راز حباب سکوت روحانی چیست؟ - ۱۳مرداد۱۳۹۷
راز حباب سکوت روحانی چیست؟ - ۱۳مرداد۱۳۹۷
گفتگو با خسرو شکرالهی
خب این گزارش رو که دیدیم سؤالات زیادی رو مطرح میکنه؛ مثل این که چرا اصلاً در این شرایط انفجاری اوضاع اقتصادی اجتماعی، بخشی از رژیم به دنبال زیر سؤال کشیدن روحانی هستند؟ روحانی چرا سکوت کرده و مثل دورههای قبل که یا متقابلاً تهاجم میکرد یا کرنش میکرد و مجیزگویی میکرد، الان به کلی ساکته و این سکوت خودش رو به رغم فشارهایی که روش برای به صحنه آمدن و توضیح دادن هست، تا الان حفظ کرده؟ موضع خامنهای در این جریان چیه و... سؤالهای دیگر... ما در گفتگوی امروز خودمون با خسرو شکراللهی سعی میکنیم تا اونجا که وقتمون اجازه میده به این سؤالها بپردازیم.
س: چرا در این شرایط بحرانی که طوفان قیام هر روز گستردهتر و شدیدتر میشه، جمع قابل ملاحظهیی از اعضای مجلس (80نفر) سؤال از روحانی رو مطرح کردهاند که در نتیجه جنگ باندی هم این طور فعال شده؟
ج: جنگ باندی سطح قضیه است. اگر این سؤال هم مطرح نمی شد، باز هم شاهد جنگ باندی بودیم، علت جنگ همین شرایط بحرانی است که اشاره میکنید و این که بخشی از رژیم این طور فکر میکنند که برای تخفیف آن باید روحانی را زیر اخیه بکشند. واقعیت این است که رژیم در برابر قیام در بنبست است و خودش را به هر طرف میزند بلکه راه فراری پیدا کند. یکیش همین سؤال از روحانی است و یکیش هم تعویض مهرههاست و چنان که میدانید یکی از خواستههای باند دلواپسان تعویض وزیران اقتصادی است که روحانی تا به حال بجز تعویض رئیس بانک مرکزی که دورهاش تمام شده بود، در این مورد مقاومت کرده و حاضر نیست کسی را تعویض کند.
س: چرا روحانی برای ریختن آبی روی آتش باند مقابل و شاید هم آتش مردم به ستوه آمده، دو تا وزیر اقتصادی خودش رو عوض نمیکنه؟ این که ظاهراً خرجی برایش ندارد؟
ج: خود روحانی تا به حال حرف نزده که چرا این کار را نمیکند، اما مهرههایش خیلی گفتهاند و نوشتهاند که مگر موضوع این یا آن وزیر است؟ با تعویض دو سه تا یا حتی همة کابینه هیچ چیز تغییر نمیکند، این ساختار نظام است که معیوب است کل نظام فاسد و پوسیده است.
کلاً دو دیدگاه الان در رژیم وجود دارد. یک دیدگاه این که باید مهرهها را تغییر بدهیم تا از این راه فرجهیی هر چند کوتاه بخریم. یک دیدگاه هم این است که این تغییر و تعویضها باز کردن علامت ضعف است و در رژیم شکاف باز می کند و مردم و قیام کنندگان را مهاجمتر میکند.
به نظر میرسد که خامنهای هم خودش در همین دستگاه است، چرا که بر خلاف دفعات قبل که لحنش نسبت به دولت انتقادی بود و حتی یک بار رو در روی روحانی که میگفت باید فلان کار و بهمان کار را بکنیم، گفت خب چه کسی جز خود شما باید این کارها را بکند، خودتان باید بکنید. اما در آخرین باری که صحبت کرد، از دولت روحانی با ذکر نام حمایت و تعریف و تمجید کرد.
و بر خلاف دلواپسان که حتی از برکناری روحانی و به جریان انداختن عدم کفایت او حرف میزنند خامنهای با توجه به تجربة رژیم شاه و عوض کردن نخستوزیرها در سال پایانی حکومتش میداند که این چه پیامی و چه نتیجهیی دارد و پای آن نمیرود.
س: چرا روحانی نمیاید حرف بزند؟ و چرا هفتة گذشته گفتگوی باصطلاح زنده تلویزیونی خودش رو لغو کرد و تا الان هم دیگه هیچ صحبتی ازش نیست؟ در نتیجه این مایة کشمکش شده؟
ج: بله، بعضی از مهرههای باند روحانی به او فشار میآورند و میگویند از این فرصت استفاده بکن و حقایق را بگو که مثلاً اختیارات دست تو نیست، دست سپاه است و دست خود خامنهای است و بگو که اکثر بودجه دست یک دولت موازی است که خود خامنهای یک بار از آن با عنوان دولت با تفنگ یاد کرد.
اما به نظر میرسد که روحانی با توجه به وضعیت بسیار شکننده نظام خوب میداند که هر اقدامی در این جهت و مشابه همان حرفها و طعنهها و کنایههایی که مثلا سال گذشته میزد، میتواند قیمت فوقالعاده سنگینی داشته باشد. کما این که
مرعشی از باند اصلاح طلبان در گفتوگو با ایلنا:
سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی مطرح کرد: جامعه در حال حاضر به حرف مسئولان اعتماد ندارد و هرچه آنها کمتر صحبت کنند بهتر است. چراکه مسئولین برحسب وظیفه سعی دارند شرایط را عادی جلوه بدهند اما مردم این موضوع را باور نمیکنند و خشمگینتر میشوند. درواقع عادی جلوه دادن مسائل مردم را قانع نمیکند و بیاعتمادی را تشدید میکند.
باید زمانی بخواهیم مسئولان صحبت کنند که حرف جدیدی برای گفتن داشته باشند.
معنی این حرف این است که رژیم مثل کسی است که در باتلاق افتاده و هر حرکتی او را بیشتر فرو میرود و بهترین کار بیحرکت ماندن است همین کاری که روحانی دارد میکند یا همین کاری که نمیکند!
س: آیا این سکوت روحانی به خاطر منافع خودش و باند خودشه؟
ج: البته منافع خودش هم هست، ولی منافع و مصالح تمامیت نظام اینجا مطرح است.
واقعیت این است که وقتی قیام تودهها اوج میگیرد، تضاد باندهای حاکم تشدید میشود. بخصوص در شرایطی که رژیم برای هیچ یک از بحرانهایش راه حلی ندارد. از یک طرف تودههای به جان آمده در سراسر کشور و در شهرهای بزرگ و کوچک به خیابانها سرازیر شدهاند و روز به روز رادیکالتر و مهاجمتر به نهادهای رژیم حمله می کنند و از طرف دیگر در صحنة بینالمللی نیز رژیم در نهایت طرف و انزوای سیاسی قرار دارد و از امروز (13مرداد) هم دور جدید تحریمها اجرایی میشود، رژیم در واقع بین چکش قیامهای پیدرپی و سندان تحریمها و شرایط بینالمللی گیر افتاده و قادر نیست قدم از قدم بردارد و هر کاری که بکند، تنها وضعیت خودش را بحرانیتر و روند سرنگونی را سریعتر میکند.