پوسیدگی حربه‌های اعتقادی نظام – ۲۴شهریور۱۳۹۷

پوسیدگی حربه‌های اعتقادی نظام – ۲۴شهریور۱۳۹۷


گزارش و گفتگو با علیرضا معدنچی


 

در ماه محرم به نظر می‌رسه که دکان دینفروشی رونق پیدا می‌کنه و به قول معروف نان آخوندها و روضه خونها توی روغنه، اما در نمایش جمعه‌های دیروز شاهد بودیم که بخشی از خطبه‌ها و سخنرانیها به آه و نالة امام جمعه‌ها و سخنرانهای قبل از خطبه‌ها به آه و ناله از این که جوانان را از آنها ربوده‌اند و مساجد رونق ندارد و کسی جرأت امر

آخوند علم‌الهدی ـ نمایش جمعه مشهد 23شهریور


مرحله سوم امر به معروف و نهی از منکر عملی ست قیام کنیم حرکت کنیم برخورد کنیم حتی در درگیری های فیزیکی بر حسب تناسب با جریان منکر و با عامل منکر

علم الهدی: آموزه دوم مرز نشناسی امر به معروف و نهی از منکر.

ما تا به کجا امر به معروف و نهی از منکر کنیم اینکه بعضیها فکر کردن قانون مرز امر به معروفه قانون مرز امر به معروف نیست،

پس مرز برای امر به معروف نیست نمیتوانم بگم امروزی که من آبروم در خطر افتاد دیگه امر به معروف و نهی از منکر نمی کنم، در عین حال ساکت و آرام بنشینم. مرز نداره نهی از منکر .

این حرفهای امام جمعه و گماشتة خامنه‌ای در مشهد بود، بعضی دیگر از گماشته‌های خامنه‌ای در شهرهای دیگر هم به همین روال حرفهایی زده‌اند. اما آخوند صدیقی امام جمعة نمره موقت خامنه‌ای در تهران که به نظر می‌رسد بیشتر از بقیه سرش توی حساب است، حرف متفاوتی دارد:

آخوند صدیقی ـ نمایش جمعه تهران 23شهریور


امر به معروف و نهی از منکر که بقدری عملا متروک شده آدم رویش نمیشه در مورد امر به معروف و نهی از منکرحرف بزند چون فقط حرف است عینیت امر به معروف و نهی از منکر اگر هم باشه در مورد آدمهای ضعیف آدمهایخجل که چیزی به آدم نمیگویند والا عده ای را اینقدر جسور کردند اینقدر را جهالت ها ذهن شون را مخدوش کردندکه امر به معروف را برای خودش کأنه یک مزاحم می بینه یک مانع رسیدن به زندگی می بینهاما چه کنیمکه بد عمل کردیم گردن کلفتها را گذاشتیم آمدیم سراغ ضعفا حالا اینجور شده که همه میگویند این یک شوخیاست امر به معروف یعنی چی؟ نهی از منکر یعنی چی؟ وقتی گردن کلفتهای سیاسی اقتصادی همه جور میتوانندچپاول کنند غارت کنند آنوقت آدم بره سراغ یک دختر تازه به کار رسیده تحریک شده معلومه که نمی پذیرند

آخوند صدیقی در جای دیگری به خاطر از دست رفتن دختران و پسران آه و ناله می‌کند:


پدران عزیز با بچه هایتان چه کردید؟ اگر اینها گرفتار آسیب های اجتماعی شدندواقعا شما خودتان را مقصر نمی بینید؟ از مدیرها درخواست کردید بچه های ما را مسجدی بکنید؟».

خالی شدن مساجد از جوانان و نفرت آنها از دین و شرع ناپاک آخوندی مدتهاست که دغدغة آخوندهای حاکم است و آنها مکرر از این نالیده‌اند که دشمنان بچه‌های خود آنها را ربوده و جذب خودشان کرده‌اند. البته آنها با دجالگری می‌خواهند این هراس و نگرانی خود را در پوشش اخلاقی وانمود کنند، اما کیست که نداند موضوع چیز دیگری است و خطری که به قول آنها جوانان را تهدید می‌کند از جانب چه نیرویی است؟ مروری بر نمایش جمعة‌ شهرهای مختلف کشور این واقعیت را نشان میدهد:

لطفی امام جمعه ایلام: اکنون بزرگترین منکر بدبین کردن مردم به نظام و انقلاب اسلامی است و دشمن هم اساسی ترین اقدام خود را حول بدبین ساختن مردم متمرکز کرده است.

سلیمانی امام جمعه زاهدان: متاسفانه دشمنان همیشه برای جوانان ما نقشه دارند و با بکارگیری روشهای مختلف و از طریق جنگ نرم به دنبال فاصله انداختن بین جوانان ما... هستند».

میردامادی امام جمعه اصفهان: باید به این نکته توجه کنیم که مبارزه با جنگ فرهنگی و شبهه در دل‌ها افکندن دشمنان و تلقین از طریق فضای مجازی از جنگ نظامی سخت تر است».

دری نجف آبادی امام جمعه اراک: امروز دشمن با هجمه های مختلف تلاش دارد تا مردم ما را از دین دور کند... باید برای حفظ امنیت و انسجام جامعه تلاش کنیم و اجازه ندهیم دشمن و همچنین ایادی خرابکار آن امنیت و وحدت ما را دچار خدشه کنند».

اوج وحشت رژیم را از مطلب یکی از رسانه‌های رژیم می‌توان دریافت که طی آن نویسندة این مطلب تجربة آشنایی اتفاقی خود با یک طلبة جوان از حوزة قم را با وحشت بسیار شرح داره که او چطور «به‌راحتی از «مباحث تبیین جهان مسعود رجوی» کد می‌آورد و «بحث تکامل و حرکت دیالکتیک حاکم بر جهان و جامعه» را به رخ من می‌کشید، چنان سخن می‌گفت که گویی آن اندیشه‌ها، اعماق ذهن و ضمیرش را مسخر کرده است».

نویسنده سپس نتیجه گیری کرد:‌ «از آن به بعد بود که... تا بن استخوان حس کردم که تاثیر... (مجاهدین) تا کجا می‌تواند مخرب و خانمان برانداز باشد. این تهدید مرزی نمی‌شناسد، حوزه و دانشگاه و دبیرستان را نمی‌شناسد».

پوسیدگی حربه‌های اعتقادی نظام - گفتگو با علیرضا معدنچی


در این گزارشی که دیدیم، شاهد ابراز وحشت امام جمعه‌های خامنه‌ای در تهران و در شهرهای مختلف کشور در مورد از دست رفتن و عدم کارایی آنچه که آنها آن را امر به معروف و نهی از منکر می‌نامند و همچنین از آنچه که باز آنها آن را از دست رفتن جوانان می‌نامند، بودیم. ما گفتگوی امروز خودمان با علیرضا معدنچی رو به همین موضوع اختصاص دادیم.

س: ما در این گزارش دیدیم که حرفهای آخوند صدیقی نماینده و امام جمعة خامنه‌ای در تهران به میزان زیادی با حرفهای علم الهدی امام جمعة خامنه‌ای در مشهد متفاوت بود و آخوند صدیقی خیلی وحشتزده بود هم از بابت این که کسی دیگر جرأت به اصطلاح امر و نهی شرعی ندارد و هم از بابت از وضعیت درون خودشان که دشمنان در جوانان نفوذ کرده‌اند و آنها را از نظام جدا کرده‌اند و غیره... سؤال اینه که این حرفهای صدیقی تا چه اندازه در رژیم عمومیت دارد؟

ج: این حرفها مختص صدیقی نیست و گسترده است؛ البته حرف صدیقی هم از آنجا که از مهمترین تریبون اجتماعی رژیم و نمایش جمعه تهران و از زبان نماینده خامنه‌ای بیان می‌شود، به اندازة کافی مهم هست.

این داستان خیلی عمیق و گسترده است و از مدتها پیش هم مطرح است، اما هر چه می‌گذرد این نگرانی و وحشت عمیقتر و گسترده‌تر می‌شود. البته در این گزارشی هم که دیدیم به بعضی از آنها اشاره شده بود، اما موارد خیلی بیش از این است مثلاً در همان نمایش جمعة مشهد، فردی به نام ارجایی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر خراسان رضوی که سخنران پیش از خطبه ها بود، گفت: « اشرار بر ذهن فرزندان من و شما در درون خانواده ها مون بوسیله اینترنت و فضای مجازی حاکم شده است بدون تعارف این حجم عظیم زائر و مجاور در این بارگاه منور رضوی حضور دارند چند نفر هست دست بلند کند با فریاد رسا بتواند بگوید تسلطش بر جوانش بر نوجوانش بیش از تسلط اینترنت بر اوست؟ من و شما بر فرزندان مان بیشتر تسلط داریم یا فضای مجازی؟ اشرار بر ما حاکم شده اند ببینیم دور و برمان را نگاه کنیم چه بر سر ما آمده است».

این ابراز وحشت را که قبلاً هم سایر مهره‌های رژیم ابراز کرده‌اند اهمیت بسیار زیادی دارد.

س:خیلی از بچه‌ها با پدر و مادرهایشان اختلاف فکری دارند، بخصوص در زمینه‌های مذهبی و اعتقادی و خاص ایران هم نیست، شما چرا آن را دارای اهمیت بسیار زیاد تلقی می‌کنید؟ اهمیتش در چیه؟

ج: نیازی به توضیح ندارد که نگرانی اینها به رغم آن که می‌کوشند وانمود کنند به هیچ وجه اخلاقی و از این قبیل نیست، مذهبی هم نیست. کاملاً سیاسی است. از طرف دیگر وقتی اینها اذعان می‌کنند که کنترل خودشان به بچه‌های خودشان یا طلبه‌های حوزة قم را از دست داده‌اند این یک شاخصی است از این که در ابعاد اجتماعی قادر به اعمال هیچ کنترلی بر روی جوانان ندارند. و این هم اصلاً مسألة مذهبی نیست؛ چون به طور واقعی آخوندهای حاکم هیچ دینی و مطلقا هیچ ایمانی ندارند. از خود خمینی گرفته تا رفسنجانی و خامنه‌ای و بقیه. اجازه بدهید من چند جمله از یکی از سخنرانیهای معروف که احتمالا بسیاری از هموطنان به گوش خودشان شنیده‌اند و یادشان هست را عیناً از روی نوار صحبت خمینی یادداشت کرده‌ام را اینجا برای شما بخوانم:

دعواهای ما دعوایی نیست که برای خدا باشد، این رو از گوشتان همه بیرون کنید. همتون، همة ما از گوشتون بیرون کنید که دعوای ما برای خداست؛ ما برای مصالح اسلام دعوا می‌کنیم... خیر! مسأله این حرفا نیست. دعوای خود من و شما و همة کسانی که دعوا می‌کنند همه برای خودشان است».

این یکی از حرفهایی استثنائاً راستی است که خمینی در تمام طول زندگی ننگینش گفته. همه حرفها و گفتارها و رفتارها برای قدرت و برای حفظ قدرت بوده و هست که به قول خود خمینی اوجب واجبات است.

به همین خاطر هم بود که مجاهدین و 30هزار زندانی سیاسی را که اغلبشان مجاهد بودند از دم تیغ گذراند.

همچنین معلوم است که اگر از خطر اینترنت و فضای مجازی صحبت می‌کنند، عمدتا و اساساً نگرانی‌شان از نفوذ اندیشه و آرمان مجاهدین است.

کمااینکه وقتی از امر به معروف و نهی از منکر حرف ‌می‌زنند و از این که خطشان در این مورد شکست خورده دقیقا دارند به یک شکست حیاتی و استراتژیک خودشان اعتراف می‌کنند.

س: نتوانستند خطشان در موردامر به معروف و نهی از منکر را پیش ببرند، خب مثل خیلی موارد دیگر که رژیم نتوانسته خط مورد نظرش را پیش ببرد و شکست خورده؛‌ چرا این یکی را شما حیاتی و استراتژیک تلقی می‌کنید؟

ج: این شکست یک شکست ایدئولوژیک است؛ چون پایة نظری و بنیانی سرکوب است. وقتی این پایه زده می‌شود و فرو می‌ریزد ابعاد استراتژیک پیدا می کند. امر به معروف و نهی از منکر حربة آنها برای حکومت است جامعه را با دجالگری حول آن به بند می‌کشند و این موتور محرک نیروهایشان است.

مصباح یزدی گفته است:‌ « “باید آن چنان مجهز باشید که دشمن از شما بترسد... به هر حال در قرآن ما دستور غلظت و ارهاب داریم، برای چه کسی؟ برای کسانی که منطق سرشان نمی‌شود، راه را برای هدایت پیغمبر باز نمی‌کنند، آگاهانه و از روی عناد با اسلام می‌جنگند، با اینها نمی‌شود گفت که شما به دین خودتان ما هم به دین خودمان، بیایید با هم دوستانه و مسالمت آمیز زندگی کنیم…باید درشتی و خشونت شما را لمس کنند” (گفتمان مصباح، گزارشی از زندگانی و مواضع علمی- سیاسی آیت الله مصباح یزدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،

 

 

 

 

 
لطفا به اشتراک بگذارید: