امواج سهمگین بحرانها – ۲۰شهریور۱۳۹۷
امواج سهمگین بحرانها – ۲۰شهریور۱۳۹۷
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی در نشست روسا و کارگزاران رژیم در دانشگاهها، در حالی که بحرانهای متعدد گریبانگیر رژیم را ابرچالش مینامید، گفت: : ابرچالشهای زیادی داریم و آب یکی از آنهاست. وضع در خوزستان، اصفهان، یزد و کرمان نشان میدهد این واقعیتهای روی زمین ماست اما در بعضی مناطق ما چالش آب آشامیدنی داریم که چالشی جدی در آینده ایران است». جهانگیری با اشاره به طوفان شن که در سیستان زندگی مردم را سیاه کرده به یکی دیگر از این ابرچالشهای زیست محیطی که بر اثر عملکردهای رژیم دامنگیر مردم ایران شده اشاره کرد و نهایتاً به یک واقعیت مهم اعتراف کرد و گفت: « مشکلات امروز راهکار سیاسی دارد نه اقتصادی. نه اینکه گروهی بروند که بعدی بیاید».
اما محمدرضا باهنر از مهرههای باند خامنهای این نظر را رد میکند و وجهی از سر درگمی رژیم در زمینة اقتصاد را به نمایش گذاشته و میگوید: دولتمردان اگر مستقیم و یا غیر مستقیم برای حل مشکلات اقتصادی کشور دنبال راهحل سیاسی هستند راه را اشتباه رفتهاند. با هنر هشدار میدهد که اوضاع به سمتی دارد پیش میرود که ممکن است نرخ تورم 49.5درصدی تورم در زمان رفسنجانی هم شکسته شود.
علی لاریجانی رئیس مجس ارتجاع روز گذشته در یک سخنرانی در شهرستان استهبان، از درمان بیماریهایی که اقتصاد کشور دچار آن شده ابراز یأس کرد و گفت: وضعیت کشور نیز از نظر اقتصادی به گونهای است که باید جراحیهایی در آن شود.
واقعیت این است که بحران اقتصادی اکنون فراتر از یک مقولة اقتصادی و حتی یک مسأله سیاسی به گفتة سردمداران رژیم به یک مسأله امنیت ملی تبدیل شده این را پاسدار شمخانی اعتراف میکند و میگوید:
علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی : شایداین سوال توی ذهن باشه که شورای امنیت ملی چه نسبتی با ایران خودرو داره؟ نسبت شورایعالی امنیت ملی با اقتصاد امروز، اقتصاد تبدیل به یک مقوله امنیت ملی تو کشور ما شده هم بدلیل آسیب پذیری هاییکه داره هم بدلیل تمرکزی که دشمن کرده
بحران سیاسی گریبانگیر رژیم اگر شدیدتر از بحران اقتصادی نباشد، قطعاً کمتر از آن نیست. در صحنة منطقهیی و بینالمللی رژیم روز به روز منزوی تر و مطرودتر میشود که یک نمود آن در به آتش کشیدن کنسولگری رژیم در بصره توسط مردم شیعة به جان آمدة این شهر، از خشم انفجاری مردم عراق از رژیم ولایت فقیه درست مانند مردم ایران خبر میداد.
رژیم درست همان گونه که تلاش میکند قیام مردم ایران را ناشی از مشکلات صنفی و معیشتی قلمداد کند، کوشید خاستگاه اعتراضات مردم بصره را هم منحصر به مشکلات و مسائل معیشتی کند. اما شعارهای روحانیون و طلاب شیعه در شهر کربلا و شعارهای نه به خامنهای نه به فرعون! به خمینی نه به شیطان این تلاشها را نقش بر آب میکند.
این وضعیت زبان کسانی را که در رژیم معتقدند باید از عراق و از سوریه خارج شد، دراز کرده و یکی از اعضای مجلس ارتجاع به نام غلامعلی جعفرزاده در همین رابطه گفت: «دلیلی برای حضور ما در عراق نیست و چرا ما باید هزینه و شهید برای دفاع از عراق بدهیم ».
بحران سیاست خارجی وقتی به برخورد با موضوع برجام و چگونگی برخورد با آمریکا و غرب میرسد، تبدیل به جنگ شدید باندی میشود تا آنجا که باند مقابل روحانی را به حذف فیزیکی و دچار شدن به سرنوشتی مشابه سرنوشت رفسنجانی تهدید میکند. و در رسانههای خود دولت روحانی را عامل آمریکا و انگلیس قلمداد میکند و یکی از کارشناسان این باند به نام کوشکی میگوید: دولت روحانی عمداً می خواهد مشکلات و بحرانها را به جایی برساند که نظام حاضر به مذاکره با آمریکا شود.
اما پایة همة این بحرانها، بحران اجتماعی و شرایط انفجاری مردم به جان آمده است. رسانههای رژیم از جمله امروز نوشتند که 72.5 درصد حقوق کارگران، که البته کارگرانی که کار میکنند و حقوق میگیرند منظور است. تنها صرف غذایی میشود که آنها را زنده نگهدارد. از این رو کابوس قیام گرسنگان، بر این رژیم سنگینی میکند.
امواج سهمگین بحرانها- گفتگو با میثم ناهید
همون طور که در این گزارش هم دیدیم، این روزها بحرانهای فعال در رژیم فعالتر و حادتر شده که بازتابهای آن را در رسانههای نظام و در اظهارات مقامها و مهرههای رژیم دیدیم. برای بررسی این موضوع و آثار و چشماندازهای آن گفتگویی داریم با میثم ناهید.
س: امروز جهانگیری معاون روحانی گفت ما با جنگ روانی روبرو هستیم. منظورش از جنگ روانی چیست؟
ج: این حرف تنها جهانگیری نیست. هم خود خامنهای و هم روحانی مدتیست که روی جنگ روانی انگشت میگذارند. اگر خاطرتون باشد چندی پیش که روحانی مصاحبه تلویزیونی داشت گفت که مشکلات هست، اما عمده موضوع جنگ روانیست.
س:خب چرا؟... چرا این طور لاپوشانی میکنند؟ در حالی که همه این بحرانها رو میبینن و لمس میکنند...
ج: بله دقیقا. اما این وضعیت اجتناب ناپذیره. چرا؟ چون بازتاب و نمودی از فاز پایانی رژیمه.
نه تنها این رژیم، هر رژیم دیکتاتوری وقتی به مرحلة پایانی عمر خودش میرسه، سرانش به عنوان آخرین شگرد تلاش میکنن بحرانهای مرگباری رو که حاصل مرحله پایانی رژیمشون هست ، جنگ روانی جلوه بدن.
به همین رژیم نگاه کنید. یک روز که شمشیر رو از رو میبست و تا قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی هم پیش میرفت. وقتی دید جواب نداره، یکباره دیدیم رفت تو نمایش اصلاحطلبی! مدتی هم تلاش کرد عمر رژیمش رو با این صنعت اصلاح طلبی قلابی طولانی کنه. بعد از اینکه مانور اصلاحات هم سوخت (که شاخصش قیام ۹۶ با شعار دیگه تمومه ماجرا بود) دیگه دست رژیم خالیه.
از آنطرف بحرانها که سر ایستادن ندارن و روز به روز در حال افزایش و حادتر شدن هستند. خب رژیم یا باید پاسخ منطقی و علمی به این بحرانها بده، که از ماهیت یک رژیم مستبد چنین چیزی در نمیاید، بنابر این رو میاره به آخرین حربه. یعنی مطرح کردن اینکه این بحرانها جدی نیست و همش جنگ روانیه!
در مرحلة پایانی رژیم شاه هم همینطور بود. ۱۷شهریور مردم رو به رگبار بست و کشتار کرد. قیام بیشتر اوج گرفت و رادیکالتر شد. بعد نخست وزیر عوض کرد. جواب نداد و ازهاری در مجلس گفت این تظاهراتها واقعی نیست و نوار است! یعنی همان جنگ روانی!
این در حقیقت همان پروپاگاندایی است که چند ماه پیش خامنهای تاکید میکرد باید از آن استفاده کنیم و سیاه را سفید جلوه دهیم.
اما ورای پروپاگاندا، واقعیت روی زمین که مردم با گوشت و پوستشان لمس میکنند، جهش دیوانهوار بحرانهاست. دلار ۱۵هزار تومانیست؛ گوشت ۶۰هزار تومانی؛ باتری کامیون ۳میلیون تومانی؛ بیکاری ۱۵میلیونی؛ آتش زدن کنسولگری رژیم در بصره؛ جارو شدن رژیم در عراق و منطقه و نمایان شدن جارو شدنش از سوریه و فرو ریختن عمق استراتژیک نظام و بازگشت شدیدترین تحریمهای تاریخ و...
س: شما الان به بحرانها اشارهای کردید. میشه شمایی از مجموع این بحرانها ارائه بدهید؟
ج: به طور کلی:
-قیام سراسری دیماه و ادامه و استمرار آن تا همین امروز
- گسترش کانونهای شورشی که امان رژیم را بریده تاجاییکه یکی از رسانههای رژیم اعتراف میکنه: «مجاهدین تشکلهایی بنام «کانونهای شورشی» درست کردهاند که هم قدرت تکثیر نیرویی دارند و هم از پتانسیل جایگزینی لیدرهای صحنه برخوردار میباشند!» (بهارستانه-۶شهریور۹۷)
-شکست طرحهای تروریستی علیه دشمن اصلی و دستگیری دیپلمات نظام و مزدورانش در آلمان، بلژیک، فرانسه، آلبانی، آمریکا
-قیام مردم عراق بر ضد دخالتهای نظام و آتش زدن کنسولگری رژیم و تمامی مقرهای احزاب وابسته به آن در بصره
-وضعیت درهم شکسته اقتصادی با دلار ۱۵هزار تومانی
-جنگ شدید باندی و اوجگیری بحران درونی نظام
-شکست برجام و بازگشت «شدیدترین تحریمهای تاریخ»
-جلسه پیش روی شورای امنیت درباره رژیم (۴مهر) که رئیسجمهور آمریکا شخصا ریاست آنرا بر عهده خواهد داشت
س: اما بارها خود خامنهای و گاهی هم روحانی صراحتاً گفتهاند که تحریمها واقعی هستند اما راهحل هم داریم!
ج: اینکه میگویند تحریمها واقعیست خودش در تناقض با آن حرفشان است که میگویند جنگ روانیست. خود این تناقض نشان میدهد خط، مسیر و راهحل مشخص و مادی برای خروج از بحرانها ندارند.
از طرفی اگر راهحل دارند، چرا ارائه نمیدهند؟
ببینید یک مثال بزنم. اگه خاطرتون باشه سال ۲۰۱۵ بحران اقتصادی یونان اوج گرفته بود. این کشور ۳۲۳ میلیارد دلار بدهی داشت. صندوق بین المللی پول اعلام کرد که بدهی یونان معوق شده و نهاد تثبیت مالی اروپا (که در سال ۲۰۱۰ برای کمک به حل بحران مالی حوزه یورو بنا شد) گفت که این موضوع به مفهوم این است که یونان تعهد مالی خود را انجام نداده است.
وقتی حزب سیریزا سر کار آمد با اینکه این بحران کمرشکن در برابرش بود، راهحل مشخص ارائه داد و بر همان اساس در نهایت یونان را از آن بحران خارج کرد.
خب شک نکنید اگر خامنهای و روحانی هم در وضعیت بحرانی نظام (که از نظر مرگبار بودن به مراتب از بحران یونان بالاتر است) راهحلی عملی داشتند، با سرعت ارائه میدادند. اما کو راه حل؟
رژیم دو راه و دو مسیر (و نه راه حل) پیش رو دارد.
- یا به خواستههای جامعه جهانی و مشخصا ۱۲ماده آمریکا تن بدهد؛ که خروجیاش میشود همان تنزل بیپایان که تا نفی خود ولایتفقیه هم میرود که این راه را برای قیام هر چه بیشتر باز میکند
- ادامه مسیر رویارویی با جامعه جهانی که خروجیاش میشود خفگی اقتصادی و هر چه تنگتر شدن حلقه محاصره، که این هم یعنی عبور هر چه بیشتر از آستانه تحمل جامعه که باز هم خروجیاش میشود قیام! در واقع هر دو راه و هر دو مسیر به یک جا و یک مقصد میرسند، سرنگونی!