پرونده - کانونهای شورشی -قسمت دوم - ۲۵ شهریور ۱۳۹۷
پرونده - کانونهای شورشی -قسمت دوم - ۲۵ شهریور ۱۳۹۷
کانونهای شورشی - تبلیغات یا واقعیت برتر زمان ؟
باسلام خدمت هم میهنان عزیز و با آرزوی پیروزی وسربلندی برای شما
در برنامة قبلی پرونده، به ضد و نقیضگوییهای رژیم در مورد کانونهای شورشی و نقش مجاهدین در قیام پرداختیم، اما این ضد و نقیضگوییها همچنان ادامه دارد. از کلا انکار وجود کانونهای شورشی تا ابراز وحشت بسیار از نفوذ مجاهدین در میان جوانان و تا نفوذ افکار و ایدئولوژی مجاهدین تا حوزههای آخوندی تا ادعای دستگیری شمار زیادی از اعضای کانونهای شورشی در شهرهای مختلف، واقعیت اما کدومه. امیدوارم این برنامه به یافتن جوابی برای این سؤال کمک بکنه. با ما در برنامة پروندة این هفته همراه باشید.
سایت وزارت اطلاعات موسوم به اینترلینگ ۱۰/شهریور/۱۳۹۷
” مسعود رجوی... در دهمین پیام خود با عنوان «مشت در برابر مشت، حمله در برابر حمله، آتش جواب آتش» خطاب به مردم ایران …گفت که … با مقاومت سازمانیافته پیوند و پشتوانه دارد “.
پس قبول دارید که او مردم را به اعمال خشونت و تا سطح ترور وکشتار فرا میخواند وبنابراین ازاین بابت که بشما تروریست میگوییم ، نباید اعتراضی داشته باشید!...
مردمی را که ما درمیان آنها زندگی میکنیم ، هرگز حسابی بر روی (گروه) رجوی باز نکرده وآنرا به هیچ نمی شمارند و پیوند وپشتوانه معنی ندارد وعملا نیست !
فلذا ، وقتی نام (گروه) رجوی بمیان میآید ، خطاب نه این (گروه)، بلکه حامیان خارجی آنهاست که بطور غیر مستقیم بدانها گوشزد میشود که یادتان باشد که ازاین گروه ضد ملی وتروریست پرور حمایت میکنید!
از آنجا که این نوشتة سایت وزارت اطلاعات با یک امضا و اسم مستعار، خیلی آشفته و پر از غلط غلوط انشایی و املایی است، اول اجازه بدین به زبان ساده، عرض کنم که چی میخواد بگه؛ میخواد بگه اولا پیام شماره 10رهبر مقاومت که «مشت در برابر مشت، حمله در برابر حمله، آتش جواب آتش» مصداق تروریسمه و بعد خطابش به حامیان مقاومت ایرانه که بنابراین وقتی ما میگیم مجاهدین تروریست هستند، درسته!
یک حرف دیگهش در این مطلب اینه که این که رهبر مقاومت گفته قیام با مقاومت سازمانیافته پیوند و پشتوانه دارد، درست نیست چون ما (یعنی وزارت اطلاعات و مزدوراش) در بین مردم زندگی میکنیم و مردم اصلاً روی مجاهدین حساب نمیکنند. خب این که خیلی روشنه که وزارت اطلاعات اگر غیر از این حرف بزنه که دیگه وزارت اطلاعات نیست. از وحشتزدگی وزارت اطلاعات در مورد فراخوان رهبر مقاومت به مقابله به مثل در برابر عوامل سرکوبگر و جنایتکار رژیم که بگذریم، اما این حرف که مجاهدین در بین مردم اصلاً مطرح نیستند، حرف واحد رژیم و حتی حرف واحد همة سایتهای وزارت اطلاعات نیست.
علی زارعی نایب رئیس اول سابق کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ارتجاع :
کسانی که میگفتند «برانداز مسلح» را میخواهیم به «مخالف نظام» و «مخالف نظام» را به «منتقد نظام» تبدیل کنیم ، هنوز هم در گوشمان زنگ میزند. آنها با همین ادعا سالها چون موریانه پایه های اعتقادی همین جوانان را خوردند و نه تنها کسی را بسمت نظام و ارزشهای آن نکشاندند ، بلکه فرزندان جوان خودمان را به «طعمه منافقین» و کانونهای شورشی آنها تبدیل کردند. بگذریم! از ماست که برماست .... تا دیر نشده آژیرخطر را در هر مناسبتی و در هر مقاله ومطلبی به صدا در آورند. که «سرچشمه شاید گرفتن به بیل - چو پر شد نشاید گذشتن به پیل»
ملاحظه میکنید که حرف این مهرة رژیم که در روزنامة ارگان بسیج سپاه پاسداران کاملاً در نقطه مقابل اون مطلب وزارت اطلاعات رژیمه، این یکی میگه آژیر خطر را باید «در هر مناسبتی و در هر مقاله ومطلبی به صدا در آورد» که مجاهدین دارند فرزندان جوان خودمون رو جذب میکنند و اونها رو به کانونهای شورشی تبدیل میکنند.
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم ۱۱تیر ۹۷
رئیس سازمان بسیج آخوندی با بیان اینکه امروز دشمن آرایش جنگی به خود گرفته، گفت:.. باید مراقب بود کوچه و خیایان به دست ضد انقلاب و منافقان نیفتد.
«آرایش جنگی» که سرکرده بسیج نسبت به آن ابراز وحشت میکند و میگه باید مراقب بود کوچه و خیایان به دست مجاهدین نیفته، اولا اشاره به همون برقراری پیوند بین مردم و سازمان رهبری کنندة قیامه که گفتم، ثانیاً ابراز وحشت از اینه که خواست اصلی مردم و قیامکنندگان سرنگونی رژیم آخوندیه؛ واقعیتی که درخیزشهای مردمی بهوضوح منعکسه و هر جا که امکانش باشه، مردم و جوانان قیام هم در شعارهاشون و هم در عملشون که نیروهای سرکوبگر و مظاهر رژیم آخوندی را مورد تهاجم قرار میدن، به وضوح نشون میدن.
یکی از شعب وزارت اطلاعات موسوم به انجمن نجات در سایتش درتاریخ 970424 نوشت:
... درمقطع کنونی اعتراضاتی به وقوع پیوست که زمینه همه آنها مشکلات اقتصادی و معیشتی بود . سازمان مجاهدین برای سوء استفاده وموج سواری مدعی رهبری ومدیریت ومهندسی این اعتراضات شد و در راستای آن مقوله ای بنام کانون شورشی و کانون های شورشی مطرح کرد تا بگوید درمیان ملت ایران نیرویی دارد و برهمه چیز اشراف و کنترل دارد .
تواب تشنه به خون ایرج مصداقی که روزگاری در تهران به اعتراف خودش در ماشینهای گشت سپاه ضدخلقی می نشست و به شکار مجاهدین مشغول بود، مدعی است:
میهن تی وی – فیسبوک مصداقی
مجاهدین سر سوزنی سر سوزن باز تاکید میکنم نقش در این تظاهرات ها نداشتند مطلقا نداشتند... این دروغها را راه انداخته که ما کانون های شورشی را در ایران درست میکنیم و بعد بهم میپیوندند و ما فلان میکنیم و ما فیسال میکنیم
همان سایت وزارت اطلاعات به نام اینترلینک در یک مطلب دیگر دربارة کانونهای شورشی مینویسد:
آنان تلاش کردند اعتراضات داخل ایران را به خود نسبت داده و از آنان به عنوان کانون های شورشی مجاهدین در شهرهای ایران یاد نمایند. کانون هایی که غالبا دست ساز وزارت اطلاعات ایران بوده و با هدایت آنان در برخی نقاط دورافتاده شهرهای ایران برای مجاهدین فیلم و عکس تهیه می کنند.
می بینید که وزارت اطلاعات آخوندی که سرنوشت رو به زوال نظام را در خیابانها روزانه به چشم می بینه با چه دستپاچگی به پرت و پلاگویی افتاده و درحالیکه روزنامة ارگان بسیج میگه باید آژیر خطر رو در همه جا و به هر مناسبتی به صدا درآورد و دستگاه تبلیغاتی رژیم و عوامل ریز و درشت رژیم هم حرفشون همینه، این سایت وزارتی میگه اصلا کانونهای شورشی ساختة وزارت اطلاعات هستند. خود همین ضد و نقیض گویی و هذیان گویی بهترین گواه سردرگمی و سرآسیمگی و وحشت رژیمه.
اجازه بدین برخی از مطالب دستگاه تبلیغاتی رژیم و تبلیغاتچیهای نظام دربارة قیام، نقش مجاهدین و کانونهای شورشی رو با هم ببینیم:
ابوالفضل توکلی بینا، از مهرههای باند مؤتلفه(۲۴تیر ۹۷):
امروز (مجاهدین) میخواهند از اوضاع نابسامان اقتصادی به نفع خود بهره ببرند... در ۲ماه اخیر تعداد زیادی از (مجاهدین) که بهدنبال ایجاد اغتشاش در کشور بودند دستگیر شدند... امروز پیچ تندی پیش روی (نظام) قرار دارد».
«رائفی پور»
این مردم که رفتند دنبال خواسته به زعم خودشون به پندار خودشون به عقیده خودشون به حق خودشون بودند اما فقط دو نفر کافیه تو آن جمع یک کاری بکنه, سازمان منافقین تو هر شهر از این دو نفرها داره ببینید.
چقدر شعارها خاص بوده 88کلی بحث کشید آن اواخر شعارها تند و افراطی شد
اینجا شعارها از همان شروعش یکهویی از انتهای 88هم جلوتر بود
اما تو آن شلوغی یکهویی حمله میشه به پاسگاه پلیس شما انتظار دارید وقتی به پاسگاه پلیس حمله بشه پلیس چه کار کنه؟ [ تصاویری از خودروهای سوخته نیروی انتظامی در شهر کازرون ]
وظیفه اش است که دفاع کنه چون اسلحه خانه داره چون اگر اسلحه خانه بیفته بدبخته, تیر بزنند سنگ بزنند کوکتل مولوتف بزنه مجبوره دفاع کنه
می بینید این پاسدار چطور به آمادگی جامعه برای پاسخ به شعارها و خط مجاهدین و استقبال و اشتیاق جوانان قیام از سرنگونی قهرآمیز رژیم اعتراف میکنه و بخصوص وحشتش رو از حضور مجاهدین در هر شهری چطور نشون میده؟ اون همون چیزیه که رژیم رو این طور سرآسیمه کرده، آمادگی و اشتیاق مردم برای قیام و سرنگون کردن حکومت آخوندی.
یکی از موارد جالب و خندهدار در تبلیغات رژیم و وزارت اطلاعات اینه که اعلام استراتژی کانونهای شورشی توسط مجاهدین رو به عنوان یک گاف محسوب میکنه
سایت شعبة وزارت اطلاعات (انجمن نجات) در مطلبی به تاریخ 28فروردین 97 در مطلبی با عنوان کانون های شورشی؛ گاف بزرگ فرقه و اعتراف آنها به تروریست بودن مینویسد:
مجاهدین خودشان با پیامهایشان اعتراف میکنند که ایجاد کانون های شورشی کار آنهاست و برخلاف دیماه 96 که می گفتند اغتشاشات خودجوش بوده است مشخص میشود که آنها دنبال اغتشاش وخشونت طلب و تروریست هستند.
عجب کشفی کرده! آی! مجاهدین اعتراف کردند که دنبال اغتشاش یعنی قیام هستند! و بنابراین معلوم میشه مجاهدین تروریست هستند! بیچاره هنوز حسرت وقتی رو میخوره که رژیم به قیمت بذل و بخششهای میلیاردی و با زد و بند سازمان مجاهدین رو در لیست تروریستی قرار داد و مجاهدین بیش از 6ساله که این توطئة ارتجاعی استعماری رو در هم شکستند و طوق تروریستی رو به گردن خود رژیم انداختند و این بیچاره هنوز به همون خیاله! غافل از این که شعار «وای به روزی که مسلح شویم» یا شعار «میکشم میکشم آن که برادرم کشت» یا شعار «توپ، تانک فشفشه، اخوند باید کشته شه» رو که در قیام دی ماه و قیام مرداد مردم در شهرهای مختلف سر دادند، بیانگر اشتیاق سوزان مردم به جان آمده برای به زیر کشیدن این رژیمه!
آیا این همه مطرح کردن اسم و خطر مجاهدین به ضرر رژیم و متقابلاً به نفع مجاهدین نیست؟ مطرح کردن ارتباط مجاهدین با قیام در این سطح گسترده، آیا عملاً تبلیغ به سود مجاهدین نیست؟ و آیا مگر این همان خطایی نیست که حتی همدستان رژیم در عرصه داخلی و خارجی نسبت به آن به رژیم هشدار میهند؟ پس چرا آخوندها این کار را میکنند؟
ببینید قیامی روی میز رژیمه که سمت و سوی سرنگونی داره تنها موتوری که می تونه قیام رو به نتیجة سرنگونی هدایت کنه نیروییه که پرچمدار استراتژی سرنگونی این رژیم از چهار دهه پیشه، بنابراین رژیم در لحظه ای که بین بودن یا نبود شدن خودش واقع شده و مردم در کف خیابون دارن واقیعت خواست مردم مثل شعار «دشمن ما همین جاست» رو میدن دیگه نمیتونه خودش رو به نشنیدن بزنه و حضور مجاهدین رو انکار بکنه، شما یادتونه که تا پیش از این مرحله رژیم کاملا در مورد مجاهدین توطئة سکوت کرده بود ولی بعد به این نتیجه رسید که اشتباه بوده با جریانی که ریشه عمیق اجتماعی داره نمی تونه با سکوت و نادیده گرفتن مقابله کنن بنابراین ناچارن که اعتراف بکنند و تمرکز خودشون رو روی حفظ نیروهای خودشون بگذارند که به قول اون مهرة رژیم، مجاهدین دارند فرزندان ایادی رژیم رو هم جذب میکنه.
یک سایت حکومتی به نام بهارستانه در مطلبی با عنوان «تاثیرات مخرب منافقین بر طلاب جوان واقعی است» مینویسد: «مسئله نفوذ و تاثیر دشمنان انقلاب و ایران بالطبع برای همگان آشکار شده است، اما این موضوع زمانی پیچیده می شود که نفوذ در بین طلاب جوان نیز رخ داده باشد». نویسندة این مطلب از تجربة برخورد خود با یک طلبة جوان سخن میگوید و مینویسد که چطور در بحث برسر موضوعات سیاسی و چالشهای موجود در نظام... ناگهان و به طور غیر قابل انتظاری متوجه شدم که دشمن تا کجا بر روی اذهان جوانان ما کار کرده است.
به راستی برای اولین بار بود که در درونم یک هشدار به صدا در می آمد و تو گویی، مرا از یک خواب عمیق و یک توهم راحت خیالانه بسیار طولانی، بیدار می کرد.
او حتی به راحتی از «مباحث تبیین جهان مسعود رجوی» کد می آورد و «بحث تکامل و حرکت دیالکتیک حاکم بر جهان و جامعه» را به رخ من می کشید، چنان سخن می گفت که گویی آن اندیشهها، اعماق ذهن و ضمیرش را مسخر کرده است.»
اما به نظر میرسد وحشت رژیم در حال حاضر فوریتر و فراتر از مطرح شدن اندیشه و ایدئولوژی مجاهدین در بین جوانان و حتی رسوخ آن در حوزههاست.
همان سایت حکومتی کذایی موسوم به بهارستانه در مطلب دیگری با عنوان «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل» مینویسد:
درحال حاضر، عنصر تعیین کننده به نسبت اغتشاشات دی ماه ۹۶ متشکل شدن اغتشاشگران است، تشکلهایی بنام کانونهای شورشی درست کردهاند که هم قدرت تکثیر نیرویی دارند و هم از پتانسیل جایگزینی لیدرهای صحنه برخوردار می باشند.
اما کیفیترین تحول صورت گرفته، وصل عقبه این کانونها به رهبری آن است، درحال حاضر، خط دهی اصلی این کانونهای شورشی توسط مسعود رجوی سرکرده منافقین در قالب «پیام به کانونهای شورشی» صورت می گیرد».
این حرفها تنها ناشی از شدت وحشت یک نفر یا یک سایت حکومتی نیست. واقعیتی است که رژیم و بخصوص وزارت اطلاعات آن را در وسعت تمام ایران میبیند و لمس میکند
مدیرکل اطلاعات استان گلستان دژخیمی به نام جلالی که اظهاراتش توسط خبرگزاری نیروی تروریستی قدس(تسنیم ـ ۲۷مرداد) درج شده، از دستگیری شماری از جوانان این استان که بهگفته وی با سازمان مجاهدین در ارتباط بودهاند بهمثابه یک فتحالفتوح مأموران اطلاعات این استان خبر داد و گفت: «این افراد کاملاً تشکیلاتی، آموزشدیده و بهعلت آشنایی با اصول حرفهای اطلاعاتی در راستای تعالیم سازمان منافقان، مدتی هیچ سرنخی از خود به جا نمیگذاشتند
جلالی میافزاید: «تحرکات منافقان... در استان تنها به عضوگیری و شعارنویسی و پاره کردن تمثال خمینی خلاصه نمیشد؛ آنان به فکر اقدامات خرابکارانه هم بودند
عنصر تعیینکننده اینه که کانونهای شورشی، نیروهای پراکنده رو سمت و سوی واحد میدن، جلوی هرزروی انرژیها را میگیرن و خواستهای مردم را به عمق می برن و متوجه ریشة همة این تباهیها میکنند و این همان چیزیه که دشمن به شدت ازش وحشت دارد.
یکی از مهرههای رژیم از باند اصلاح طلب به نام عطریانفر، طی مصاحبهیی که در روزنامةحکومتی اعتماد (24مرداد 97) به چاپ رسیده میگوید: [مجاهدین] تاریخیترین، قدیمیترین و گستردهترین تشکیلات است که قصد براندازی داشته و دارد.... آنها (مجاهدین) عناصری نیز در درون دارند. اگر گامهای اصلاحی به درستی برداشته نشود بیتردید گروههای برانداز از فرصت استفاده میکنند و بر موج احساسات مردم سوار میشوند تا جهت درخواستها و مطالبات مردم را تغییر دهند!».
به این ترتیب و به اقرار تمامیت رژیم، کانونهای شورشی به اعتبار مقاومت سراسری مردم ایران و فرزندانش، دارای سرمایه عظیم اراده سرنگونی هستن که این بار قیام مردم ایران رو برای به رسیدن نتیجه نهایی، که همون حق حاکمیت مردمه، تضمین کردند.