سه برآمد بی سابقه در اعتلای قیام - فصل سوم-بیانیه سی و هفتمین سالگرد تاسیس شورای ملی مقاومت ایران

بیانیه سی و هفتمین سالگرد تاسیس شورای ملی مقاومت ایران - فصل سوم- سه برآمد بی سابقه در اعتلای قیام


بیانیة سی و هفتمین سالگرد تأسیس


شورای ملی مقاومت ایران 


فصل سوم :


سه برآمد بی سابقه در اعتلای قیام


شورش کازرون، اعتصاب سراسری کامیونداران، خیزش تهران


 

۲۳-اگر چه جوشش قیام در هریک از شهرها و کانونها و اقشار شورشی دارای ویژگهای بارزی از تپیدنهای یک جامعه انقلابی هستند و هریک به نوبه خود برگشت ناپذیری اوضاع به قبل از قیام دیماه را نشان می دهند، اما شورش خونین کازرون، اعتصاب سراسری کامیونداران و خیزش بازار تهران، به طور فوق العاده یی حائز اهمیت اند.

در کازرون رویارویی توده یی با شرکت همه اقشار جامعه، از یک خواست مشخص در زمینة تقسیمات کشوری شروع شده و در مدتی کوتاه به یک قیام خونبار مردمی در برابر تمامیت رژیم، با خروش «وای به روزی که مسلح شویم» و «ما لشکر ناصردیوان، آماده ایم آماده»، اوج گرفت که نسل به پاخاستة امروز را با نبردهای مسلحانه در برابر استعمار انگلیس پیوند می داد.

اعتصاب سراسری کامیونداران از مطالبات معین صنفی علیه تعرض استثمارگرانه به معیشت و حقوق رانندگان زحمتکش شروع شد و در گسترش سیاسی و همبستگی انقلابی و تداوم خود رخدادی بی سابقه در تاریخ معاصر ایران شد و در ابعادی از اعتصاب تاریخی نفتگران در آخرین مرحلة سقوط رژیم شاه فراتر رفت. اعتصاب یک پارچة بازار و قیام روز سوم تیر در تهران رژیم ولایت فقیه را نه فقط در مرکز دار الخلافه، بلکه در قلب اقتصادی – اجتماعی آن یعنی بازاری که پایگاه سنتی خود تصورّش می کرد، به چالش کشید.

به این ترتیب اعتلای شتابان اعتراضها از مطالبات صنفی یا محلی به رویارویی مستقیم با حکومت و نمایندگان سیاسی آن، مانند همة اعتراضهای بزرگ توده ای نشان می دهد که جامعه به سرچشمة مشکلات خود آگاهی یافته و در برابر گُزینه هایی که باندهای حکومتی و دستگاه های اطلاعاتی برای انحراف اذهان معرفی می کنند، مصونیت یافته است. علاوه براین در این سه برآمد انقلابی، چشم انداز پیروزی به یمن اتحاد سراسری و پیشگامی و هژمونی راه حل و راهبرد واقعا انقلابی خود را با وضوحی درخشان نشان داد.

 

۲۴- خیزشهای مردم کازرون که زمینه آن به اعتراض به طرح تفکیک این شهر از یک سال پیش بر می گشت، روز ۲۶فروردین با برپایی اجتماع عظیم مردم این شهر به سرعت مضمون سیاسی و ضد حکومتی پیدا کرد و به قیامی چند ده هزار نفره تبدیل شد.

روز ۲۷ فروردین، بازاریان، اصناف و فرهنگیان کـازرون اعتصاب کردند و شهر به حالت تعطیل درآمد. روز 31 فروردین، زنان و مردان کازرون در ادامه خیزش خود محل نماز جمعه کازرون را تسخیر کردند و با سردادن شعارهایی همچون؛ «وای به روزی که مسلح شویم»، «ننگ ما ننگ ما صدا و سیمای ما»، «دشمن ما همین جاست؛ دروغ می گن آمریکاست» و… خشم و نفرت خود را به نمایش گذاشتند.

اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی، در روز اول اردیبهشت با بیان ترس و نگرانی رژیم گفت: « موضوع کازرون باید جمع بشه، یعنی چی یک موضوعی درست بشه مردم یک شهرستانی رو هر روز بیایند توخیابان یک عده بر موج آنها سوار بشن هی شعارهای جدید بدهند»

اما چند روز بعد (جمعه ۷ اردیبهشت) هزاران تن از مردم کازرون باز هم به خیابان آمدند و فریاد زدند: «اگر خیانت بشه، دوباره قیامت میشه»!

سپس در روز ۲۰ اردیبهشت، مردم و معلمان ‌آگاه و هوشیار کازرون در تظاهراتی قدرتمند، با تظاهرات سراسری معلمان در بیش از ۳۰شهر در سراسر ایران همراه شدند و به خامنه ای و روحانی و معاون او نشان دادند که مسأله کازرون از مسألة سایر شهرهای میهن جدا نیست که رژیم آخوندی بتواند «آن را جمع کند».

تظاهرات سراسری معلمان، علاوه برکازرون، در شیراز، ممسنی، شهرضا، شهرکرد، مشهد، بجنورد، بیرجند، سقز، بانه، سنندج، دهگلان، مریوان، مهاباد، قروه، زیویه، دیواندره، تبریز، رشت، ساری، خرم آباد، بهبهان، بندرعباس، بوشهر، همدان، کرمانشاه، اراک، قزوین، زنجان، اصفهان و تهران هم برگزارشد.

 

۲۵-روز ۲۶ اردیبهشت مردم کازرون با خروش شعار «وای به روزی که مسلح شویم» پاسخی دندان شکن به توطئه ها و ترفندهای سرکوبگرانة رژیم دادند. در این روز بار دیگر اقشار مختلف مردم دلیر کازرون در اعتراض به طرح تجزیه و تفکیک این شهرستان، در میدان شهدای این شهر دست به تظاهرات زدند و به سمت فرمانداری این شهر راهپیمایی کردند و شعار می دادند: «دشمن ما همینجاست الکی میگن آمریکاست»؛ «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم»؛ «وای به روزی که مسلح شویم»؛ «کازرونی با غیرت اتحاد اتحاد».

تظاهر کنندگان با اشاره به ناصر دیوان کازرونی (فرماندة دلیر جنگهای ضد استعماری این خِطِه) فریاد می زدند: «ما لشکر ناصر دیوان، آماده ایم آماده ایم، بهر دفاع از کازرون آماده ایم آماده ایم». روز ۲۷اردیبهشت، به دنبال آتش گشودن لشکر جرار خامنه ای به سوی معترضان بی دفاع، شماری از مردم کشته و مجروح شدند. اما خیزش مردم مقاوم و دلیر کازرون و جنگ و گریز آنها با نیروهای سرکوبگر، در پنجشنبه شب و تا صبح جمعه ادامه یافت.

درهمین روز مسعود رجوی در پیامی به مردم و جوانان و جنگاوران کازرون گفت: «دست مریزاد که درس جانانه‌ای به دشمن دادید و پوزة آن را به خاک مالیدید. اینست کازرون که با مشعل قیام به پیشواز رمضان رفت. خیابانها را در اختیار گرفت، آتش دشمن را با به آتش کشیدن مراکز سرکوب و چپاول و غارت، و گوشمالی دادن پاسداران ولایت، جواب داد.همه چیز از این خروش آغاز شد: ”وای به روزی که مسلح شویم!“ (کازرون-31 فروردین97).

روز بعد، آخوند شیاد معاونش را به صحنه فرستاد تا دستور ”جمع کردن“ کازرون را ابلاغ کند. به راستی که ”اصولگرا و اصلاح طلب“ هر دو همسان و همانند به پای ولایت فقیه نشسته‌اند. زیرا موجودیت و سرنوشتشان به آن گره خورده است.

اما شورشگران کازرون، به رغم ارعاب و تهدید و دستگیریها، فرمان آخوند روحانی را به پشیزی نخریدند و دوباره همان شعار ممنوعه را سر دادند که ارتش آزادیبخش را طنین‌انداز می‌کند.

این دیگر برای خلیفة ارتجاع قابل تحمل نبود و از ضامن خارج شد. ارتش آزادیبخش کابوس دشمن است. خلیفة زبون گمان می کرد خیزش کازرون با دستور آتش گشودن و شلیک، فروکش می کند و جمع می شود. نمی داند که از کارون تا زاینده رود و اترک و ارس، و از دریاچه ارومیه تا هامون، همه جا شعله‌ور می‌شود».

 

۲۶-روز ۲۸اردیبهشت،درحالی که پاسداران، بسیجیان و لباس شخصی‌ها و گارد ضد شورش اعزامی از شهرهای دیگر در نقاط مرکزی کازرون مستقرشده و خیابانهای منتهی به محل نمایش جمعه را مسدود کرده بودند، مردم به پاخاسته با سر دادن شعار مراسم حکومتی نماز جمعه را به هم زدند. تجمعی هم که قرار بود استاندار فارس در آن سخنرانی کند با شعار «استاندار بی بته اعدام باید گردد» بهم خورد. حملات نیروهای سرکوبگر به معترضان در خیابان شهدا به درگیری‌های وسیع خیابانی و جنگ و گریز کشیده شد که تا بامداد شنبه ادامه یافت.

روز ۲۹ اردیبهشت مردم کازرون با شعار «برادر اسیرم آزاد باید گردد» به خیزش خود علیه اقدامات سرکوبگرانه رژیم و به شهادت رساندن و بازداشت فرزندانشان ادامه دادند و این شهر را به صحنه رویارویی با تمامیت دستگاه سرکوب نظام آخوندی تبدیل کردند.

روز اول خرداد، مردم کازرون پیکرهای شهیدان را در تظاهرات باشکوهی به خاک سپردند.

یک پاسدار ولایت خامنه ای در جلسة توجیه نیروهای لباس شخصی و بسیجی که کارشان سرکوب قیامهاست، در بارة قیام کازرون می گوید: «من خودم کازرونی نیستم یعنی می خواهم بگم طرف کسی را نمی خواهم بگیرم. اما تو آن شلوغی یکهو حمله میشود به پاسگاه پلیس، شما انتظاردارید وقتی به پاسگاه پلیس حمله بشود پلیس چه کار کند؟ این مردم که رفتند دنبال خواسته به زعم خودشان به پندار خودشان به عقیده خودشان به حق خودشان بودند اما فقط دو نفر کافیست که در آن جمع یک کاری بکند، سازمان مجاهدین توی هر شهر از این دو نفرها دارد»( سایت آپارات ۲۷خرداد۱۳۹۷ ).

 

۲۷-قیام سراسری کامیونداران و رانندگان ماشینهای سنگین

یکی از مهمترین خیزشهای توده ای در سال گدشته، اعتصاب و تجمع سراسری کامیونداران و رانندگان کامیون و ماشینهای سنگین بود. آنها با شعار «حق دادنی نیست؛ بلکه گرفتنی است»، حرکت اعتراضی خود را از روز اول خرداد در چندین شهر بر اساس فراخوان و هماهنگی قبلی از طریق شبکه های اجتماعی شروع کردند

بر اساس گزارشهای منتشر شده توسط دبیرخانة شورا و انتشار صدها فیلم در شبکه های اجتماعی از این قیام گسترده، رانندگان در حدود 250 شهر و روستا در تمام استانهای کشور در این جنبش اعتراضی شرکت داشتند و با محاسبه تمامی تجمعها و راهپیماییها و با احتساب تکرار حرکت اعتراضی در برخی از نقاط کشور در مجموع کامیونداران بیش از 900 جرکت اعتراضی انجام دادند و این مجموعه سبب آن شد که خودروهای نفتکش هم نتوانند سوخت به شهرها برسانند. از آن جا که نبض اقتصاد ایران با حرکت ماشینهای باربری سنگین می تپد و به خاطر سراسری بودن این خیزش و هماهنگی اعتصاب کنندگان می توان گفت قیام کامیونداران گسترده ترین حرکت اعتراضی در تاریخچه این رژیم است.

بر اساس داده های آماری وزارت راه و شهرسازی، حدود ۳۶۰ هزار دستگاه کامیون با بیش از۵۰۰ هزار راننده در ایران وجود دارند. فقط در استان خراسان شمالی شمار راننده ها بیش از هفت هزار نفر و شمار ناوگان باری در حمل و نقل عمومی این استان نیز بیش از پنج هزار دستگاه است.

قیام سراسری کامیونداران در اعتراض به پایین بودن کرایه، بالا بودن هزینه های لجستیکی و لوازم یدکی، کاهش حق بیمه رانندگان، افزایش عوارض و قسطهای خودروهای خریداری شده، بود.

غافلگیر شدن کارگزاران رژیم از این جنبش گسترده را می توان از خلال واکنشهای رسانه های حکومتی فهمید.

براساس گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا در روز اول خرداد : «تعداد زیادی از کامیون‌داران گنابادی در اقدامی بی سابقه با توقف کامیو‌نهای خود در ابتدای جاده نوقاب به بیدخت اعتصاب کردند. شهرستان گناباد دارای بیشترین ناوگان حمل ‌و نقل برون شهری در استان خراسان رضوی بوده و نقش بسزایی نیز در حمل ‌و نقل کالا در کشور دارد، به طوری که بیش از ۲۵۰۰ نفر به عنوان راننده در این بخش فعال هستند»

 

رانندگان معترض در روز ۲ خرداد در بیش از ۱۰۰ شهر با توقف وسایل نقلیه شان به اعتراض خود ادامه دادند. در این روز شهرهای جدیدی به شبکه سراسری اعتصاب و تجمع پیوستند. در شیراز برای دومین بار رانندگان تانکرهای سوخت رسان دست از کار کشیده و مقابل پالایشگاه شیراز تجمع کردند.

خیزش سراسری کامیونداران در روز ۳ خرداد ادامه پیدا کرد و ۱۷۰ شهر را دربرگرفت. در این روز دبیرخانة شورا اعلام کرد: «سپاه پاسداران و نیروی انتظامی با ترفندهای مختلف از جمله تحت فشار گذاشتن رانندگان تانکرهای سوخت برای شروع به کار و راه انداختن تانکرهای وابسته به سپاه که با اسکورت در جاده ها حرکت می کردند، در صدد بر آمدند تا این اعتصاب را در هم شکنند. اما اعتصابگران شریف با اتحاد عمل و یکپارچگی این توطئه ها را در‌هم ‌شکستند و با کنترل راههای اصلی اجازه ندادند، رانندگان وابسته به رژیم اعتصاب شکنی کنند»

روز 4 خرداد قیام کامیونداران در ۱۷۷ شهر در ۲۹ استان گسترش یافت. در این روز رانندگان معترض با پارک کردن وسیله نقلیه خود و تجمع در ورودی برخی از شهرها ترافیک سنگینی را در جاده ها ایجاد کردند.

اعتصاب سراسری رانندگان کامیون و خودروهای سنگین در پنجمین روز خود به تمامی ۳۱ استان کشور و حدود ۲۲۰ شهر گسترش یافت.

در روز ۶ خرداد، همزمان با ادامه خیزش کامیونداران، رانندگان تاکسی در تهران در همبستگی با اعتصاب کامیونداران و در اعتراض به نرخ کرایه و گرانی لوازم یدکی دست به اعتصاب زدند.

روز ۷ خرداد، خبرگزاریهای حکومتی با انتشار سخنان مقامهای دولتی و بیانیه «انجمن صنفی کامیونداران»، «پایان رسمی» اعتصاب را اعلام کردند. اما انتشار تصاویر رانندگان اعتصابی شهرهای مختلف در فضای مجازی نشان داد که اعتصاب سراسری رانندگان کامیون ادامه داشته است. کمااینکه در روزهای 8 و 9 و ۱۰ خرداد ، خیزش سراسری کامیونداران ادامه یافت.

 

روز ۱۱ خرداد، در یازدهمین روز جنبش قدرتمند کامیونداران، علم الهدی، آخوند تبهکار و نمایندة خامنه ای در استان خراسان رضوی، ترس حکومت از خیزش کامیونداران را چنین بیان کرد: «الان که دیگر دشمن آمده اقتصاد این مملکت را هدف قرار داده، می خواهند ما را مستأصل کنند، شما دست به اعتصاب می زنید، ببینید عزیزان، این اعتصاب مثل رفتن از این طرف میز به آن طرف میز است».

رادیو آلمان در روز ۱۳ خرداد گزارش داد که: «اعتصاب کامیونداران ایران، وارد فاز مذاکره و تصمیم گیری شده است. اعتصاب اول خرداد شروع شد و به ۲۰۰ شهر سرایت کرد و محور آن اعتراض به پایین بودن و ثابت ماندن کرایه حمل بار در سالهای گذشته در کنار افزایش هزینه سوخت، استهلاک، لوازم یدکی، حق کمیسیون شرکتهای حمل و نقل بود. محروم بودن از خدمات بازنشستگی و بالا رفتن هزینه بیمه نیز مزید بر علت شدند».

در روزهای بعد حرکتهای اعتراضی رانندگان به طور محدود ادامه پیدا کرد و سرانجام در روز ۱۹ خرداد، با تحقق برخی از خواسته های کامیونداران، و عقب نشینی نسبی حاکمیت، کامیونداران به پیروزی نسبی دست یافتند. کامیونداران اعلام کردند که در صورت عدم تحقق خواسته های شان برای بار دیگر دست به اعتصاب خواهند زد.

قسمتهای دیگر بیانیه شورای ملی مقاومت:


بیانیه سی و هفتمین سالگرد تاسیس شورای ملی مقاومت ایران-قسمت اول


بیانیه سی و هفتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران- فصل اول-قیامهای سترگ و سراسری مردم ایران


بیانیه سی و هفتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران- فصل دوم- تداوم قیام پر توان رنگین کمان بیشماران


بیانیه شورای ملی مقاومت ایران در سی و هفتمین سالگرد تاسیس آن-قسمت دوم


 

بیانیه سی و هفتمین سالگرد تاسیس شورای ملی مقاومت ایران - فصل سوم- سه برآمد بی سابقه در اعتلای قیام در یوتیوب سیمای آزادی

لطفا به اشتراک بگذارید: