برکناری ربیعی وزیر کار دولت روحانی و پوسیدگی و از هم گسیختگی رژیم
برکناری ربیعی وزیر کار دولت روحانی و پوسیدگی و از هم گسیختگی رژیم
گفتگو با علیرضا معدنچی – ۱۸ مرداد۱۳۹۷
این گزارشی که دیدیم گویای این بود که استیضاح و برکناری ربیعی وزیر کار دولت روحانی و افتضاحاتی از دزدی و رشوهدهی و رشوهخواری و اختلاس که در رژیم جریان دارد بازتاب خیلی زیادی در رژیم داشته و تبدیل به یک بحران جدید در رژیم شده است؛ ما در گفتگوی امروز خودمون با علیرضا معدنچی به این موضوع میپردازیم.
س: با توجه به تلاشهایی که دولت روحانی و حامیانش در مجلس به عمل آورده بودند که جلو این استیضاح را بگیرند و استدلال هم میکردند که در این شرایط حساس نباید باصطلاح ناامیدی و بیاعتمادی مردم را تشدید کرد... با این همه چرا باز هم این اتفاق افتاد، استیضاح به مفتضحانهترین شکلی برگزار شد و ربیعی هم برکنار شد؟ آیا خامنهای پشت این قضیه بود؟
ج: قطعاً این چیزی که پیش آمد مطلوب خامنهای نبود، چون او بهتر از هر کس به شکنندگی و پوسیدگی رژیمش واقف است و میداند شکافی که باز میشود می تواند تا ته رژیم را از هم بشکافد. کمااین که در آخرین دیداری که خامنهای در روز 24تیرماه گذشته با اعضای دولت روحانی داشت، به طور بیشکاف از دولت روحانی و حتی تیم اقتصادی دولت که خیلی زیر ضرب بود، حمایت کرد و گفت: تیم اقتصادی دولت میاندار و محور اصلی کار و تحرک در کشور است و همهی دستگاهها باید با آن هماهنگی کنند و صداوسیما و دستگاههای تبلیغاتی را هم به تبلیغات به نفع دولت فراخواند.
اما این که با وجود این دستورات شاهد چنین وضعیتی در مجلس هستیم، گویای از مهار خارج شدن تضادها و تناقضات انباشته در رژیم است. تا آنجا که به روحانی برمیگردد در برابر همة فشارها در مورد برکناری وزیران اقتصادیش ایستادگی کرده، چون از همین باز شدن شکاف میترسد و میداند که اگر یکی دو تا را عوض کند، باید پای عوض کردن بقیه هم برود، چون وضعیت در همه جا و در همة وزارتخانهها به شدت خراب است و این البته ربطی هم به وزیر مربوطه ندارد و هر کس هم که بیاید همین وضعیت است و عوض کردن وزیران تنها باعث تشدید بحرانهای رژیم میشود.
س: آیا همین واقعیتها را که ساده و کاملاً قابل درک هستند، کسانی که ربیعی را برکنار کردند، نمیدانستند؟ نمیدانستند که این شکاف در رژیم باز میکند و خیلی خطرناک است؟
ج: چرا آنها هم این را میدانند، اما واقعیتهای دیگری مطرح است که آنها هم به اندازة همین دلایل در مورد صلاح نبودن استیضاح و برکناری قوی و جدی هستند و حکم میکند که باید کاری بکنند و آن بحران و فضای انفجاری جامعه است که به آنها به شدت فشار میآورد کمااینکه دیروز هم بعضی از آنها به این واقعیتها اشاره می کردند. این که مردم یقة آنها را میگیرند و از آنها در برابر این همه فساد و دزدی، این همه بیکاری، این وضعیت تولید، این گرانی افسار گسیخته و فقر فزاینده جواب می خواهند. آنها هم باید کاری بکنند.
جالب است هم کسانی که مخالف استیضاح بودند و هم کسانی که موافق استیضاح هر دو به یک واقعیت استناد میکردند و آن وضعیت انفجاری جامعه و بخصوص حضور و نفوذ مجاهدین به عنوان عامل سمت دهنده ورهبری کننده قیام تکیه می کردند. مثلاً علی ربیعی که با نام مستعار عباد خودش از کهنه کارهای وزارت اطلاعات بوده، و قبلا هم گفته بود که با توجه به سوابق اطلاعاتیاش توانسته کارگران را سرکوب کند، با اشاره به سوابق خودش در مقابله با مجاهدین در دهة 60 گفت : در این 40 سال بحرانهای زیادی دیدم،در تهران 12000 نفر میلیشیا در توپخانه رژه رفتند در هر شهری 1000تا میلیشیا رژه رفتند،.
میخواست بگوید که الان چه خطری و از کدام ناحیه هست و اگر مرا برکنار کنید چه اتفاقی خواهد افتاد.
اما جالب است که یکی از اعضای مجلس به نام نوروزی در جواب این حرف و این استدلال گفت: میگویند مجاهدین دارند دعوت میکنند به تظاهرات، تا آخرین قطره خون می ایستیم با آنها می جنگیم».
س: صحبت این هست که حداقل دو وزیر دیگر دولت روحانی هم در نوبت استیضاح هستند؛ یکی آخوندی وزیر مسکن و راهسازی و یکی هم حجتی وزیر کشاورزی، با توجه به آنچه که در استیضاح ربیعی اتفاق افتاد، آیا این باعث نمیشود کسانی که دنبال استیضاح اینها بودند، از آن صرف نظر کنند و سعی کنند تضادها را تخفیف بدهند یا خامنهای وارد شود و جلو استیضاحهای بعدی را بگیرد؟
ج: نخیر! به دلیل عملکرد همان تضادها و تناقضها، چه بسا این قضیه یعنی استیضاحهای بعدی تسریع هم بشود. چون سر یک چیزهایی باز شده و دیگر نمیتوانند به این سادگیها جمعش کنند. اما این که استیضاحهای بعدی انجام بشود یا خود روحانی به خاطر این که مشابه صحنة دیروز در مجلس تکرار نشود، خودش جلو جلو اقدام به تعویض وزیران مربوطه بکند یا به دستور خامنهای استیضاحهای بعدی از دستور خارج شود، اما هر کدام از این تابلوها که واقع شود، تأثیری در این که از یک طرف روند از هم گسیختگی رژیم و بحران درونی آن مسیر تشدید را طی میکند و این وضعیت از جای دیگری بیرون میزند و فوران میکند، تأثیری ندارد. رژیم در آخرین مرحلة عمر خود به وضعیتی رسیده که هر کاری بکند، هر دست و پایی بزند، مثل کسی که در باتلاق افتاده تنها فرو رفتن خودش را تسریع میکند.
س: آیا این میزان از پوسیدگی و از هم گسیختگی باعث نمیشود که رژیم به سمت فروپاشی برود و این طوری سقوط کند؟
ج: خیر! هیچ رژیمی هر قدر هم که پوسیده و فاسد، خودش خود به خود سقوط نمیکند، حتماً توسط یک نیروی بیرون از خودش سرنگون میشود و این نیرو در شرایط کنونی ایران قیام مردم و جوانان قیام کننده هستند که با نیروی پیشتاز و مقاومت سازمان یافته، ارتش آزادیبخش پیوند پیدا کردهاند.
حتی من میخواهم اضافه کنم که اگر رژیم تنها با قیام مردم به جان آمده روبرو بود و این قیام، فاقد سر و عنصر هدایت کننده و رهبری کننده بود، رژیم میتوانست نهایتاً آنرا سرکوب کند، کما این که توانست قیام 88 را سرکوب کند، همان طور که توانست از سلسله قیامهای دهة هفتاد، قیام مردم قزوین، اراک، مشهد، اسلامشهر و غیره جان به در ببرد. اما این بار از این قیام جان به در نخواهد برد، چرا که قیام این بار متکی به استراتژی هزار اشرف و کانونهای شورشی است که نقش آنها را در همه جا میبینیم و دشمن هم با وحشت و سرآسیمگی به آن اعتراف میکند