خامنهای، عمق ناامیدی و نشانههای پایان – ۱۶شهریور۱۳۹۷
خامنهای، عمق ناامیدی و نشانههای پایان – ۱۶شهریور۱۳۹۷
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
خامنهای روز گذشته در دیدار با اعضای خبرگان ارتجاع، بهرغم این که تلاش میکرد صورت خود را با سیلی سرخ نگهدارد، اما ناگزیر شمایی از وضعیت به شدت وخیم رژیم و شرایط انفجاری اوضاع اقتصادی و اجتماعی را به نمایش گذاشت.
آنچه را که خامنهای تلاش میکرد، رویش سرپوش بگذاره و از کنارشان بگذرد، طی روزهای اخیر در اظهارات و مطالب مهرهها و رسانههای رژیم، چه در مجلس ارتجاع و چه در رسانهها فوران کرد و این وضعیت همچنان ادامه دارد. گزارشی در این باره:
خامنهای در اشاره به آنچه که او شرایط حساس کشور مینامید، ناچار به فروپاشی اقتصادی و بحران ارزی و کاهش قدرت خرید مردم به نصف طی یک مدت کوتاه، اشاره کرد و آن را به توطئههای دشمنان و به رسانهها نسبت داد:
خامنه ای در دیدار با خبرگان ۱۵شهریور
خامنهای: «ما در دورهی حسّاسی قرار داریم؛ الان -آن دورهای که ما داریم میگذرانیم- دورهی حسّاسی است؛ نه به این معنا که دشمن بیشتری داریم یا دشمن قویتری داریم؛ نه! مسأله سکه و ارز و کاهش ارزش پول ملی و بالا رفتن قیمت ارزهای بیگانه، بله این درسته، جنگ رسانهای و فضاسازیهای تبلیغاتی بدخواهان، تأثیرگذار بوده است رسانهها این کار رو دارند انجام میدن. امروز جنگ ما کجاست؟ خب گفته میشود جنگ اقتصادی، درست هم هست. دشمن یک جنگ اقتصادی همهجانبهای را علیه ما شروع کرده.
اتاق جنگ هم دارند، با دقّت هم دارند بررسی میکنند، مأمور دارند و دائم در حال تحرّکند؛ در این تردیدی نیست، یک چنین جنگی ما داریم،لکن یک جنگ دیگری هم هست که از آن جنگ، خیلی اوقات غفلت داریم؛ اهمّیّت آن جنگ، کمتر از جنگ اقتصادی نیست، بلکه گاهی زمینهساز تأثیر جنگ اقتصادی است؛ آن جنگ چیست؟ آن جنگ، جنگ رسانهای، جنگ فضاسازی عمومی، جنگ تبلیغاتی است؛ خیلی مهم است.»
نسبت دادن بحرانهای رژیم به دشمنان خارجی
نسبت دادن بحرانهای رژیم به دشمنان خارجی در حالی است که خود خامنهای در ۲۳دی ماه گذشته، گفت که مشکلات ما نه از خارج بلکه از داخل خودمان است و مگس روی زخم مینشیند.
خامنهای: «دشمن خارجی هست، اما این موجب نشه که از ضعفهای خودمون غافل بشیم. ما هم ضعف داریم ما هم یک جاهایی اشکال و نارسایی و نابسامانی در کارمون هست؛ این جوری نیست که ما هیچ اشکالی نداریم، هیچ مشکلی در کارمون نداریم، هیچ اشکالی در کار ماها نیست، فقط دشمن خارجی است که داره کار میکنه؛ نه آقا مگس روی زخم مینشینه».
او در قسمت دیگری از سخنان دیروز خود در دیدار با اعضای خبرگان ارتجاع، از خشم و نفرت مردم از رژیم که او آن را بیاعتمادی و ناامیدی مردم مینامید، ابراز وحشت کرد و گفت:
خامنهای: «جوری نباشد که مردم اسیر و دچار بیماری بدبینی بشن. این بدبینی رو دیگه نمیشه درستش کرد. جوری نباشه که مردم به یک وضعی دربیان که هر چی تبلیغات در یک وجهی انجام بگیره، تبلیغات مثبت قابل باور نباشه برای مردم؛ یک کلمة دروغ از طرف دشمن تا گفته میشه قابل باور باشه برای مردم؛ این چیز خیلی خطرناکیه. این ویروس بدبینی چیز بدی است؛ بدبینی به سپاه، بدبینی به دولت، بدبینی به مجلس، بدبینی به قوة قضاییه، بدبینی به نهادهای انقلابی، بنیادهای انقلابی».
دعوت به وحدت و حمایت از دولت
او در حالی که تلاش میکرد باندهای رژیم را با توجه دادن به اوضاع به شدت وخیم رژیم به کنار آمدن با یکدیگر و حمایت از دولت دعوت کنند و انجام تبلیغات و پروپاگاندا که مردم فکر کنند کاری دارد انجام میگیرد دعوت کند، گفت:خامنهای «طبعاً اوضاع و احوالی برای ما پیش میآید که ناگزیر بایستی نسبت به این اوضاع و احوال حواسمان جمع باشد، دقّتمان زیاد باشد. این که ما به نحوی انتقاد بکنیم که اون شنونده انتقاد بند دلش پاره بشه، بگه همه چیز از دست رفت، پدرمون درآمد؛ این جوری نباید انتقاد کرد.
ما نباید کاری کنیم که پشتیبانی مردم از دستگاههای دولتی و دستگاههای اجرای کشور چه در بخش قضایی و چه در بخش قوة مجریه و بقیة بخشها و نیروهای مسلح این اعتماد سلب بشه. این علاج مشکلات این نیست که ما پشت دولت را خالی کنیم. علاج این نیست که ما تبری کنیم از آنچه دستگاههای مسئول انجام میدن. ما باید کاری بکنیم که مردم به کاری که اونا میکنند خوشبین باشند، ببینند که داره کار انجام میگیره؛ اینه اون کاری که گره از افکار عمومی باز میکنه».
ولی فقیه نظام به ایادی رژیمش نسبت به چشمانداز سرنگونی هشدار داد و گفت:
خامنهای: «اگر غفلت از شرایط شد، ضرر میکنیم؛ چه مردم شرایط را ندانند، چه نخبگان به شرایط توجّه نداشته باشند. بخصوص اگر چنانچه نخبگان از اوضاع و شرایط و وضعیّت موجود و جایگاهی که نظام قرار دارد غفلت بکنند، ضربه خواهیم خورد».
اما خطری را که موجودیت رژیم را تهدید میکند و خامنهای با ایما و اشاره میخواست حالی خبرگان ارتجاع و به قول خودش نخبگان نظام بکند، برخی مهرههای رژیم با صراحت مطرح کردهاند. از جمله یکی از کارشناسان اقتصادی رژیم به نام راغفر طی اظهاراتی که روز گذشته در رسانههای رژیم منعکس شده، بازار فعلی را ابزار چپاول و اقتصاد امروز را اقتصاد غارتی نامید و گفت: « خروج سرمایه امروز ناشی از ناامنی است... نظامیها دعوت به اقتصاد میشوند که امروز یکی از معضلات همین ورود نظامیها به اقتصاد است.
راغفر با اشاره به محاسباتی که شده، پیشبینی کرد که نرخ ارز تا پایان سال به 40هزار تومان خواهد رسید و افزود: ۹سال است مردم پوستشان کنده شده است. در این شرایط افزایش نرخ ارز، کارت دعوت به ناآرامی است و مسئولان نظارهگر هستند. میگویند روحانی مخالف است، اما چرا نرخها افزایش مییابد و دولت ساکت است؟ این نشان میدهد عدهای راضی هستند. پوست ملت را میکنند و بعد میگویند افزایش حقوق جنایت است».
خامنهای، عمق ناامیدی و نشانههای پایان
گفتگو با خسرو شکرالهی
خامنهای طی روزهای اخیر با فواصل کوتاه سخنرانی کرده، او دیروز هم در دیدار با خبرگان ارتجاع به صحنه آمد و حرفهایی زد که با توجه به شرایط کنونی و موقعیت خبرگان در رژیم قابل توجه است. ما گفتگوی امروز خودمان با خسرو شکراللهی را به این موضوع اختصاص دادیم
س: حرف اصلی خامنهای در دیدار دیروز با خبرگان ارتجاع چه بود و چه مسألهیی را میخواست حل بکند؟
ج: حرفهای دیروز خامنهای را در ادامة حرفهای این دورة اخیرش دید. از یک طرف میخواهد بگوید که بحران ارزی و از هم پاشیدگی اقتصادی کار دشمن و ناشی از جنگ رسانهای است و از طرف دیگر میخواهد بحران درونی رژیم را مهار کند؛ بحرانی که به قول شما در روزهای اخیر از هر طرف فوران کرد و حتی در خبرگان و در حرفهای جنتی هم ظاهر شد و جنتی گفت میخواهند همه چیز را به پای خامنهای بگذارند.
وقتی که خامنهای میگوید این جنگ تبلیغاتی و رسانهای است میخواهد بگوید که واقعی نیست؛ و دارد صورت مسأله را انکار میکند و این نسبت به حرفهای قبلی اش که میگفت مشکل از داخل خودمان است یک ضعف و ناامیدی از حل مسائل را نشان میدهد. بنابراین به نظر میرسد که اگر چه خامنهای از ایادی رژیم میخواست که ویروس ناامیدی را اشاعه ندهند و مردم را بدبین نکنند، خودش به رغم ادعاهایش از همه ناامیدتر است.
س: خامنهای قبلاً حداقل در دو سخنرانی گفته بود که مشکل ما ناشی از دشمن خارجی نیست و مشکل ما داخلی است که در همین گزارشی هم که شنیدیم همین حرف خامنهای در دی ماه گذشته آمده بود، پس چرا الان بحران اقتصادی و شرایط موجود را ناشی از دشمن خارجی و جنگ تبلیغاتی و رسانهیی عنوان میکند؟ آیا فکر میکند که به این ترتیب میتواند بر اذهان تاثیر بگذارد و بحران را مهار بکند؟
ج: معلوم است که نه! این حرفها نشانة نهایت درماندگی است. کمااین که دیروز یک کلمه به راه حل اشاره نکرد، تنها رهنمودی که داد لاپوشانی به قول خودش اشکالات و نقاط ضعف و تبلیغات بود. قبلا هم گفته بود که ما در تبلیغات ضعیفیم و باید پروپاگاندا کنیم.خامنهای میداند که این حرفها نه تأثیری بر مردم دارد، چون خودش اعتراف میکرد که الان طوری شده که مردم حرفهای ما و تبلیغات مثبت ما را باور نمیکنند اما وقتی دشمن یک کلمه میگوید آن را باور میکنند و نه این حرفها در مهار بحران درونی رژیم مؤثر است. اما بجز این هیچ راه دیگری ندارد. پوشاندن و انکار واقعیتها آخرین حربة دیکتاتورها در آخرین مراحل حیاتشان است. اظهاری هم میگفت شعارهای مرگ بر شاه مردم نوار است و وقتی خامنهای از جنگ رسانهیی به عنوان مشکل اول رژیم نام میبرد، این خودش از علائم پایانی رژیم است.
دیگر این که معلوم میشود از افکار عمومی و خشم مرم خیلی وحشت دارد. به مهرههای رژیم دجالگرانه آیه قرآن میخواند و به آنها میگوید: در یک شرایطی وضع جوری است که خدای متعال میگوید بایستی یکیتان با ده نفر بجنگید، یک شرایط دیگر هم پیش میآید که وضع جوری است که خدای متعال میفرماید یکیتان با دو نفر باید بجنگید...
ببینید چقدر خامنهای و یک رژیمی که در حاکمیت است باید خودش را در نقطة ضعف و حضیض ببیند که به مهرههایش میگوید شما باید در برابر ده نفر بجنگید. بعد میافزاید:
اینجوری است. در هرجایی یک شرایطی وجود دارد، باید برطبق آن شرایط عمل کرد. خب، اگر از شرایط غفلت شد، ضرر میکنیم؛ چه مردم شرایط را ندانند، چه نخبگان به شرایط توجّه نداشته باشند. بخصوص اگر چنانچه نخبگان از اوضاع و شرایط و وضعیّت موجود و جایگاهی که نظام قرار دارد غفلت بکنند، ضربه خواهیم خورد.
س: چرا روحانی در این سخنرانی به تاکید گفت که از دولت حمایت کنید و پشت دولت را خالی نکنید؟ در حالی که قبلاً خیلی صریح میگفت دولت سوءتدبیر داشته، خطا کرده و... این تغییر لحن نسبت به دولت چه معنایی دارد؟
ج: حرفش این است که دستگاه را سوراخ نکنید چون اگر بگویند دولت وضعش خراب است یعنی نظام یعنی ولی فقیه و معنایش این است که پس میشود اعتراض کرد، میشود تظاهرات کرد. تظاهراتی که بلافاصله به قیام میانجامد.
حرفش با مهرههای رژیم هم همین است که آنها را متوجه همین شرایط به شدت شکننده بکند. او میگوید: دشمن، دشمن است دیگر. آنچه مهم است این است که ما به این جَو کمک نکنیم؛ من این را میخواهم عرض بکنم؛ آن نقطهی اصلی عرض من همین است. ما به این جو کمک نکنیم؛ ما در آلوده کردن فضای عمومی ذهن مردم تأثیر نگذاریم؛ یعنی ما باید در جهت عکس عمل کنیم. گاهی اوقات توجّه نمیکنیم و این اتّفاق میافتد؛
من خودم اهل مسامحهی در برخورد با مشکلات دستگاههای مسئول نیستم، لکن نوع گفتن، نوع اقدام کردن، نوع برخورد کردن باید جوری نباشد که موجب بشود که مردم اسیر و دچار بیماری بدبینی بشوند؛ این بدبینی را دیگر نمیشود درست کرد. جوری نباشد که مردم به وضعی دربیایند که هرچه تبلیغات مثبت در یک جهتی انجام بگیرد، قابل باور نباشد برای مردم، [امّا] یک کلمهی دروغ از طرف دشمن تا گفته میشود، قابل باور باشد برای مردم؛ این چیز خیلی خطرناکی است؛ نباید اجازه داد که اینجوری بشود؛ ما میتوانیم در این زمینه تأثیر بگذاریم. این ویروس بدبینی چیز بدی است؛ بدبینی به سپاه، بدبینی به دولت، بدبینی به مجلس، بدبینی به قوّهی قضائیّه، بدبینی به نهادهای انقلابی و بنیادهای انقلابی، بدبینی به اینها.