شهردار رودی جولیانی - گردهمایی جوامع ایرانیان در آمریکا-حمایت از قیام و مقاومت سازمانیافته ایران
شهردار رودی جولیانی
خیلی متشکرم تشکر می کنم از شما و افتخار بزرگی است حضور در اینجا.
اجازه بدهید بگویم که سخنان خانم رجوی مثل همیشه برای ما انگیزاننده بود و جای قدردانی است.
همچنین تشکر می کنم از ژنرال جیمز جونز و سخنانش
امیدوارم که من هم شایستگی ورود به آن جمعی را که شما به آن تعلق دارید کسب کنم.
و امیدوارم آن قدر حرفهای گزنده نسبت به رژیم بزنم که اسم من را هم در فهرست آنهایی که میخواهند ترور کنند وارد کنند!! البته اگر تا همین حالا در این فهرست نباشم!
بهرحال تلاش میکنم امروز وارد این فهرست بشوم!!
آقای برنارد کوشنر، و آقای جولیو ترتزی، دوست خوب من وزیر دادگستری و دادستان کل قاضی مایکل موکیزی، پروفسور پارسر، آقای شریف که امروز اینجا صحبت کردند، افتخار بزرگی است که امروز با شما صحبت کنم و این، همچنین یادآور این است که همچنانکه ژنرال جونز گفت ما گروه بزرگی از مقامات دولتی سابق اعم از نظامی و غیرنظامی، جمهوریخواه و دمکرات و مستقل، از همه ایدههای مختلف و طرز تفکرهای مختلف سیاسی، در حدود یک صد نفر هستیم که همگی بر روی یک مسئله توافق داریم و آن این است که ایران حق برخورداری از آزادی، دمکراسی را دارد. ایران باید توسط رهبرانی همچون خانم رجوی و بقیه رهبری شود و این تنها تضمین برای تحقق یک ایران صلح جو است.
تنها تضمین تحقق یک ایران صلح جو این است که یک رژیم باثبات، دمکراتیک، قانون گرا و بانجابت داشته باشیم تا بتوانیم به آن بگوییم دولت ایران، کشور ایران. و نه این گروه خلافکار آدمکش که به مذهبی بودن تظاهر میکنند اما دستشان به گونهای تقریباً غیرقابل تصور، به خون آغشته است. وقتی که تاریخ این دوران نوشته شود، دو ولی فقیه به عنوان دو نفر از پلیدترین آدمکشان، قاتلان جمعی قرن گذشته و قرن حاضر، لعن خواهند شد و حق شان است که چنین شوند.
من باید با خوشامدگویی به شما در نیویورک شروع کنم. من ۹ سال از ۱۰ سال گذشته را در اینجا در کنار شما بودهام، آن زمان که برای تمرکز روی مجمع عمومی سازمان ملل و جلسهای که برگزار خواهد شد، دور هم جمع میشویم. در زمانهایی که با حضور احمدی نژاد آلوده شد و اینک با حضور روحانی که به همان اندازه مشمئز کننده است و در چند روز آینده، بعد از اینکه مطمئناً دستور قتل چند نفر دیگر را صادر میکند در اینجا خواهد بود. ولی ما ناگزیرهستیم او را به این شهر که به نظر من بهترین و زیباترین شهر جهان است، شهر من، نیویورک راه بدهیم.
من سال گذشته در اینجا نبودم چون عمل جراحی زانو داشتم. و حالا بسیار خشمگین هستم که میشنوم که یک قاتل تروریست سال گذشته اینجا در میان شما بود و حالا در کالیفرنیا دستگیر شده است. او اینجا بود و عکس شما را میگرفت تا مشخص کند چه کسی را به قتل برساند، آن هم در شهر من، در نیویورک. ما به اندازهای که برای چند برابر عمر انسان کافی باشد تروریسم در نیویورک داشتهایم. دیگر به یک مأمور موذی رژیم ایران نیاز نداریم که در نیویورک پرسه بزند و تلاش کند که شهروندان آمریکایی را به قتل برساند. دو نفر از آنها امروز اینجا پیش ما هستند. اینها کسانی هستند که او تلاش میکرد همراه با یک موذی دیگر وابسته به رژیم ایران که الان دارد محاکمه میشود، به قتل برساند.
بنابراین من خطاب به حکومت ایران میگویم که قطعاً به طور واقعی از سرنگونی میترسید. اگر فکر میکنید که ما فراموش خواهیم کرد که شما برای انجام قتل به اینجا آمدید، این فکر کردن به آخرین احتمال موجود است. ما فراموش نخواهیم کرد که شما میخواستید در خاک ما مرتکب قتل شوید. ما فراموش نخواهیم کرد که شما قبلاً این کار را کردهاید. ما فراموش نخواهیم کرد که شما بسیار بسیار آمریکاییها را کشتهاید. از جمله سربازان آمریکایی در عراق، از جمله تفنگداران دریایی، شما دیپلماتهای ما را به گروگان گرفتید تا ما را تحقیر کنید. ما فراموش نمیکنیم. لااقل، بسیاری از ما فراموش نمیکنیم و ما میفهمیم که چه کسانی دوستان ما هستند و چه کسانی دشمنان ما هستند. و شما دشمن ما هستید.
نشانه سقوط یک رژیم تروریست دیکتاتور این است که شروع به انجام اقداماتی میکند که به خودش ضربه میزند. آنها کشتار زیادی در داخل ایران انجام دادهاند. در واقع دست روحانی بیش از احمدی نژاد به خون آغشته است. گرچه بسیاری از مطبوعات گیج در غرب این را نمیفهمند. هنوز او را اصلاح طلب میخوانند.
البته او بااصطلاح «اصلاح طلب» هست ولی شیوههای قتل را اصلاح کرد و تعداد بیشتری را به قتل رساند.
ولی حالا یک بار دیگر همچنانکه در گذشته هم این کار را کرده بودند تروریستها آن قدر نگران هستند که نه تنها تروریسم را در خارج از طریق دیگران تأمین می کنند تا خودشان را مخفی کنند که اینکار را بیش از هر کس دیگر در جهان می کنند اما حالا آنها اقدامات تروریستی را با تروریستهای خودشان به اجرا در می آورند.
آیا متوجه میشوید که آخوندها چقدر باید ترسیده و نگران باشند که دست به این کار می زنند؟ آیا در می یابید که اینکارشان تا چه حد غیرمنطقی است؟
به همین دلیل آنها می خواهند به در میان کشورهای معقول، متحدانی پیدا کنند و به آنها بیاویزند. نمیتوانم تصور کنم کشورهای معقول چرا باید ارتباطی با این رژیم داشته باشند. ولی آنها تلاش میکنند به فرانسه و بلژیک بیاویزند و در عین حال 4نفر از آنها از جمله رئیس ایرانی شعبهشان در وین، به فرانسه و بلژیک می روند و با خود بمب و مواد انفجاری به پاریس می آورند و تلاش می کنند ما را در زمانی که همه مان در سی ام ژوئن آنجا بودیم بکشند.
می توانید تصور کنید تا چه حد غیرمنطقی و جنونآمیز است که بلژیک و فرانسه را از دست بدهند؟ ولی شما حتی فکرش را هم نمی کنید زیرا به شدت از این می ترسید که مجاهدین، حکومت شما را سرنگون خواهند کرد.
همانطور که گفتم شما مشابه اینکار را در آمریکا هم کرده بودید. خوشبختانه آنها در کالیفرنیا دستگیر شدند که عکس یکی از همکاران ما را در دست داشتند و همچنین سلاح و مهمات و با طرحی برای ترور او و سایرین.
البته می دانیم در آلبانی هم طرح داشتند که مراسم جشن سال نو را در ماه مارس که من و خانم رجوی در آن حضور داشتیم بمبگذاری کنند.
الان چه دستاوردی میتوانیم داشته باشیم؟ اول اینکه ما می توانیم به مردم در ایران که در برابر تهدید خشونت و قتل و نابودی توسط این رژیم میایستند بگوییم که ما حامی آنها هستیم. از آنها حمایت می کنیم و من خیلی خیلی مفتخرم که پرزیدنت ترامپ در همان لحظه اول که این اعتراضات شروع شد تویت کرد و من می دانم که توییت های او مقداری جنجال برانگیز هستند.
و بعنوان وکیل او نمی خواهم بیش از این در موردش بگویم. اما من بر این اعتقادم که این پیامهای توییتری حمایت از اعتراض کنندگان در ایران، تاریخی هستند.
رودی جولیانی در ادامه تاکید می کند که :
به نظر من این حمایت و به دنبال آن حمایت مستمر در دولت او از سوی افرادی مانند جان بولتون و وزیر خارجه ما و بسیاری افراد دیگر که در رابطه با شما، کاری را که شما میکنید درک کردهاند، به نظر من این چیزی است که به زنده نگه داشتن این جنبش اعتراضی کمک میکند. ولی همه اینها حمایت از خارج است. به طور واقعی آن چیزی که این جنبش را زنده نگه داشته و رژیم هم آنرا میفهمد، شما هستید. یعنی کاری که شما میکنید و مردمی که از همین شجاعت و ظرفیت و عشق به آزادی شما برخوردار هستند، و برادران و خواهران شما در ایران هستند و کسانی هستند که در نوک پیکان هستند، آنها هستند که جان خود را به خطر میاندازند. و به نظر میرسد هر چه بیشتر رژیم به آنها حمله میکند و هر چه بیشتر تلاش میکند آنها را بکشد و علیه آنها خشونت اعمال کند، و هر چه بیشتر آنها را به زندان میاندازد، مقاومت قوی تر و مستحکمتر میشود.
میدانید که خیلی اوقات این موضوع را مطرح میکنند که مجاهدین خلق یک سازمان قوی نیست و یک سکت است. آیا ما یک سکت هستیم، من قبلا عضو هیچ سکتی نبودم! شاید هم بد نباشد، که مثال لباسها و کلاههای عجیب و غریب بپوشیم! ولی ما یک سکت نیستیم. ما افرادی هستیم که از طریق چیزی که زوال ناپذیر است به هم وصل شدهایم، و آن عشق به آزادی است. عشق به دموکراسی و عشق به زندگی انسانهایی است، که این افراد آنها را به طور روزانه نابود میکنند. من و همکارانم همیشه میدانستیم شما چقدر قدرتمند هستید. و چه نفوذ قدرتمندی در داخل ایران دارید. و من همیشه به کسانی که به این شک داشتند میگفتم پس چرا با این شدت میخواهند آنها را بکشند؟ شما که نباید تظاهرکنندگان بیارزشی را که به شما آسیبی نمیرسانند بکشید. ولی اگر احیاناً شکی در این رابطه بوده باشد، من مطلبی که از درون خود رژیم بیرون آمده را برای شما میخوانم. این در باره مجاهدین و حدود یکی دو هفته پیش بوده است:
«چه کسی از هر دوی این شرایط برخوردار است؟ خواسته سرنگونی و توانایی بالقوه تبدیل این خواسته به واقعیت؟ ( منظور واقعیت سرنگونی رژیم است) در این نقطه است که همه به طور جمعی به مجاهدین خلق اشاره میکنند و این چیزی است که خمینی بارها و بارها بر آن تأکید کرده است. لذا ضروری است که ما آنها را شناسایی کنیم، آگاهی ایجاد کنیم، و همهمان آماده مقابله با تهدید واقعی و جدی باشیم.»
پس حالا به من بگویید که آیا شما یک تهدید جدی نیستید؟ رژیمی که ما تلاش میکنیم سرنگون کنیم، خودش ما را به عنوان یک تهدید جدی میبیند. شما یک تهدید هستید و این یک واقعیت است. تظاهرات پی درپی وجود دارند و شدیدتر هم میشوند. من نمیدانم ما کی آنها را سرنگون خواهیم کرد. ممکن است چند روز دیگر باشد، یا چند ماه یا یکی دو سال. ولی این اتفاق خواهد افتاد. آنها سرنگون خواهند شد. روشن است که جان مردم ایران به لب رسیده. تحریمها اثر داشته و ارزش پول رژیم دارد به سمت صفر میرود.
شهردار جولیانی در بخش پایانی سخنرانی خود می گوید:
من سخنانم را با یادآوری این نکته به همه به پایان میبرم که وقتی چنین انقلابها یی هستند و چنین رژیمهایی سرنگون میشوند، یک نگرانی واقعی و مستمر این است که چه چیزی جایگزین رژیم فعلی خواهد شد. و در برخی موارد عواقب آن فاجعه بار بوده است و برخی اوقات موفقیت آمیز بوده است. اینجا ما شکی نداریم که تحت رهبری خانم رجوی، تحت هدایت همه شما، تحت رهبری ائتلافی که او ایجاد کرده است، نه فقط مجاهدین، بلکه یک ائتلاف وسیع، با صدهزار نفر شرکت کننده در پاریس. شامل پزشکان، وکلا، دانشمندان، مهندسان، مردم سخت کوش، برخی ثروتمند، برخی طبقه متوسط و برخی فقیر. ولی همگی افراد سخت کوش که توان برپا سازی یک دولت را دارند. این عراق بعد از اشغال نیست. این مجموعهای از ایرانیان است که آماده و خواهان و قادر هستند که وارد شوند و کمک کنند و جان و مال و سرمایه خود را فدا کنند و ایران را آزاد کنند.
من میدانم که دوست خوب من، جان مککین قبل از اینکه بتواند رؤیایی که در بارهاش حرف میزد را ببیند چشم از جهان بست. وقتی او کمی قبل از من به آلبانی رفت، یکی از آخرین صحبتهایی که با او داشتم، در باره پیشبینی او بود مبنی بر اینکه من این شانس را خواهم داشت که در یک تهران آزاد باشم. و جان مککین درست میگفت. من در یک ایران آزاد همراه شما خواهم بود، خیلی زودتر از آنچه آنها فکر میکنند.
متشکرم.