روند تکاملی قیام و واکنش دشمن – ۱۲مرداد۱۳۹۷
روند تکاملی قیام و واکنش دشمن – ۱۲مرداد۱۳۹۷
گفتگو با علیرضا معدنچی
در این گزارش که دیدیم، شاهد واکنشهای ضد و نقیض مهرهها و دستگاه تبلیغاتی رژیم بودیم، از یک طرف از قیام و بالا گرفتن شعلههای قیام و بخصوص نقش مجاهدین در این جریان ابراز وحشت میکنند و از طرف دیگه دستگاه تبلیغاتی رژیم سعی میکند که اوضاع رو آروم و نرمال جلوه بده و این که گویا به فراخوانهای دعوت به تظاهرات، پاسخی داده نشده. ما در گفتگوی امروز خودمون با خسرو شکراللهی به این موضوع میپردازیم:
س: چرا این بار رژیم در دستگاه تبلیغاتی خودش خبرهای قیام رو منعکس میکنه و حتی به این که در این تظاهراتها شعارهای به قول خودش ساختار شکنانه مثل مرگ بر خامنهای سر داده شده، که تا قبل از این تابو محسوب میشد، اعتراف میکنه؟
ج: ۱- چون انکار فایده ندارد. در عصر ارتباطات سانسور دیگر کارایی ندارد. خودشان هم میگویند اگر ما خبرها را ندهیم مردم از منابع دیگر خبرها را به دست میآورند . خودمان بگوییم تا بتوانیم آن را آن طور که میخواهیم منعکس کنیم.
۲-با این شیوه به خیال خودشان میخواهند اعتماد جلب کنند تا از این طریق بتوانند حرف و پیام خودشان را هم القا کنند.
۳- میخواهند در کنار خبرهایی که میدهند بگویند که اعتراضها بخش ناچیزی است و اوضاع در سراسر کشور و حتی در شهرهایی که حرکتهای اعتراضی در آنها بوده عادی است و مردم زندگی و تفریحات عادی خودشان را دارند
س: شما میگید که رژیم در خلال انتشار خبرها، میخواد پیام و حرف خودش رو به مخاطب القا کند؛ این حرف و پیام چیه؟
ج: حرف و پیام این است که میخواهد تفکیکی قائل شود بین اکثر مردم و باصطلاح اقلیتی که شعارهای مجاهدین را میدهند. خواست اکثر اعتراض کنندگان صنفی است و حرکتشان مسالمت آمیز است و با حرکتها و شعارهای ساختار شکنانه مخالفند.
اما توسل رژیم به این تبلیغات و این طور خبررسانی معکوس نشان میدهد که خبرها و فراخونها چه انعکاس گستردهیی داشته که مجبوراست به این شکل سخیف آن را وارونه جلوه دهد.
همچنین گویای آن است که در تعادل قوای بین مردم و مقاومت از یک سو و رژیم از سوی دیگر رژیم در موضع ضعف است و در زمینة سرکوب هم دستاوردی نداشته، مثلا این که دستگیریهای گسترده در جریان قیام دی ماه نتوانسته جلو قیام را بگیرد. وانگهی دستگیری قیام کنندگان و نگهداری آنها در زندانها هم همچنان که تجربة قیام ضدسلطنتی گواه است، برای رژیم خیلی پرهزینه است و زندانها معمولاً محل آموزش و آبدیده شدن نیروی انقلابی است.
این تبلیغات همچنین اعتراف به شکست رژیم در جلوگیری از پیوند مردم با مجاهدین و مقاومت سازمان یافته است. تبلیغات رژیم طی سالیان بر این پایه استوار بود ک مجاهدین جایگاهی بین مردم ندارند و... اما الان خودش ناچار است اعتراف کند که مجاهدین به محور اعتراضات تبدیل شدهاند.
س: این تفکیک که شما اشاره میکنید که چیز جدیدی نیست، خامنهای از روز اول حرفش در مورد قیام دی ماه این بود که حرف مردم و مطالبات مردم حق است، ولی یک عده میخواهند از این مطالبات استفادة خودشان را بکنند و شعارهای سیاسی و ساختار شکنانه بدهند و تظاهرات را به طرف نفی نظام ببرند. کلاً چه تفاوتی بین قیام الان با قیام دی ماه وجود دارد؟ آیا ادامة همان است؟
ج: قیام حتی نسبت به مقطع دی ماه گذشته از یک واقعیتهایی عبور کرده و آنها را به ثبت داده و این را مهرههای خود رژیم هم اذعان میکنند.
از جمله از داستان و نمایش اصلاح طلب و اصولگرا عبور کرده.
معنیاش این است که مردم دیگر هیچ امیدی و توهمی نسبت به هیچ یک از باندها و دستجات رژیم ندارند. همان چیزی که در رژیم از آن با عبارت بیاعتمادی مردم یاد میکنند و این که چشم مردم و امیدشان به بیرون نظام است.
این درست است که وضعیت کنونی استمرار قیام دی ماه است. اما این استمرار تکرار نیست، بلکه تکاملی است. چون شرایط اقتصادی اجتماعی هم که منجر به قیام شده نسبت به شرایط دی ماه گذشته، بسیار حادتر شده که معنی آن خشم و کین متراکم تر مردم است. در نتیجه قیام هم بالغتر و متکاملتر شده. نشانة تکامل هم این است که خصلت قیامی و انقلابی قیام هر چه بارزتر و پر رنگتر شده. مثلا اگر در قیام دی ماه یکی دو روز لازم بود که شعارها از صنفی و اجتماعی به سیاسی بچرخد. این بار هیچ زمانی لازم نبود و هر تظاهرات به سرعت تبدیل به تظاهرات سیاسی و شعارهای ساختار شکنانه میشد و قیام کنندگان نیز با یک روحیة تهاجمی با نیروهای سرکوبگر درگیر میشدند یا در خیابانها سنگربندی میکردند و به دلیل همین خصلت رادیکالی و تهاجمی رژیم نتوانست با بسیج نیرو جلو آنها را بگیرد.
مسعود رجوی رهبر مقاومت در بحث استراتژی قیام و سرنگونی در سال 88 قیام را این طور تعریف میکنند:
قیام را خروج جمعی توده مردم برای انهدام دستگاههای حاکمیت در شرایطی که دیگر حاضر به تحمل ظلم و ستم نیستند تعریف میکنند. خصوصیت ویژه قیام حالت شورش و عصیان است. در این حالت توده ها حداکثر تفوق روحی را با حداکثر تهور و آمادگی در هم میآمیزند. برای دادن هرگونه قربانی، بدون هراس از مرگ آمادهاند و تا از بین بردن شبکه پلیسی و نظامی دشمن از پا نمینشینند. طبق تجربه های تاریخی قیامهای تودهیی در قله و نوک پیکان خود با شعار «مرگ یا پیروزی» به حسابرسی بلاواسطه از جنایتکاران و عناصر خائن روی میآورند.
به خوبی میشود دید که قیام در حرکت تکاملی خودش از دی ماه گذشته تا کنون چطور هر چه بیشتر دارد به این تعریف نزدیک شده و دارد با آن منطبق میشود. این یک مسیر قانونمند است که انتهای آن پیروزی مردم و شکست و سرنگونی رژیم است و رژیم قادر نیست جلو آن را بگیرد.