عقربه بحرانهای اجتماعی در منطقه قرمز – ۹مهر۱۳۹۷
عقربه بحرانهای اجتماعی در منطقه قرمز – ۹مهر۱۳۹۷
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
مجلس ارتجاع دیروز جلسة خود را غیرعلنی کرد تا به بحران اقتصادی و وضعیت انفجاری جامعه یا به قول خودشان مسائل معیشتی بپردازد. از این جلسة غیرعلنی و مسائلی که در آن مطرح شده، اطلاعاتی بیرون ندادهاند. اما اظهارات بعضی نمایندگان و هشدارهای آنها در بخش علنی جلسة دیروز نشان میدهد که آنچه در جلسة غیرعلنی گفته شده تا کجا وخیم بوده و چگونه پایههای نظام را به لرزه انداخته است. تا آنجا که یکی از اعضای مجلس دیروز پیشنهاد کرد مجلس تمام جلساتش را لغو و کنسل بکنه فقط صرف حل بحران اقتصادی کشور بکند
ولی ملکی ـ مجلس ارتجاع 8مهر 97
همکاران ارجمند آیا با چنین شرایطی میشود به حل بحران اقتصادی امیدوار بود؟ چرا خودمان را گول میزنیم؟ وزارت اقتصاد وزیر ندارد وزارت تعاون کار رفاه اجتماعی وزیر ندارد وزارت صنعت معدن تجارت در حالت بلاتکلیفی ست این تیم اقتصادی وقتی که بلاتکلیف اند ما در حالت جنگ اقتصادی هستیم آیا میشود جامعه را ازبحران اقتصادی نجات داد؟ چرا به فکر نیستیم؟...
مگه نمیبینید همه تان در مغازه ها چه اتفاقی میافتد؟ هر چند که اعلام میشود تورم تک رقمی ست یا ده درصدی ست ولی وضعیت چیز دیگه است برای مردم ...
... شما ببینید الان چی میگذرد میگند آقا رب قیمتش زده شده 6500 تومان یک جایی 12 هزار تومان میدهند یک جا18 هزار تومان کسی هم اصلا نظارت ندارد ....
... این یک واقعیت است مجلس باید تمام جلساتش را کنسل بکنه فقط صرف حل بحران اقتصادی کشور بکند امروزما نیاز به کارهایی غیر از این نداریم مردم از ما سوال میکنند که شما چه میکنید؟ این یکی از معضلات اساسی ست.
یکی دیگر از اعضای مجلس هم خطاب به مسئولان ارشد نظام که لابد منظور خامنهای است خواست که باندهای حاکم بین خود آتش بس بدهند و به مردم بگویند چه چیزی اتفاق افتاده و چه چیزی در آینده در حال رخ دادن است.
آخوند احمد ماذنی ـ مجلس ارتجاع 8مهر 97
برای اینکه این روزها بعضی همه مسئولیت را به گردن آمریکایی ها می اندازند بعضی همهمسئولیت را به گردن دولت بعضی به گردن مخالفان دولت و همچنین درصد سهم عوامل تاثیرگذار در این بحران مشخص نیست
به مسئولان ارشد نظام تاکید میکنم گفتگوی اعتماد ساز مقامات ارشد نظام با مردم و تشریح ابعاد ظالمانه تحریم بصورت شفاف به مردمبگوئید چه اتفاقی افتاده چه اتفاقی در شرف وقوع است
اما بحران اصلی اجتماعی که در حال حاضر روی میز رژیم قرار دارد، اعتصاب یکپارچه و سراسری رانندگان کامیون است که امروز نهمین روز خود را پشت سر گذاشت و اقدامات سرکوبگرانه، دستگیریها و تهدیدهای دژخیمان نیز نتوانسته در ان خللی ایجاد کند و بخصوص شماری از اصناف و اقشار دیگر مردم هم به این اعتصاب پیوسته یا از ان حمایت کردهاند.
به دنبال آخوند دژخیم منتظری دادستان کل رژیم که رانندگان اعتصابی را قطاع الطریق و راهزن نامید و انها را به اعدام تهدید کرد، عوامل سرکوبگر رژیم تاکنون در استانهای همدان، قزوین؛ فارس، اصفهان و همچنین در پاکدشت بیش از 70تن از رانندگان اعتصابی را بازداشت کردهاند.
دادستان جنایتکار رژیم در زرند ۷ تن از رانندگان کامیون اعتصابی را به بهانه اخلال در ناوگان حمل و نقل جادهای بازداشت کرد. وی گفت: "شعبه ویژهای برای رسیدگی به تخلفات این دسته از افراد در نظر گرفته شده است، که به صورت فوقالعاده و خارج از نوبت به این پروندههای رسیدگی خواهد شد."
آخوند اژهای، سخنگوی جنایتکار قوه قضاییه رژیم نیز در وحشت از استمرار اعتصاب سراسری رانندگان کامیون، به تهدید و ارعاب رانندگان اعتصابی متوسل شد و گفت: کسانی که کامیونداران را با چوب، چماق و سنگ تهدید و مزاحم آنها شوند و یا در میسرهای ارتباطی از تردد آنان جلوگیری کنند مجازات سختی خواهند شد.
گفتگو:
همون طور که در این گزارش هم دیدیم ، دیروز مجلس ارتجاع بحرانهای اجتماعی رو پشت درهای بسته و در جلسة غیرعلنی مطرح کرد و مورد بحث قرار داد و در جلسة علنی هم، چنان که دیدیم یکی از اعضای مجلس مطرح کرد که مجلس همة جلسات خودش رو حذف بکنه و فقط به بحران اقتصادی بپردازه. ما هم گفتگوی امروز خودمون با خسرو شکراللهی رو به همین موضوع اختصاص دادیم:
س: بخصوص بعد از قیام دی ماه، ماههاست که موضوع بحران اقتصادی و اجتماعی مورد بحث و دعوا در رسانههای رژیمه و مهرهها و سردمداران رژیم هم به وفور دربارة اون صحبت میکنند، اما چرا دیروز برای بحث در این مورد جلسة غیرعلنی اعلام کردند؟
ج: برگزاری جلسة غیرعلنی نشانة اینه که بحرانهای اقتصادی اجتماعی از حدی که تا به حال دربارهش صحبت میشد فراتر رفته و وارد مرحلة جدیدی شده. یعنی بعد سیاسی و امنیتی پیدا کرده. وقتی هم که میگیم بعد سیاسی پیدا کرده یعنی حاکمیت و قدرت سیاسی حاکم و ساختارهای حکومتی رو مورد تهدید قرار داده و معنی امنیتی هم اینه که بود و نبود رژیم از این ناحیه زیر سؤال رفته. البته نمیدانیم که در جلسة غیرعلنی چه حرفهایی مطرح شده، ولی اظهارات یکی از نمایندگان در جلسه علنی مربوط به این که همة بحثهای مجلس رو تعطیل کنیم و فقط به همین بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بپردازیم نشون میده که چقدر از این وضعیت احساس خطر میکنند و این در حالی است که مسائل خیلی حادی در حوزة سیاست خارجی مثل لوایح اف ای تی اف و مذاکره با آمریکا و روابط با اروپا هم مطرح است. اما میبینیم که بحران اقتصادی اجتماعی، مثل اعتصاب کامیونداران که امروز نهمین روز خودش رو پشت سر گذاشت و بیتردید در جلسةدیروز مجلس هم مطرح شده برای رژیم جنبة عاجل و فوری داره.
چندی پیش تاجزاده از عناصر ریزشی رژیم و معاون پیشین وزارت کشور دولت خاتمی چندی پیش گفته بود که در حال حاضر میزان نارضایتی 80درصد جامعه رو فرا گرفته، اگر این رقم به 90درصد برسه دیگه کار تمومه! الان به نظر میرسه که عقربههای سنجش بحران همه در منطقة قرمز قرار گرفتند.
س: اعتصاب رانندگان کامیون هم در حال حاضر دور سومش رو داره طی میکنه و دو دور قبلی رو رژیم تونست به هر حال سرکوب بکنه و از اون عبور بکنه؛ الان هم که ادعا می کنه اعتصاب تمام شده یا رو به پایان هست؛ پس اهمیتش که شما هم تأکید میکنید چیه؟
ج: این اعتصاب بسیار مهم و تأثیر گذار است. جدا از این که این اعتصاب به چه نتیجهیی منجر بشه. سرکوب بشه، یا ادامه پیدا بکنه، آنچه تا الان به وقوع پیوسته، حاکی از یک رویدار بزرگ و یک پیروزی بزرگ است. ببینید، در حاکمیت مطلق اختناق، یک اعتصاب یکپارچه و سراسر در بیش از 250شهر و 31 استان کشور پا میگیرد و به مدت 9روز ادامه پیدا میکند و رژیم با همه ارعاب و تهدید و دستگیری و مطرح کردن اعدام و غیره... نتوانسته آن را در هم بشکند. این در حالی است که رانندگان کامیون بر خلاف سایر کارگران در یک یا چند کارخانه یا محیط کارگری متمرکز نیستند، در نهایت پراکندگی هستند؛ مثل سایر کارگران از اتحادیه و تشکل واقعی خودشون محرومند، زیر فشار معیشتی هستند و میدانند هر روزی که کار نمیکنند، با این وضعیت معیشتی آن روز از هر درآمدی محرومند؛ اما با این همه میبینیم که بر سر خواستههای خود هستند و به رغم تهدیدها و بگیر و ببندها به اعتصاب پیروزمند خودشون ادامه میدهند.
اعتصاب رانندگان و کامیونداران از آنجا که شریان حیاتی و اقتصادی کشور را در دست دارند، فی نفسه بسیار مهم است و با بروز کمبود کالاها و بخصوص سوخت میتواند رژیم را با یک فلج کامل مواجه کند و از این نظر شاید با اعتصاب نفتگران در جریان انقلاب ضدسلطنتی قابل مقایسه باشد.
اما آنچه حتی بیشتر از اینها، رژیم را وحشتزده میکند این است که این اعتصاب سمبلی از عمق نارضایتی عمومی و فضای انفجاری است. همچنین واقعیتهای مهمی را برملا میکند، از یک سو نشان میدهد که حنای تهدید و ارعاب رژیم دیگر رنگی ندارد و از طرف دیگر میتواند یک الگو و سرمشق برای همة اقشار محروم و تحت ستم باشد و همچنین میتواند محور تجمع و وحدت سایر اقشار به جان آمده باشد، کمااینکه تا الان هم چندین قشر اجتماعی از رانندگان اتوبوس تا بازاریان و کارگران در شهرهای مختلف به این اعتصاب پیوسته یا با آنها اعلام همبستگی کردهاند. و رژیم نگران این است که اگر این اعتصاب ادامه پیدا بکند به یک اعتصاب عمومی با شرکت همة اقشار منجر شود.
س: رژیم حتماً که در صدد پایان دادن به این اعتصاب و حل مسأله هست؛ دیروز هم که مجلس جلسه داشته به گفتة خودتون حتماً در این باره هم بحث کرده. خب چه بسا به طرح و راه حلی رسیده باشند.
ج: رژیم در فکر پایان دادن و سرکوب آن هست. به فکر توطئه برای شکاف انداختن در صفوف اعتصابگران و سرکوب آن هست، اما مطلقا به فکر حل آن نیست، چون همان طور که خانم مریم رجوی در پیامشان گفتند رژیم نه میخواهد و نه میتواند این مسأله و هیچ مسأله و مشکل اقتصادی و اجتماعی را حل کند. بحث ماهیت که این رژیم بنا به ماهیتش توان حل هیچ مسأله و مشکل را ندارد، به کنار؛ رژیم به طور عملی هم اگر بخواهد این مسایل را حل کند، اول باید از اختلاس و دزدی و از تروریسم و جنگ افروزی دست بردارد. اما آنها رشتة حیات رژیم هستند. یک قلم سردمداران و ایادی رژیم مشغول بستن چمدانهایشان هستند. این را قبلاً آخوند جوادی آملی گفته بود، در نمایش جمعة اخیر هم امام جمعة شیراز به نام دژکام تکرار کرد. در این شرایط آنها به جای این که منابع را در جهت پاسخ دادن به مطالبات اقشار محروم اختصاص بدهند در چمدانهای کذایی قرار میدهندو به حسابهای بانکی خود در کشورهای خارجی منتقل میکنند. بخصوص که میدانند اگر مثلاً بخواهند به مطالبة کامیونداران جواب بدهند، به دنبالش باید به مطالبات میلیونها مردم، از کارگران و کارمندان تا معلمان و پرستاران و همة اقشارجامعه جواب بدهند و چنین توانی ندارند، بنابراین اصلاً به این نزدیک نمیشوند.
وانگهی بنا به تجارب ۴دهة گذشته رژیم بجز سرکوب و اختناق و اعدام هیچ راه حلی ندارد. کمااینکه بر خلاف دورهای قبلی اعتصاب که وعدة حل میداد این دفعه حتی از این وعدهها هم چندان خبری نیست و فقط وعدة دستگیری و اعدام میدهد. اما این هم بیشتر پارس خوابیده است. اگر میتوانست تا الان میکرد. مگر رژیم ضدبشری ابایی از این دارد. اما واقعیت این است که سرکوب هم دیگر جواب ندارد و در فضای کنونی هر اقدام سرکوبگرانه، بنزین ریختن روی آتش قیام است. این واقعیتی است که مهرههای رژیم هم صراحتاً به آن اذعان میکنند و رژیم را از این کار برحذر میدارند. برای نمونه یکی از مهرههای باند اصلاح طلب به نام زیدآبادی امروز به رژیم پیشنهاد کرده بود که به دردهای رانندگان اعتصابی رسیدگی کند و با اشاره به این که آنها به نقطة استیصال رسیدهاند یا به عبارت درستتر چیزی برای از دست دادن ندارند هشدار داده بود: « بازداشت و تهدید چنین مردمی جز آنکه بر خشمشان بیافزاید و خانوادههای آنها را به دلیل قطع درآمد به فلاکت و فقر دچار کند؛ چه سودی برای دستگاه حاکم دارد که وارد این مرحله از برخورد شده است؟».
خلاصه این که ممکن است رژیم، مثل هر دیکتاتوری در آخرین مرحلة حیاتش دست به سرکوب گسترده و اعدام بزند، اما این اقدام در شرایطی که کانونهای شورشی در حال گسترش در سراسر کشور هستند، تنها سرنگونیاش را تسریع میکند.