قیامهای سترگ و سراسری مردم ایران-فصل اول ۲- بیانیه سی و هفتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران

بیانیه سی و هفتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران- فصل اول-قیامهای سترگ و سراسری مردم ایران


بیانیة سی و هفتمین سالگرد تأسیس

شورای ملی مقاومت ایران

۷-روز ۱۱دی آخوند غیاث‌الدین طه محمدی، امام جمعه همدان، گفت: «حدود ۶۰ دفتر امام جمعه در اغتشاشات مورد هجوم قرار گرفت و این نشان می‌دهد که دشمن از آنجا که ضربه خورده عصبانی است» (سایت آفتاب نیوز۱۱دی۱۳۹۶)

دری نجف‌آبادی، وزیر سابق اطلاعات و امام جمعه کنونی اراک، نیز دراین باره گفت: «در ناآرامی‌های اراک به منزل ما حمله شد و من در منزل بودم، البته در اتفاقات اخیر سن این‌ها بسیار کم بود، سن افرادی که به منزل ما حمله کردند هرچند سروصورت خود را بسته بودند زیر ۳۰ سال و حتی کمتر از ۱۸ سال بودند» (خبرگزاری فارس ۲۷دی۹۶)

سپس آخوند احمد خاتمی عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رژیم نیز در جریان قیام گفت: « به ۲۰حوزه علمیه حمله کردند» (خبرگزاری صدای و سیما ۳۰بهمن۹۶)

تهاجم به مراکز ارتجاع و حمله به امام جمعه های رژیم که منصوب یا نمایندة خامنه ای هستند، همراه با کندن و آتش‌ زدن عکس‌ها و پوسترها و بیلبوردهای خامنه‌ای و خمینی از برجسته ترین ویژگیهای قیامهای دیماه بود. این حملات و شعارهای فراگیری چون «اسلامو پله کردید، مردمو ذله کردید»، «حکومت آخوندی نمی خوایم نمی خوایم» و «آخوندها حیا کنید، مملکتو رها کنید» و «سید علی حیا کن حکومتو رها کن»، حاکی از شکست رژیم در پرده پوشی استبداد و خودکامگی تحت نام اسلام است و نشان می دهد که جامعه ایران به دلیل مقاومت سازمانیافته و پایدار ضد ارتجاعی، در مقایسه با تمامی جوامع و کشورهای اسلامی، از فریب مذهبی و تهدید بنیادگرایی با آگاهی عمیق و مبارزه یی پیگیر عبور کرده است.

خبرگزاری فرانسه روز۱۱دی گزارش داد: «علیرغم فراخوان حسن روحانی به آرامش, روز دوشنبه رسانه ها نوشتند که سلسله تظاهرات جدیدی در طی شب در ایران انجام شد. یک خبرگزاری به نام ایلنا گفت تظاهر کنندگان در شهر تاکستان در شمال غرب ایران, یک مدرسة مذهبی و ساختمانهای دولتی را به آتش کشیدند.

خبرگزاری فرانسه افزود: سلسله تظاهرات کنونی در ایران گرچه بخاطر قیمتهای بالای هزینة زندگی شروع شد، اما بسرعت در سراسر کشور گسترش پیدا کرد و بر علیه تمامیت نظام اسلامی چرخید. تظاهر کنندگان شعار ”مرگ بر دیکتاتور“ سر دادند و به سمبلهای رژیم حمله کردند و فضای انقلاب ایجاد کردند...در حالی که اعتراضات بالا میگیرد، دولت ایران ”عناصر مخالف“ در خارج کشور را مسبب آنها میداند...».

 

۸-روز سه شنبه ۱۲دی که قیام در دهها شهر کشور بالا گرفته بود، نوبخت معاون و سخنگوی دولت روحانی نیز در تلویزیون حکومتی ظاهر شد و ضمن مقایسه قیام در ایران با فوران بهار عرب در سوریه، سازمان مجاهدین را به شدت مورد حمله قرار داد و گفت: «اول تصور این بود که در سوریه این اغتشاشات یک اغتشاشات مدنی هست اعتراضات مدنی هست، بعد مشخص شد که اینها پشت صحنه هستند و چه بر سر شهرهای سوریه و عراق آوردند...آیا کسی از بدخواهی سازمان منافقین تردید دارد؟ اینها که تا دیروز پشت مرزهایمان امنیت داده شده بودند الان هم برای امنیت بخشیدن اینها را در یک جای دیگه گذاشتند اینها خوی شان خوی تروریستی است. یعنی اینها آنجا بیکار ننشستند، با این فضاها می توانند به نحو مطلوبی هم استفاده بکنند، به هم بپیوندند و برای چنین حادثه ای خودشان را آماده بکنند».

در همان روز (۱۲دی) رئیس جمهور رژیم آخوندی در یک تماس تلفنی یک ساعته با رئیس جمهور فرانسه از وی خواست علیه مجاهدین در این کشور دست به عمل بزند. او در همان حال که شعارهای «مرگ بر روحانی» در شهرهای ایران طنین انداز بود، ادعا کرد: «امروز در ایران دموکراسی دقیقی حاکم است و نمونه بارز آن در انتخابات ریاست جمهوری با حضور پرشور ملت پای صندوق ها، در پیشگاه جهانیان به نمایش درآمد»!

خبرگزاری فرانسه در بارة این تماس تلفنی گزارش داد: «حسن روحانی از همتای فرانسوی خود امانوئل ماکرون خواست که تدابیری علیه فعالیتهای یک گروه تروریستی ایرانی، مستقر در فرانسه، که از نظر وی در تظاهرات اخیر در ایران دخیل بوده است، اتخاذ نماید. رئیس جمهور رژیم ایران در اشاره آشکاری به مجاهدین خلق ابراز داشت: "ما به این امر انتقاد داریم که یک گروه تروریستی پایگاهی در فرانسه داشته باشد و علیه مردم ایران [بخوانید علیه رژیم ایران] عمل کند و خشونت را تشویق کند. ما از دولت فرانسه می خواهیم که علیه این گروهک تروریستی اقدام کند» (خبرگزاری فرانسه۱۲دی ۱۳۹۶).

روزنامه فرانسوی فیگارو (۱۴ دی) نیز نوشت: «روحانی بار دیگر داستان مجاهدین را پیش می کشد. حسن روحانی از امانوئل ماکرون خواسته است علیه مخالفان وی در تبعید دست به اقدام بزند». فیگارو افزود: «در الیزه گفته می شود: هیچ گفتگویی با ایرانیها نداشته ایم که طی آن در نقطه یی موضوع مجاهدین به رخ ما کشیده نشود».

 

۹- خامنه ای درهمان روز ۱۲دی که به خاطر اوج گیری قیام روحانی را سراغ ماکرون فرستاده بود، به ناگزیر سکوت چند روزه خودش را هم شکست و ضمن اعتراف به «ایجاد مشکل برای نظام اسلام» و موکول کردن حرفهایش به بعد، گفت: «دشمن منتظر یک فرصت است، منتظر یک رخنه است که از این رخنه وارد بشود شما همین قضایای این چند روز را مشاهده کنید همه کسانی که با جمهوری اسلامی بد هستند، آن کسی که پول دارد و آن کسی که سیاست دارد، کسی که دستگاه امنیتی دارد همه دست روی دست هم می گذارند تا برای نظام اسلامی مشکل ایجاد کنند. من در خصوص این قضایا حرف‌هایی دارم و در وقت خودش سخن خواهم گفت».

اما سخن پراکنی اصلی خامنه ای که روز ۱۹دی صورت گرفت، به سخنرانی شاه در 16آبان 57 در مرحلة پایانی سلطنتش شباهت داشت که در آن به شنیدن «پیام انقلاب ملت ایران» اذعان کرد. خلیفه ولایت بحرانزده با همان ناگزیری سلطان رو به زوال، اما به سیاق و سبک آخوندی، خطر انقلاب و براندازی از ناحیه مجاهدین و مقاومت سازمانیافته را تحت عنوان رأس سوم مثلث سرنگونی «از طرق اطلاعاتی» و «خبر» و «اطلاع» محرز دانست و گفت: «قرائن و شواهد اطلاعاتی نشان می دهد که این قضایا سازماندهی شده بوده و در شکل گیری آن، یک مثلث فعال بوده است.یک رأس این مثلث، امریکا و صهیونیستها بودند که طراحی را انجام دادند... رأس دوم این مثلث، یکی از دولتهای پولدار خلیج فارس است که هزینه این نقشه را تأمین کرد و رأس سوم نیز پادوها بودند که مربوط به سازمان آدمکش منافقین هستند و از ماهها قبل آماده بودند» (که) «بروند این و آن را ببینند، کسانی را در داخل نشان کنند و پیدا کنند که بهشان کمک کنند تا بیایند به مردم فراخوان بدهند -فراخوان را هم آنها دادند- شعار ”نه به گرانی“ بگذارند. خب این شعاری است که همه خوششان می‌آید؛ با این شعار یک عدّه‌ای را جذب کنند....و مردم را هم دنبال خودشان بکشند؛ هدف این بود».

خامنه ای با تأکید بر جداکردن حساب مرتبطین با مجاهدین با دیگران، اضافه کرد: «تفاوت بگذارند مسئولین ما، مسئولین ذیربط بین آن کسی که بر اثر یک هیجانی از فضای مجازی احساساتی میشه و یک کاری میکند و یک حرفی میزنه، با آن کسی که...مرتبط با منافقین است؛ اینها با هم یکسان نیستند».

۱۰-نیاز به توضیح ندارد که وقتی خامنه ای خطاب به مسئولان و مقامات حکومتی در بحبوحه قیام دستور می دهد حساب هرکس را که مرتبط با مجاهدین باشد از بقیه جدا کنند، هدفش برحذر داشتن مردم و جوانان به پاخاسته از روی آوردن به مسیر مجاهدین و مقاومت سازمانیافته و کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت برای براندازی است. تهدیدی که البته یادآور قوانین و احکام قتل عامی است که در استبداد دینی علیه مجاهدین و هرگونه همکاری و همراهی با آنها صادر و به طور رسمی اعلام شده است.

یاوه های خلیفه ولایت و دستگاه گفتمان سازی فاشیسم دینی حاکم بر ایران، که بیهوده می کوشند نیروی لایزال یک جنبش سازمانیافته انقلابی و میهنی با کهکشانی از شهیدان سرفراز و چند دهه پایداری بی تزلزل در برابر وحشیانه ترین اشکال سرکوب را به طور متناقضی به ابرقدرتهای شرق و غرب عالم و این و آن دولت متعارض در منطقه نسبت بدهند، مهمل تر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد. اما تکرار آن توسط خامنه ای در این شرایط مشخص، می تواند حاکی از شدت ترس او از قدرت بنیان کنی باشدکه تخت خلافتش را به لرزه افکنده است.

این ترس آمیخته به تهدید، در سخنان نمایندة خامنه ای در شورای عالی امنیت رژیم و دبیر این شورا یعنی پاسدار شمخانی هم آشکار است، آن جا که روز ۱۱دی در اوج قیامهای سراسری اعلام کرد: «منافقان پرچم‌های این سناریو را به دست دارند و پاسخ مناسب را از جایی که نمیدانند، دریافت خواهند کرد». بعداً معلوم شد که تهدید سربسته او اشاره به توطئه های زنجیره ای تروریستی است. از جمله اقدام تروریستی در آلبانی علیه گردهمایی نوروزی مجاهدین با حضور خانم رجوی و آقای جولیانی شهردار پیشین نیویورک که توسط نخست وزیر آلبانی در 30 فروردین 97 فاش شد. همچنین اقدام تروریستی که در همان روز برگزاری گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس با همکاری ارگانهای ضدتروریستی و پلیس و قضائیه چند کشور اروپایی خنثی شد.

۱۱-نمونه دیگری از شدت ترس و نگرانی سرکردگان سپاه خامنه ای از مقاومت سازمانیافته، اظهارات پاسدار -سرتیپ سنایی‌راد، معاون سیاسی سپاه پاسداران، است که با ذکر قطره چکانی دستگیریهای گسترده در جریان مقابله با قیام می گوید: «شدیدترین درگیری‌ها در تویسرکان روی می‌دهد که [در آن] چند نفر هم کشته شده اند: از جمله دو نفر که در حمله به زندان کشته می‌شوند که هنوز شناسایی نشده‌اند، چون لیدر و تحریک کننده‌های اعتراضات در این شهر از منافقین هستند و از شهرهای دیگر آمده اند تا شناسایی نشوند؛ و کسانی دستگیر شده اند که از بعد عملیات مرصاد تحت تعقیب بوده اند.... در این میان تعدادی هم خانم بازداشت شده اند که میانسال هستند؛ در دهه ۶۰ هم آن‌هایی که اعتراضات خیابانی سازمان منافقین را رهبری می‌کردند، بیشتر خانم‌ها بودند و اکنون نیز حلقة اصلی تحریک و شروع خانم‌ها بودند. به‌عنوان مثال چهار نفر از این خانم‌ها ایلام را به آشوب کشیدند. بعد از دستگیری این افراد مشخص شد هیچ کدام آن‌ها ایلامی نبودند. به همین ترتیب آن‌هایی که از کرج بودند در کرمانشاه دستگیر شده اند یا آن‌هایی که از بندرعباس بودند در شیراز دستگیر شده اند؛ این‌ها منافقینی بودند که سازمان یافته در شهرها حضور می‌یافتند و شعارها را جهت می‌دادند» (جهان نیوز ۷بهمن ۱۳۹۶).

 

۱۲-در مورد دستگیریهای سراسری برای سرکوب و مهار قیام توفندة دیماه و شمار دستگیر شدگان، حکومت آخوندی هرگز اطلاع رسانی نکرده است. این، نه فقط به خاطر فقدان شفافیت شناخته شده رژیم در این قبیل موارد، بلکه تاکتیک مشخصی است برای سربه نیست کردن دستگیر شدگان در زندانها. سرکردگان دستگاه سرکوب رژیم و رسانه های مارک دار استعماری، که امداد رسانی آنها به رژیم آخوندی شناخته شده است، در جریان قیام گاه به صراحت و گاه با ترفند و به صورت پیچیده این را القاء می کردند که رژیم در سرکوب قیام از تمام ظرفیت نهادهای خود استفاده نکرده و به خوبی مهار اغتشاشات را «مدیریت» کرده است. اما واقعیت این بود که در پس این ترفندها، یکی از وحشیانه ترین اشکال سرکوب، از جمله قتل دستگیر شدگان بدون هیج خبری از دستگیری یا محاکمه آنها به کار گرفته می شد. سپاه پاسداران، به خصوص سازمان اطلاعات سپاه، همراه با وزارت اطلاعات و سازمان بسیج و قرارگاههای ویژه لباس شخصی های خامنه ای و انصار حزب الله و تمامی ارگانهای سرکوبگر و امنیتی نظام ولایت فقیه تمام ظرفیت سرکوب خود را به کار گرفته اند و ترفندهایی نظیر قتل در زیر شکنجه تحت عنوان «خودکشی» را هم بر آن افزوده اند.

 

دبیرخانة شورا در روز ۲۱دی، با صدور اطلاعیه یی دربارة دستگیریهای گسترده اعلام کرد: «دستگیریهای گسترده و جمعی جوانان در شهرهای مختلف، که از آغاز قیام مردم ایران در روز ۷ دی ماه شروع شد، هم چنان ادامه دارد. بر اساس گزارشهای رسیده از داخل ایران و از درون رژیم، شمار دستگیرشدگان تا پایان دومین هفته قیام سراسری مردم ایران دست‌کم به هشت هزار تن می رسد. طی روزهای اخیر چند تن از این زندانیان تحت شکنجه های قرون وسطایی رژیم آخوندی به شهادت رسیده اند».

این اطلاعیه با اعلام رقم ۱۶۰۰ دستگیری فقط در استان خوزستان می افزاید: «علیرغم پنهانکاری رژیم آخوندی، کارگزاران این رژیم در برخی از شهرها ناگزیر به گوشه هایی از ابعاد این دستگیریها اذعان کرده اند. یک هفته پیش محمود صادقی عضو مجلس ارتجاع گفت تعداد دستگیر شدگان به ۳۷۰۰ تن می رسد. معاون سیاسی و امنیتی فرمانداری تهران روز ۱۲ دی ماه اعلام کرد فقط طی سه روز (9 و 10 و 11دی) ۴۵۰تن در تهران دستگیر شده اند».

همچنین در روز 13 بهمن 96 رسانه های حکومتی (از جمله خبر آنلاین و جهان صنعت) اظهارات اصغر جهانگیری، رئیس سازمان زندانهای رژیم، را منتشر کردند که به رقم 4972 دستگیری اعتراف می کرد.

 

۱۳- رژیم آخوندها با همنوایی محافلی که در بقای این رژیم منفعت دارند، بسیار کوشیده و می کوشد که قیامهای دیماه را اعتراضهای معمولی که نمونه های آن در سایر نقاط جهان هم دیده می شوند قلمداد کند. اما یک سئوال ساده اینست که چرا شیوه و شدّت واکنشهای این رژیم هیچ شباهتی با آن نمونه ها که می گوید ندارد؟ و چرا رئیس جمهور این رژیم برای مقابله با اعتراضها در ایران، از رئیس جمهور فرانسه خواستار ایجاد محدودیت برای مجاهدین می شود؟ پاره یی از تصریحات یک پژوهشگر فرانسوی (استفن دودونآنون) در روزنامه لوموند (۳ ژانویه ۲۰۱۸)، می تواند به این سؤالها پاسخ دهد . به نوشتة لوموند: «حکومت اسلامی ایران در برابر تظاهرات اعتراضی، که در این کشور ابعاد ملی یافته، کاملاً غافلگیر شده است. آنچه در ایران امروز می گذرد یک انقلاب به معنای حقیقی کلمه است. این انقلاب ریشه در اعتراض های پراکنده ای دارد که علیه فقر و فاجعه زیست محیطی طی سال های گذشته به طور دائم در جریان بوده است. بی دلیل نیست که این تظاهرات و اعتراضها عمدتاً در مناطق و شهرهای حاشیة کویر ایران روی می‌داد. (اما) آنچه اکنون در جریان است کاملاً متفاوت است. رویدادهای جاری ایران یک انقلاب بزرگ ملی است که به طور بنیادی رأس حکومت اسلامی ایران را نشانه گرفته است.توده های اصلی انقلاب حاضر در ایران را مردم پابرهنه محلات و مناطق فقیرنشین تشکیل می‌دهند و در این معنا می توان گفت که جمهوری اسلامی ایران دچار یک فروپاشی اجتماعی و ایدئولوژیک شده است. بدون شک انقلاب جاری، جمهوری اسلامی ایران را به خطر انداخته (و) کلیه اظهارات مقامات رژیم نشان می‌دهند که اردوی ترس تغییر کرده است: آنکه می ترسد حکومت است، نه مردم. در قیاس با جنبش سبز، که عمدتاً در تهران متمرکز بود و از همین رو سرکوب آن برای حاکمان ایران آسان بود؛ انقلاب جاری ایران، سراسری، سریع و رادیکال است و به همین دلیل مهار و سرکوب آن دشوار و پرمخاطره است. زمین لرزة کرمانشاه در پدیداری زلزلة سیاسی حاضر در ایران بی نقش نبوده است. انقلاب مردم ایران نه این یا آن فرد بلکه کلیت نظام اسلامی ایران را هدف گرفته است».

۰

۱۴- تحلیلگران بر «غافلگیر شدن» رژیم و برهم خوردن تعادل آن در اثر قیامهای دیماه تاکید می کنند، اما برای شورای ملی مقاومت ایران این رویداد نه غیرمترقبه بود و نه دور از انتظار. شورا طی سالهای گذشته همواره بر خصلت انفجاری جامعه تاکید کرده و در بیانیه های خود زمینه های عینی و چشم انداز رشد تضاد های درونی رژیم و تضاد اصلی بین جامعه و رژیم را آبستن خیزشها و قیامهای مردمی می دانسته است.

شورا در بیانیة مرداد 1396 اعلام کرد: «مجموعة رویدادها در جبهة حاکمان و در صفوف توده ها و نیز اوضاع کلی کشور نشان از آن دارد که جامعه در شرایط انقلابی قرار دارد و غلبه بر تمام فجایعی که محصول حاکمیت استبداد دینی است، با سرنگونی این نظام جهل و جنایت آغاز خواهد شد».

بیانیه شورا، ضمن پرداختن به جنبش دادخواهی و کارزار سراسری تحریم انتخابات نامشروع رژیم ولایت فقیه، که با شعار «نه جلاد، نه شیاد» برپا شد، تأکید کرد: «آن چه در چند روز و شب پس از انجام انتخابات در جامعه اتفاق افتاد، سیمای نیروی سوم را به رخ باندهای حکومت و ناظران جهانی کشید. جنبش اجتماعی در سراسر ایران تحت حاکمیت استبداد مذهبی نشان داد که در هر فرصت مناسب می تواند عرض اندام کند. زنان و مردان ایران زمین بی ترس و لرز، معیارها و قواعد ارتجاعی حاکمیت را نادیده می گرفتند و در چارگوشة میهن اسیرِ ارتجاع، در هر مکانی که فرصت تجمع می یافتند فریاد آزادیخواهی سر می دادند. اگر خامنه ای مدت کوتاهی پس از رؤیت این خیزشهای پرشکوه فرمان ”آتش به اختیار“ می دهد، قبل از هر چیز به ناتوانی در مقابل جامعة آماده به قیام اعتراف می کند».

۰

۱۵-خامنه ای هرچند قیام شکوهمند ۶ دی ۱۳۸۸ را با نیروی سرکوب مهار کرد، اما به خوبی می دانست که باد کاشته و توفان درو خواهند کرد. ولی فقیه از سال 1388 به طور مداوم کابوس «فتنه» جدید می دید و برای جلوگیری از انفجار خشم انباشته شده در جامعه، با سبعانه ترین شیوه ها مبارزة روزمرة مردم را سرکوب می کرد. او در رؤیای تثبیت امنیت ولایتش با بهره برداری از شرایط بین المللی و تسلط رویکرد مماشات، بیشترین امکانات کشور را برای به غل و زنجیر کشیدن مردم اختصاص داد. اما این راهکار ددمنشانه، که با تدابیر رئیس جمهور شیادش رنگ آمیزی می شد، نتوانست مانع بروز خشم و نفرت مردم جان به لب آمده شود. وضعیت فلاکتبار مردم و شرایط انقلابی، به ویژه درهم شکستن اتوریته ولی فقیه در قیامهای سال 1388 و پایان سال 1389، کارگران، معلمان، پرستاران، دهقانان، دانشجویان، بازنشستگان، ارتش بیکاران، غارت شدگان، زنان، مدافعان محیط زیست، دستفروشان ،کولبران و غیره ، غیره ...را به رویارویی با رژیم می کشاند و در این دوران شاهد هزاران حرکت اعتراضی از جانب توده های مردم بودیم.

زمان کوتاهی پیش از خیزش دی ماه، مردم سراسر ایران در یکی از درخشان ترین اتحادها و همبستگی های خود به طور مستقل به یاری زلزله زدگان استان کرمانشاه شتافتند و بی اعتمادی مطلق از حاکمیت و بی اعتباری رژیم را در مارش یاری به سوی کرمانشاه نشان دادند. خامنه ای و سپاه منفور پاسداران به رمز و راز این همبستگی و صدای ناقوسی که در دی ماه به گوش همگان رسید، پی نبردند.

اکنون هفت ماه پس از قیام، نمایندگان مجلس رژیم نسبت به ناراضی بودن ۹۹درصد از مردم درمناطق زلزله زده کرمانشاه هشدار می دهند(قاسم جاسمی، ایلنا ۱۰مرداد ۱۳۹۷). هموطنان زلزله زده در کرمانشاه به علت فقر و بیکاری بالاترین آمار فروش کلیه را دارند. یک کارگزار رژیم می گوید:«ما با مواردی از زنان مواجهیم که به 5 میلیون تومان نیاز دارند و دستشان از هرجایی کوتاه است و می‌خواهندکلیه‌شان را بفروشند(سایت جماران اول دی ۱۳۹۶).به نوشته رسانه های رژیم ۸۱مدرسه در استان کرمانشاه نیاز به باز سازی دارند و 55 مدرسه در روستاها تخریب شده اند. همین منبع برآورد کرده است که « یک سوم مدارس و بالغ بر 140تا 150 هزار کلاس درس درکشور» فرسوده هستند و «هنگام زلزله، بمب ساعتی می شوند» (‌جامعه فردا ۱۰ آذر ۹۶).

منبع :بیانیة سی و هفتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران-شهریور ۹۷

ادامه دارد

بیانیه سی و هفتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران- فصل اول-قیامهای سترگ و سراسری مردم ایران در یوتیوب سیمای آزادی

لطفا به اشتراک بگذارید: