سخنرانی امروز خامنهای برای برخی نیروهای رژیم تحت عنوان اقشار مختلف مردم
سخنرانی امروز خامنهای برای برخی نیروهای رژیم تحت عنوان اقشار مختلف مردم
گفتگو با خسرو شکرالهی – ۲۲ مرداد۱۳۹۷
خامنهای امروز، پس از مدتی سکوت و برای اولین بار پس از موج اخیر قیام به صحنه آمد و حرف زد که قسمتی از اون رو شنیدیم. ما در گفتگوی امروز با خسرو شکراللهی به همین حرفها میپردازیم.
س: در همین حرفها، خامنهای حرف اصلیش چی بود و هدفش از بیان این حرفها و اعترافها چی بود؟
ج: این ادامة همان نمایش مبارزه با فساد است که در بحبوحة بحران ارز و جهشهای قیمت ارز با بگیر و ببندهای مقطعی دلالان خرده پا شروع شد. بعد برکناری رئیس بانک مرکزی، بعد نامة آخوند لاریجانی و جواب خامنهای و...
این نمایشها حاکی از این است که رژیم خیلی از خشم و اعتراضات مردم از این همه فساد و دزدی وحشت کرده و میخواهد با این کارها آبی روی آتش مردم بریزد.
س: خامنهای در همین سخنرانی از یک طرف میگوید فساد اژدهای هفتسر است ولی از طرف دیگر، طور صحبت میکند که فساد آن طوری هم که میگویند فراگیر و عمیق نیست؛ خطاهایی صورت گرفته و قوة قضاییه هم دارد اقدام میکند. این ضد و نقیض که برای خودش خوب نیست؛ پس چرا این طور حرف میزند؟
ج: دوگانهگوی خامنهای تنها به این موضوع محدود نمیشود، درباره هر موضوعی که حرف میزند به همین ترتیب دوگانهگویی میکند و ضد و نقیض حرف میزند.
علتش بنبستی است که رژیم درهمة زمینهها از برجام و مذاکره با آمریکا و رابطه با اروپا وFATF وعملکرد دولت روحانی و فساد فراگیر در رژیم و... با آن مواجه است و
س: شما میگویید اینها همهاش نمایش است، ولی تعدادی را دستگیر کردهاند و رژیم ممکن است برای خلاصی از این مخمصه، واقعاً کسانی را هم اعدام کند، شما این احتمال را نمیدهید؟
ج: احتمالش زیاد است که دست به اعدام بزند، اما این اعدامها حتماً و بیتردید شامل عناصر دست چندم میشود، چون همه میدانند که رأس فساد در ایران خود خامنهای و نهادهای وابسته به او، بنیادهای غارتگر، سپاه پاسداران و قوة قضاییه و دولت و مجلس و... یعنی رأس بالایی نظام است. مگر متصور است که خامنهای یا قوة قضاییه علیه خودش اقدام کند و دست خودش را قطع کند؟!
از طرف دیگر همان طور که مهرهها و رسانههای رژیم به کرات اعتراف میکنند فساد در این رژیم نهادینه و سیستمی است و مانند جریان خون در یک ارگانیسم است. ساز و کار رژیم با فساد تنظیم و عجین شده است و اگر چرخة فساد لنگ شود، این رژیم متوقف میشود.
س: چرا خامنهای که همیشه مسائل و بحران اقتصادی را ناشی از توطئه دشمنان میدانست و حتی اسم آن را جنگ اقتصادی گذاشته بود، چرا الان میگوید عمدة مسأله ناشی از اشکالات داخلی و ناشی از عملکردهای غلط مسئولان است؟ علت این ضد و نقیضگویی چیه؟
ج: خیلی خوب شد که شما به این مورد که من در فهرست دوگانه گوییهای خامنهای از قلم انداختم اشاره کردید.
این که خامنهای در این مرحله بر خلاف قبل، تحریمها و عنصر خارجی را عمده نمیکند اولا این است که افتضاح عملکردهای اخیر دولت روحانی آن قدر نمایان است که اگر آن را انکار کند خودش را مسخره کرده.
دوم این که اگر بگوید تحریمها علت اصلی است، این همان دستگاه باند روحانی است که میگویند پس باید برویم پای مذاکره و مسائلمان را با آمریکا حل کنیم.
ثالثاً مهمتر از این دو به نظر من این است که اگر بگوید علت اصلی تحریمهاست، تحریمهایی که هنوز نیامده و رژیم هم نمیتواند جلو آن را بگیرد، دل نیروهای رژیم بهکلی خالی میشود که وای وقتی خبر شروع تحریمها چنین زلزلهیی در رژیم و اقتصاد ایجاد کند وقتی خودش واقع شود، چه به روز رژیم خواهد آمد.
س: اگر اجازه میدید، میخواستم یک سؤال دیگه هم غیر از این چارچوبی که صحبت میکردیم بپرسم و اون مربوط به اجلاس سران کشورهای حوزة دریای خزر در قزاقستان هست که این موضوع درفضای مجازی و حتی رسانههای خود رژیم خیلی مطرح شده و باعث خشم و برافروختگی زیاد هموطنانمون شده، در این مورد هم میخواستم مختصری توضیح بدید که جریان از چه قرار است؟
ج: این وضعیتی که امروز دوباره روی میز آمده، پیشینهاش به 22سال پیش، یعنی به سال 1375 برمیگردد و همان موقع هم در نشریات مقاومت ایران از جمله در نشریه ایران زمین که آن موقع منتشر میشد و همچنین در نشریة مجاهد به چاپ رسید. قضیه از این قرار است که:
تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بهره برداری از دریای خزر بر اساس معاهدات سال ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ امضا شده بین دو کشور شوروی و ایران صورت میگرفت که بر اساس آن دریای خزر بالمناصفه یعنی 50-50 بین ایران و شوروی تقسیم میشد
پس از تجزیه شوروی در سال1991، دولت رفسنجانی به هوای نفوذ ایدئولوژیک رژیم ولایتفقیه در جمهوریهای مسلماننشین حاشیه خزر، جمهوریهای جداشده از «اتحاد جماهیر شوروی» را بهرسمیت شناخت و در اولین اجلاس کشورهای ساحلی که در سال 1375 در تهران برگزار شد. نمایندگان رژیم و دولت رفسنجانی در میان بهت و ناباوری نمایندگان 4کشور دیگر اعلام کرد که دریای خزر به طور مساوی بین 5کشور تقسیم شود. دولت خاتمی هم، از سهم 50درصدی عقبنشینی کرد و با پیشنهاد تقسیم ذخایر بین 5کشور ساحلی، حق قانونی ایران را به20درصد تقلیل داد.
اما در عمل و در سلسله مذاکرات بعدی و مهمتر از آن در جریان عمل، سهم ایران از 20درصد هم به تدریج کاهش پیدا کرد و در مقاطع مختلف اعداد مختلفی برای این حقالسهم ذکر شد، از 17درصد تا 13 و سرانجام 11درصد.
اینها که گفتم سوابق جریان بود، اما دیروز که پنجمین اجلاس 5کشور ساحل دریای خزز در قزاقستان برگزار شد این جریان وطنفروشی رژیم در واقع ادامه پیدا کرد که رژیم روی آن سرپوش میگذارد، اما بخشی از آن در روزنامههای حکومتی هم منعکس شده:
روزنامةجوان ارگان بسیج سپاه پاسداران در شماره امروز خود (22مرداد) نوشته است: « حق حاکمیت ایران کمتر از ۱۳ درصد احراز شده است».
اما منابع رسمی رژیم در این مورد حرف روشنی نمیزنند و حتی روزنامههای حکومتی نیز به این سیاست در ابهام گذاشتن اشاره میکنند. از جمله
تیتر ابتکار: ابهامات سهم ایران از دریای کاسپین
تیتر اعتماد: کنوانسیونی که ترکمانچای نیست
تیتر جهان صنعت: خطوط مبدأ و سهمیهبندی در ابهام
تیتر قانون: سایه روشن یک قرارداد
این موضوع در اظهارات کارشناسان رژیم بیشتر نمایان میشود، از جمله:
هرمیداس باوند از باند روحانی طی مصاحبهای که در روزنامه حکومتی اعتماد (22مرداد) درج شده آن را چنین خلاصه میکند: « روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان با یکدیگر همنظر و یکصدا هستند. ما در مقابل اینها تنها هستیم. چهار کشور از پنج کشور حاشیه دریای خزر با یکدیگر متحد هستند و حتی کنفرانسهای چهارجانبه برگزار میکنند...»
باوند اضافه میکند که در مقابل « موضعگیریهای ما خیلی جدی نبود. قدری فریب روسها که میگفتند طرفدار نظریه مشاع هستند را خوردیم و دیدیم که در میان راه ١٨٠ درجه تغییر رویه داده و بستر را تقسیم کردند. با همین تقسیمبندی سهم ما ١٢درصد شد».
و خود همین فرد دست آخر میگوید: به نظر من اگر به دیوان میرفتیم سهم ما از ٢٠ مایل هم بیشتر میشد اما کشورهای حاشیه دریای خزر توافقی به حل و فصل مساله از این طریق نداشتند