مرحله پایانی و تلاشهای بی‌ثمر رژیم – ۱۵مرداد۱۳۹۷

مرحله پایانی و تلاشهای بی‌ثمر رژیم – ۱۵مرداد۱۳۹۷


گفتگو با خسرو شکرالهی


 

دیدیم که به تلاش و تقلاهای باند اصلاح طلبان درون رژیم برای نجات رژیم از ورطة سرنگونی اختصاص داشت. اما واقعیت اینه که مشابه همین تلاشها رو باند خامنه‌ای هم داره. گفتگوی امروز ما با خسرو شکراللهی به همین موضوع و نتیجه و سرانجام اون اختصاص داره.

 

س: در حالی که هدف هر دو باند رژیم واحد هست و هر دو برای نجات رژیم تلاش می‌کنند، اما چرا حرفها و راهکارهاشون این قدر متناقض و در نقطة مقابل همدیگه‌ست و این همه با هم دعوا دارند؟ مثلاً بر سر مسائل اقتصادی، بر سر سیاست خارجی و مذاکره و اف‌ای‌تی‌اف و غیره...؟

ج: تفاوت و تناقض حرفها و راهکارهای اونها خیلی مهم نیست چون هیچ کدام راهکار جدی هم ندارند، مهم این است که رژیم سراپا به تکاپو افتاده و خودش رو به در و دیوار می‌زنه که راه نجاتی پیدا بکنه. مثلاً آخوندهای باند خامنه‌ای مثل علم الهدی و امام جمعة پردیسان قم روز جمعه به نیروهای رژیم خط می‌دادند که ما هم بریم در تظاهراتها شرکت کنیم و علیه گرانی و... اعتراض کنیم که مجاهدین و براندازان نتوانند تظاهراتها را به سمت براندازی و شعارهای ساختار شکن ببرند.

باند اصلاح طلب هم همین حرفهایی را که شنیدیم می‌زنند که سر و ته حرفهایشان گفتار درمانی است که فلان کار و بهمان کار را باید کرد.

حرفهای هر دو باند وزنی و اهمیتی ندارد مهم این است که این حرفها نشان می‌دهد که رژیم قافیه را باخته و از شرایط جامعه خیلی خیلی عقب افتاده و هیچ حرفی و راهکاری ندارد. در حالی که قیام کنونی یک مرحله ارتقا و پیشرفت کیفی نسبت به قیام دی ماه نشان می‌دهد، حرفها و باصطلاح راهکارهای که ارائه می‌دهند حتی از قیام دی ماه هم عقب‌تر است و کماکان به قول خودشان تلاش می‌کنند که بین خواسته‌ها و مطالبات صنفی و اقتصادی مردم با خواسته‌های سیاسی که به زعم آنها مجاهدین مطرح می‌کنند، تفکیک قائل شوند.

 

س: این که می‌گویید مرحلة کنونی قیام نسبت به قیام دی ماه یک مرحلة‌ کیفی پیشرفت و ارتقا پیدا کرده، به چه معنی است؟ مرحلة کنونی چه ویژگیهایی دارد؟

ج: 1-تداوم دارد. پیوستگی قیامها و عدم انقطاع آنها

2-گسترش می‌یابد. (همبستگی اقشار)

3-عمق پیدا می‌کند. (حمله به نهادهای حاکمیت)

4-با مقاومت سازمانیافته پیوند و پشتوانه دارد. اعتراف مهره‌های رژیم به میدانداری مجاهدین در تظاهراتها و این که شعارها همان شعارهای مجاهدین است.

5-دشمن ضد بشر در برابر آن، هیچ راه حل و برون‌رفت و برگ برنده ندارد.

در یک کلام و به عنوان حاصل جمع ویژگیهای فوق این است که مردم ایران و قیام کنندگان خیز برداشته‌اند برای در هم شکستن ساختار رژیم و در هم کوبیدن نهادهای حاکمیت. این را به استناد گزارشهایی که مستقیماً از نیروهای قیام و کانونهای شورشی دریافت می‌کنیم می‌گویم. و به این رسیده‌اند که قهر ضدانقلابی رژیم را تنها با قهر انقلابی می‌توان در هم شکست و در تجربه و عمل به این نتیجه رسیده‌اند که مشت در برابر مشت و آتش جواب آتش!

 

س: پس چرا در چنین شرایطی، این جماعت اصلاح‌طلبان به میدان آمده‌اند، ادعایشان چیست؟ چه کار می‌خواهند بکنند؟

ج: رژیم در کلیتش در بن‌بست است و راه حلی ندارد و طبعاً‌ نباید انتظار داشت که اصلاح طلبان هم حرفی داشته باشند. حرفهایشان جز گفتار درمانی نیست و چکیدة حرفشان که همه هم تکرار می‌کنند این است که اگر این کارها صورت نگیرد، کار نظام تمام است.

حرف آخر را هم خود خاتمی زده که «با همه وجود از رهبری معظم درخواست می‌کنم که با فرمان و دستورات خود مسائل و مشکلاتی که امروز کشور را دچار چالش کرده حل فرمایند».

 

 
لطفا به اشتراک بگذارید: