی ریزیشیهایش را را تخفیف دهد اما مسألة اصلی که تحریمهای در راه است با این بسته حل نمی شود. چون اروپا نمی تواند خرید نفت از رژیم و سرمایه گذاری در ایران را در کادر قبل از خارج شدن آمریکا از برجام تضمین کند و این را همه از جمله در خود رژیم می گویند.

شاید رژیم از این بسته به عنوان حفظ ظاهر و این که به بن بست نرسیده استفاده کند. هم چنان در مورد همین سفر روحانی که برخی تحلیلهای کارشناسان رژیم همین را می گوید مثلا عبدالرضا فرجی راد، سفیر اسبق رژیم در نروژ و مجارستان با تاکید بر اینکه ما نباید از سفر آقای روحانی به سوئیس و اتریش انتظار زیاد و در حد معجزه داشته باشیم، بیان کرد: در واقع سفر آقای روحانی بیشتر از هر چیز دارای پیام سیاسی بوده و می‌تواند برای هماهنگی‌های بیشتر میان ایران و اروپا برای همکاری با یکدیگر در قالب بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا باشد.

  • در واقع اگر بخواهیم بگوییم پس رژیم چکار می خواهد بکند، جواب در همان دو تابلویی است که بارها گفته شده است: یا باید ایستادگی کند و بهای رویارویی را بپذیرد، یا کوتاه بیاید و کاملا به خواستهای مطرح شده (از جمله همان 12مادة‌ پمپئو) گردن بگذارد.

  • از قضا چند اظهار نظر در مورد سفر روحانی به سوییس هست که به نحوی همین را مطرح می کند. مثلا همین کارشناسی که اشاره شد، یعنی عبدالرضا فرجی راد در همین مورد هم گفته است:


«سوئیس هم حافظ منافع جمهوری اسلامی و هم حافظ منافع ایالات متحده است و در این چارچوب ممکن است بحث‌هایی میان طرفین صورت گرفته باشد که آن بحث‌ها بعدا انتقال داده شوند».

یعنی راه حل به جز ایستادگی که بهایش برای رژیم روشن است، خوردن زهر کامل وتمام عیار با پذیرش شروط مطرح شده است

تا حالا که رژیم بر سر این دو راهی درجا زده است. یعنی در بن بست است.

 

 

لطفا به اشتراک بگذارید: