سفر ولایتی به روسیه و چین و کنفرانس هلسینکی – ۲۶تیر۱۳۹۷

سفر ولایتی به روسیه و چین و کنفرانس هلسینکی – ۲۶تیر۱۳۹۷


گفتگو با میثم ناهید


 

در مورد سفر ولایتی-کنفرانس هلسینکی و موضع‌گیریهای وزیرخارجه و وزیر خزانه‌داری آمریکا، اظهارنظرهای مختلفی در رسانه‌ها هست. در گفتگوی امروز با میثم ناهید به این مسائل می‌پردازیم.

س: همچنانکه در این گزارش دیدیم، نشست هلسینکی درحالیکه درباره توافق‌های آن خبرهای زیادی منتشر نشده، نگرانی‌هایی را درون رژیم برانگیخته است. مضمون این نگرانیها چیست؟

ج: به جز نکاتی که رئیس‌جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی با پوتین درباره رژیم گفت و صحبتهای مشخصی که در مصاحبه با فاکس نیوز کرد، نگاهی به مواضعی که مهره‌ها و رسانه‌های رژیم تا همین نقطه گرفتن، مضمون نگرانیهاشون رو روشن می‌کنه.

یکی میگه در این جلسه احتمالا روسیه در برابر گرفتن امتیاز کریمه، نظام رو قربانی کرد؛ یکی دیگه احتمال داره روسیه در سوریه خواهان حفظ پایگاه نظامیش در لاذقیه هست، در مقابل به خواست طرف مقابل برای «غیر نظامی کردن حضور ایران در سوریه» تن خواهد داد؛ یکی از «شرایط حادی» صحبت می‌کنه که نظام در اون گرفتاره و میگه غربی‌ها در دیدار ناتو درباره برنامه موشکی نظام اتفاق‌نظر داشتن و روسیه هم خواهان حل این مسئله (موشکی) هست.

یک دیپلمات رژیم به صحبتهای جان بولتون اشاره می‌کنه که گفته بود آمریکا تا زمانیکه رژیم در سوریه باشه، این کشور رو ترک نخواهد کرد. بعد هم میگن بر خلاف ایران، روسیه در سوریه خط قرمز مشخصی نداره و پوتین از همه بازیگران (منظور رژیمه) در راستان منافع روسیه استفاده می‌کنه.

اگه همه این حرفها رو کنار هم قرار بدیم، جوهر نگرانی رژیم مشخص میشه= روسیه جاییکه پای منافع خودش در میان باشه، وارد معامله با آمریکا در رابطه با سوریه میشه و در مقابل امتیازاتی که از غرب خواهد گرفت، نظام رو قربانی می‌کنه.

 

س: اما در مورد گفتگوهای ترامپ-پوتین در رابطه با رژیم و سوریه، مطلب زیادی منتشر نشده. پس چرا رژیم نگرانه؟

ج: این موضوع به طور خاص وقتی برجسته شد که ولایتی به مسکو سفر کرد و پس از ملاقات با پوتین بحث سرمایه‌گذاری ۵۰میلیارد دلاری روسیه در ایران رو کرد. هدفش دلگرمی به نیروهای رژیم بود. به ویژه با شرایطی که بازگشت تحریمها برای رژیم به وجود آورده و از چند روز دیگه که تحریمها رسما عملی هم بشن، بسا سختتر خواهد شد.

که این موضوع ۵۰میلیارد به چند ساعت نکشید که پوچ از آب درآمد. اونهم با موضع‌گیری سخنگوی کرملین که تکذیب کرد.

بازتاب این وضعیت در رژیم هم به صورت سرخوردگی شدید نمایان میشه. یعنی قرار بود به نیروهاش روحیه بده، اما برعکس ضد روحیه شد. سوال و جواب خبرنگاران با قاسمی در کنفرانس مطبوعاتیش این وضعیت رو نشون میده:

«خبرنگار: اظهارات ولایتی پس از دیدار با پوتین نه فقط از سوی کاخ کرملین که از سوی رسانه های روسی نیز تائید نشده و مقامات روس هم در گفتگو با خبرگزاری تائید نکردند این صحبتهای ولایتی را. این عدم تائید محتوای مذاکرات از جانب روسها به معنای درک یک طرفه این محتواست و در صورتی که گفتگوها قابل انتشار نبوده چرا ایران آنرا انعکاس داده؟

قاسمی: آنچیزی که من شنیدم و چیزی که در رسانه ها عنوان شد بحث سرمایه گذاری یا همکاری های نفتی میان دو کشور بود که به هر حال طرفین تعابیر خودشان را به دلایل خاص حالا سیاست خارجی و سیاستهایی که دنبال میکنند مطرح کردند».

 

یعنی خیلی روشن خبرنگاران به قاسمی نیش می‌زنند، او هم تلاش میکنه طفره بره و در نهایت هم یک جواب گرد و نامفهوم میده و اینه طرفین تعابیر خودشان را دارند... که معلوم نیست یعنی چی.

وقتی وضعیت در چنین نقطه‌ای هست، تمامی رخدادهای دیگه رو هم رژیم از دریچه همین عینک می‌بینه؛ و اینکه حدس میزنه همه این رخدادها در همین جهت سمت خواهند گرفت.

مثل ملاقات ترامپ-پوتین که هرچند خبر خیلی کمی درباره اون درج شده، اما رژیم نگرانه که پشت پرده چه توافقاتی شده.

یا کمپینی که الان پومپئو و منوچین راه انداختن تا فروش نفت رژیم رو به صفر برسونن. و به کشورهای مختلف سفر می‌کنن و حتی گفتن این موضوع رو به اجلاس جی۲۰ هم می‌برن.

بنابراین فارغ از اینکه خبر زیادی هنوز از ملاقات ترامپ-پوتین درباره ایران درز نکرده، اما تمامی این تحولات نگرانی رژیم رو تا اونجا بالا می‌بره که دیپلمات رژیم میگه «نظام در شرایط بسیار حادی به سر می‌بره».

 

س: الان خودتون هم گفتید که خبر زیادی درباره هلسینکی (قسمت ایران) درز نکرده. پس شاید در این ملاقات روسیه تونسته باشه اتفاقا پای رژیم رو در سوریه سفت‌تر کرده باشه.

ج: در قانون احتمالات نمیشه این گزینه رو منتفی دونست.

اما وقتی نمودها، خبرها و واقعیتهای صحنه رو کنار هم قرار می‌دیم، این احتمال بسیار ضعیفه.

اول واقعیت اقتصاد روسیه هست که در یک بحران به سر می‌بره.

اعتماد امروز در سرمقاله خودش میگه شرایط اقتصادی روسیه و نیاز مبرم پوتین به پول رو باید در نظر بگیریم. همینطور رشد اقتصادی صفر درصد و اینکه ذخایر ارزی روسیه که از بالا رفتن قیمت نفت به وجود آمده بود، در حال خاتمه‌ست.

برای همین وقتی چنین اقتصاد شکننده‌ای در مقابل اقتصاد یک دنیا (آمریکا) قرار می‌گیره، بسیار بعیده بتونه خط خودش رو به اون دیکته کنه.

یک بنگاه فکری وابسته به خود روسیه، چندی پیش ۵ تهدید عمده رو در رابطه با اقتصاد روسیه عنوان کرده بود:

۵ریسک اقتصاد روسیه در سال ۲۰۱۸:

یک: اصلاح جدی بازار سهام آمریکا (تجدید نظر ترامپ و یا برخی موارد منفی دیگر نیز می‌تواند بازار ذخایر ایالات متحده را کاهش دهد. و در پی کاهش سهام آمریکا، ریزش بازار مواد خام، ارزها و سهام کشورهای در حال توسعه هم قابل انتظار است)

دو: تحریم‌های آمریکا علیه اوراق قرضه وام فدرال (که تاثیر جدی روی سقوط روبل داره)

سه: بی ثباتی در شرق اوکراین

چهار: تلاشهای تروریستی اسلامگرایان افراطی (در چچن و...)

پنج: مسائل سیاسی داخلی

اگه دقت کنید ۳محور از این ۵ ریسک اقتصادی به نوعی بر میگرده به آمریکا.

برای همین بسیار این احتمال ضعیفه که روسیه بتونه به نفع رژیم به آمریکا دیکته کنه.

بلومبرگ: «پوتین میگوید او با ترامپ موافق است که مرزهای سوریه با اسرائیل را امن نمود»

پس از بازگو کردن مواضع دو طرف در کنفرانس مطبوعاتی پس از مذاکرات هلسینکی این مطلب را می‌توان نتیجه گیری کرد که « آمریکا از روسیه خواسته است تا به بیرون راندن ایران از سوریه پس از جنگ کمک نماید... این دو کشور در تلاش هستند که مذاکراتی در مورد عقبنشینی نیروهای نیابتی ایران در جنوب سوریه و جایگزین کردن آنها با نیروهای وفادار به ارتش به اجرا بگذارند».

اما فرض کنید این احتمال هم شد. خب رژیم با کمپین سنگینی که بالاترین سطوح آمریکا برای به صفر رسوندن فروش نفتش راه‌ انداختن چکار کنه؟ چون حرف آمریکا همون ۱۲ماده‌ای هست که یک محور اصلیش خروج رژیم از سوریه و منطقه است.

 

س: در مجموع شرایط رو بعد از کنفرانس هلسینکی چطور می‌بیند:

ج: ۳ تابلو:

یک: کریمه در برابر سوریه (اخراج تمامیت رژیم از سوریه)

دو: خواستهای دیگر روسیه در برابر سوریه (عقب کشاندن رژیم از بسیاری نقاط سوریه)

سه: ایستادگی روسیه (تحمیل باقی ماندن رژیم در سوریه)

که بر اساس نکاتی که گفتیم، تابلو سوم بسیار بعیده.

جاوید قربان‌اوغلی (دیپلمات رژیم):

«باید توجه داشت رفتار روسیه در قبال ایران نیز تابعی از منافع مسکو در عرصه بین‌المللی است. در این راستا برای پوتین، بشار اسد و حتی تمامیت ارضی سوریه خط قرمز نیست و روابط با ایران نیز هیچ تقدمی بر روابط مسکو با اسرائیل ندارد؛ مگر اینکه با قرارگرفتن ایران در کنار روسیه یک برگ حائزاهمیت به برگ‌های بازی پوتین در چانه‌زنی و امتیاز‌گیری از غرب در موضوعاتی مانند اوکراین و شبه‌جزیره کریمه افزوده خواهد شد».

 
لطفا به اشتراک بگذارید: