تلاش برای سر پاکردن جنازه اصلاحطلبی – ۱۵مرداد۱۳۹۷
تلاش برای سر پاکردن جنازه اصلاحطلبی – ۱۵مرداد۱۳۹۷
گزارشی از تلاش باند به اصطلاح اصلاح طلب رژیم برای نجات نظام
از میان باند اصلاحطلبان حکومتی، شکوری راد صریحتر از بقیه علت سرآسیمگی این بخش از رژیم را برملا کرده و طی مصاحبهیی گفته است: «طیف برانداز که در فضای عمومی جامعه میدانداری میکند، عامل اصلی تزریق ناامیدی در کشور است. آنها ناراضیان را امیدوار به سقوط نظام میکنند... البته سازمان و تشکیلات رجوی بیشتر از سایر طیف های برانداز است».
شکوری راد نسبت به ماندگاری نظام ابراز امیدواری میکند، اما اکثر این باند از بقای نظام ناامیدند؛ مثلاً صفایی فراهانی میگوید: «بدون اصلاحات ساختاری امکان ندارد که رویکرد مردم مثبت شود. نمیتوان مریضی را که دچار مشکل قلبی است، سرطان دارد، کبد و کلیهاش دچار نارسایی است به دست یک پرستار سپرد که او را معالجه کند و گفت انشاءالله نجات پیدا میکند».
منظور او روشن است؛ این که این مریض را دست ما بسپارید! انگار نه انگار که حداقل دو دهه دست آنها بوده است!
یکی از این جماعت به نام فیاض زاهد این خواسته را صریح مطرح میکند و ضمن این هشدار که «بحران و اعتراضات مردمی گستردهتر خواهد شد» اضافه میکند: «اصلاحطلبی آخرین فرصت جمهوری اسلامی است».
یکی دیگر از اصلاح طلبان حکومتی آخوند موسوی تبریزی است دادستان رژیم در دهة60 و یکی از عوامل اصلی کشتارهای این دهه که اکنون مثل سایر همپالکیهایش ردای اصلاحات به تن کرده؛ او هم با تأکید بر این که «اوضاع کشور واقعا نگران کننده است» اضافه میکند: «گفتاردرمانی فایدهای ندارد، وضعیت کشور باید درمان شود. زیاد حرف زدن دوای درد نیست، درست حرف زدن دوای درد است... بنابراین تا دیر نشده باید حتماً اصلاحات لازم در نظام مدیریتی کشور انجام شود».
یکی از آخرین عناصر جماعت اصلاحطلب که سرآسیمه به امداد نظام آمدهاند، آخوند محمد خاتمی است که بالا دست سایر این جماعت، 8سال رئیس جمهور این نظام بوده؛ خاتمی در دیدار با عدهیی از همین جماعت، طی اظهارات تماماً ضد و نقیض به میدان آمده است. او دربارة علت ورود بی کفش و کلاه خود و در حالی که میخواهد خود را قاطی مردم معترض جا بزند میگوید: «در حال حاضر همه به نحوی ناراضی هستیم و اعتراض داریم، اما عدهای با استفاده از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی با ایجاد جنگ روانی، سعی دارند به ایرانیان، بهویژه نسل جوان ایرانی القا کنند که کار تمام است».
خاتمی که انگار شعار «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» را نشنیده؛ قسم و آیه میخورد که «تا اصلاحات زنده است جایی برای براندازی نیست». اما در عین حال از انفعال دولت و حیرانی اصلاح طلبان در برابر این موج ابرای حیرت میکند.
خاتمی برای به گفتة خودش اصلاح امور، 15راهکار هم ارائه میدهد که تماماً در همان دستگاه گفتار درمانی خودش است اما خندهدار این که برای اجرای آنها دست آخر دست به دامن خود ولی فقیه ارتجاع شده و میگوید: «با همه وجود از رهبری معظم درخواست میکنم که با فرمان و دستورات خود مسائل و مشکلاتی که امروز کشور را دچار چالش کرده حل فرمایند». معلوم نیست اگر مسائل و مشکلات با فرمان و دستورات مقام معظم قابل حل است و تنها معطل درخواست خاتمی بوده، چرا او تا به حال در این التماس و درخواست تعلل کرده است؟!
آش راهکارهای خاتمی برای نجات نظام آن قدر شور است که صدای عناصری از هر دو باند را هم درآورده است.
سعید احدیان رئیس روزنامة حکومتی خراسان خطاب به خاتمی و این که او گفته است با همه وجود از مردم عذرخواهی میکنم، نوشته است: «آقای خاتمی! اکنون عذرخواهی شما چه دردی از مردم دوا می کند... اگر با این دست فرمان ادامه دهید دیگر چیزی برایتان باقی نمی ماند! براندازان که دیگر شما را قبول ندارند، مردم نیز که نتیجه «تَکرار_میکنم»را دیده اند».
عباس عبدی هم از جماعت اصلاح طلب ضمن تایید خاتمی و اظهارات او یک اشکال کوچک را مطرح میکند و آن این که: «(اصلاح طلبان) حتی اگر اعتقاد راسخ به این ایده و عناوین تحلیلی آن هم داشته باشند، توان اجرایی آن را ندارند. مثل آن است که بخواهند موتور یک خودروی شخصی را روی یک تریلی ١٨ چرخ نصب کنند».