استرداد اسدی، بازتابها و پیامدها

 بازتابها و پیامدهای استرداد اسدی دیپلمات تروریست


گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی


بینندگان عزیز خدمت شما سلام میکنم. در هر جا که هستید شادکامی و بهروزی براتون آرزو می‌کنم و خوشحالم که در برنامة تیک تاک امروز در خدمت شما هستم تا نگاهی داشته باشیم به مهمترین موضوع سیاسی روز. موضوعی که در گزارش و گفتگوی برنامة امروز به اون خواهیم پرداخت، استرداد دیپلومات تروریست رژیم ایران از آلمان به بلژیک هست.روز سه شنبة گذشته (۱۷مهر) آلمان اسدالله اسدی دیپلومات تروریست به دام افتادة رژیم را به منظور تحقیقات و محاکمه به دستگاه قضایی بلژیک مسترد (با فتح ر) کرد. حکم این استرداد روز دوشنبة هفتة گذشته (۹مهر) توسط دستگاه قضایی آلمان صادر شده بود.

این اقدام که پروندة این رسوایی را وارد مدار جدیدی می‌کند، از یک سو وحشت بسیار رژیم را در پی داشت و از سوی دیگر بازتابی گسترده در جهان پیدا کرد؛ چرا که دستگاه قضایی حداقل ۴ کشور اروپایی درگیر این پرونده می‌باشند

گزارش


تلویزیون رژیم در خبری با ظاهر و شروع تهاجمی و در عمق پر سوز و گداز و ذلت‌بار از استرداد دیپلومات تروریست به دام افتادة خود از آلمان به بلژیک خبر داد: «احضار سفیر آلمان به وزارت خارجه. سخنگوی وزارت خارجه گفته این احضار در اعتراض به اقدام دادگاه آلمان در استرداد یکی از دیپلوماتهای کشورمان به بلژیک بوده. به گفتة قاسمی در این دیدار، اعتراض ایران به دستگیری، زندانی کردن و استرداد دیپلومات ایرانی به سفیر آلمان اعلام و تاکید شد این رفتار خارج از عرف در قبال دیپلومات ایرانی خلاف قواعد پذیرفته شدة حقوق دیپلوماتیکه و ایران خواستار بازگشت سریع دیپلوماتش به کشوره.

قاسمی تأکید کرد دیپلومات ایرانی در آلمان قربانی توطئة ساختگی دشمنان روابط ایران و اروپاست که به دست گروهک تروریستی مقیم فرانسه برنامه ریزی شده». سایر رسانه‌های رژیم نیز با سوز و گداز بسیار از مجاهدین، ناگزیر خبر این ضربة بی‌سابقه را که همزمان بر شبکة ترور رژیم در خارج کشور و دستگاه دیپلوماسی آن وارد آمده، منتشر کردند.

خبرگزاری سپاه پاسداران نوشت: در پی حکم صادر شده در روز دو شنبه نهم مهرماه، دادگاه عالی منطقه‌ای «بامبرگ» اعلام کرد که با استرداد «اسدالله اسدی» دبیر سوم سفارت ایران در اتریش که تیرماه به بهانه‌ای واهی و سناریوی ساختگی در آلمان دستگیر شد، به بلژیک موافقت کرده است. روز سه شنبه ۱۶مهرماه این حکم اجرا شد و رسانه‌ها به نقل از دادستانی آلمان از استرداد این دیپلمات ایرانی به بلژیک خبر دادند و در واقع سه ضلع مثلث این سناریو یعنی فرانسه، آلمان و بلژیک که در این مدت با پاسکاری به هم این سناریو را ترتیب دادند، تکمیل شد.

ادعای مضحک


روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسدران نیز به طور مضحکی پای صهیونیسم و آمریکا را به میان کشید و نوشت: «بازداشت این افراد بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی «موساد» (سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی) انجام شده، بماند که چند روز قبل هم امریکایی‌ها به شکلی عجیب مانند پیشگو‌ها از اقدامات تروریستی ایران در اروپا سخن گفته بود!». روزنامة حکومتی مردم‌سالاری نیز با تیتر «استرداد غیردیپلماتیک به بلژیک» این خبر را منعکس کرد و به نقل از قاسمی سخنگوی وزارت خارجة‌ رژیم این استرداد را به طور مضحکی «یک حرکت نمایشی برای جبران شکست‌های (سازمان مجاهدین) و رژیم صهیونیستی توصیف کرد.

استرداد دیپلومات تروریست رژیم به بلژیک که به منزلة احراز مجرمیت وی توسط دستگاه قضایی آلمان است، در دنیا نیز بازتابی گسترده داشت. سایت آلمانی اشپیگل که پیش از این یک گزارش جامع از توطئة تروریستی رژیم و شکست آن منتشر کرده بود، طی گزارشی دربارة استرداد اسدی نوشت: بر اساس یافته‌های تحقیقات، یک حمله بمبگذاری در تاریخ ۳۰ ژوئن برای گردهمایی سالانه شورای ملی مقاومت برنامه ریزی شده بود. شورای ملی مقاومت ایران یک ائتلاف گروههای اپوزیسیون ایرانی است که در پاریس مستقر است.

دادستان فدرال کالزروهه


به گفته دادستان فدرال در کارلزروهه، اسدالله الف باید به یک زوج مستقر در بلژیک مأموریت حمله را داده و برای این کار به آنها یک دستگاه با ۵۰۰ گرم مواد منفجره هم تحویل داده است. بر اساس تحقیقات، گمان میرود که (اسدی) یک کارمند وزارت اطلاعات و امنیت ایران است که مسئول تحت نظر گرفتن و مقابله با گروههای اپوزیسیون می‌باشد. پیش از این در ماه ژوئیه بسیاری از ایرانیها در برلین برای استرداد این دیپلمات تظاهرات میکردند». اقدام دستگاه قضایی آلمان در استرداد دیپلومات تروریست بمبگذار رژیم، مورد استقبال وزارت خارجه آمریکا و وزیر خارجه مایک پمپئو قرار گرفت.

سایت وزارت خارجه آمریکا در متنی که روز گذشته ۱۰ اکتبر منتشر کرد، ضمن نقل خبر نوشت:‌ «ابعاد این توطئه که شامل دستگیری تعدادی از مظنونین در سراسر اروپا از جمله بلژیک فرانسه و آلمان بود برای ما یاد آور آن است که (رژیم) ایران همچنان اصلی ترین حامی تروریسم در جهان است. این توطئه همچنین حمایت مستمر (رژیم) ایران را از تروریسم در سراسر اروپا آشکار می کند. ما از متحدان اروپایی مان در افشا و مقابله با این تهدید که تروریسم مورد حمایت ایران به سراسر جهان اعمال می کند حمایت می کنیم. آمریکا به کار با شرکا و متحدانمان برای مقابله با تهدید اعمال شده توسط این رژیم ادامه می دهد».

پمپئو وزیر خارجه آمریکا نیز امروز در حساب توییتر خود نوشت: « استرداد «دیپلمات» ایرانی اسدالله اسدی از آلمان به بلژیک بخاطر نقش وی در توطئه بمبگذاری در گردهمائی در نزدیک پاریس برای ما یادآور حمایت مستمر (رژیم) ایران از تروریسم در اروپا میباشد. ما همگی باید برای مقابله با تهدیدات تروریستی مورد حمایت ایران هوشیار و متحد باشیم».

گفتگوی سیاسی


همون طور که در این گزارش هم دیدیم، استرداد دیپلومات تروریست رژیم توسط آلمان به بلژیک در رسانه‌های بین‌المللی و در سطوح سیاسی و بین‌المللی بازتاب فوق‌العاده‌یی داشت و رژیم هم با سرآسیمگی به اون واکنش نشون داد و در همین رابطه سفیر آلمان به تهران رو به عنوان اعتراض به وزارت خارجه احضار کرد. ما گفتگوی امروز خودمون با اسدالله مثنی رو به این موضوع اختصاص دادیم.

س: ۱۰روز از زمان اعلام حکم یک دادگاه آلمان مبنی بر استرداد دیپلومات تروریست رژیم به دستگاه قضایی آلمان می‌گذرد و این قضیه همچنان در رسانه‌های خبری و در سطح دولتها مطرح است و اظهارنظرها، تحلیلها و موضعگیریها در مورد آن همچنان ادامه دارد. چرا این قضیه چنین اهمیتی پیدا کرده؟

ج: به خاطر این که چیزی که اتفاق افتاده خیلی مهم است؛ برای اولین بار، یک دیپلومات رسمی و در حال مأموریت حین انتقال بمب به عوامل بمبگذار در یک کشور خارجی و مشخصاً‌ در یک کشور اروپایی به دام افتاده و یک باره انگار چند پروژکتور قوی از چند جهت نور انداخته‌اند روی یک رژیم تروریستی که با تمام امکانات دولتی و با سوءاستفاده از حق مصونیت دیپلوماتیک در خاک کشورهای دیگر دست به اقدامات تروریستی و جنایتکارانه می‌زند.

اقدامات تروریستی زیاد در دنیا اتفاق می‌افتد که بعضی از آنها هم توسط دولتها صورت می‌گیرد. اما تا به حال سابقه نداشته که دولتی این چنین روشمند و سیستماتیک و بی‌محابا از تروریسم دولتی به عنوان یک شیوة حل تضادهایش استفاده کند. این واقعیتی است که مجاهدین و مقاومت ایران از روز اول دربارة این رژیم می‌گفتند و امروز این واقعیت که دولتهای اروپایی تا امروز نمی‌خواستند به روی خودشان بیاورند و بر جنایتهای تروریستی رژیم می‌بستند، اما امروز ناچار شده‌اند با آن روبرو شوند و مقابله کنند.

این قضیه بخصوص در شرایطی است که رژیم به دلایل متعدد بیش از هر زمان دیگر زیر ذره‌بین دنیا بود و در آستانة تحریمها و نیاز شدیدی که به مظلوم‌نمایی دارد... همه چیز حکم می‌کرد که موقتا هم شده رفتار و منش معقولی از خودش نشان بدهد که این موج از سرش رد بشود، اما می‌بینیم که درست در چنین شرایطی اقدام به بمب‌گذاری در خاک یک کشور اروپایی می‌کند که در آن شخصیتهای برجسته‌یی از ۶۰ کشور جهان حضور دارند و می‌توانست قربانیان خیلی زیادی به دنبال داشته باشد.

س: چرا رژیم حالا که به هر حال توطئه و نقشه‌اش لو رفته، چنین شیوه‌یی در پیش گرفته و در حالی که دیپلومات تروریست‌اش حین ارتکاب جرم دستگیر شده و پلیس چند کشور از این جرم انواع مدارک غیرقابل انکار و فیلم در اختیار دارند، رژیم به طور ابلهانه‌یی از بیخ انکار می‌کند و حتی یک ژست مهاجمانه دارد. سفیر احضار می‌کند، اعتراض می‌کند و غیره...؟

ج: اول اجازه بدهید قدری روی این تأمل کنیم که این موضع و این ژست رژیم تا کجا مفتضح است. یک دیپلوماتش حین ارتکاب جرم دستگیر شده. یعنی از ملاقات او با تروریستهایی که می‌بایست بمب را کار می‌گذاشتند پلیس فیلم در دست دارد.
اعترافات آن تروریستها و سوابق ارتباط چند سالة آنها در دست است. خود بمب و چاشنی آن در دست است و رژیم به مصداق آن داستان معروف می‌گوید همة اینها سیاه دانه است! و با روداری تمام می‌گوید این دیپلومات من بیگناه است اصلا چرا او را گرفته‌اید یالا آزادش کنید!

این ژست مهاجمانه و وقیحانه، از قضا نشانة نهایت ضعف و ذلتش است، چرا که توان هیچ مانور و شیوة دیگری ندارد. مثلاً این که قصه‌یی سر هم کند و بگوید این کار یک جناح و یک باند خودسر در رژیم بوده و ما گرفتیم و بستیم و... و حتی یکی دو نفر را هم این وسط قربانی کند، کارهایی که رژیم قبلاً هم کرده است و در رسوایی قتلهای زنجیره‌یی حتی فردی در سطح سعید امامی معاون و در واقع نفر اصلی وزارت اطلاعات را سر برید تا قضایا دامن خود ولی فقیه را نگیرد. اما این بار نمی‌تواند چنین کاری بکند؛ چرا؟

علل سه گانه


۱- به دلیل این که در موارد قبلی سیکل قضیه در خود رژیم بسته می‌شد، رژیم می‌توانست با قتل یکی دو نفر، رشته را کور کند و پرونده را ببندد؛ اما این بار نفر اصلی دست قضاییه یک کشور دیگر و تحت بازجویی و تحقیقات است و صحنه‌سازی‌هایی مثل سابق اینجا کارایی ندارد.
۲- دیگر این که رژیم به سیاست مماشات معتاد شده و هنوز نمی‌فهمد یا نمی‌خواهد باور کند که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. رژیم بارها به جنایتها و ترورهای متعدد در کشورهای خارجی دست زده بود و هر بار سیاست ننگین مماشات، بر این جنایتها چشم بسته بود و به قول معروف رژیم چشته خور شده بود. اما این بار مسأله و تعادل سیاسی به کلی چیز دیگری است.
۳- و مهمتر این که رژیم نمی تواند از تروریسم خارج کشوری مثل سرکوب در داخل کشور دست بردارد

س: شما می‌گویید رژیم نمی‌تواند دست بردارد؟ چرا نمی‌تواند؟... چرا این طور ژست تهاجمی گرفته؟

ج: هر روشی جز این معنایش این بود که دست رژیم را ولو به طور مقطعی در ادامة این شیوه یعنی تروریسم می‌بست و رژیم در حالی که به دلیل قیام و استمرار قیام که موجودیتش را به خطر انداخته و به دلیل این که می‌داند قیام از کجا هدایت و رهبری می‌شود، مطلقا نمی‌خواهد و نمی‌تواند از تروریسم که تنها راه مقابله‌اش با این خطر می باشد، دست بردارد.

کما این که در ملاقات ماکرون با روحانی، ماکرون انتظار داشت که روحانی اطلاعات بیشتری برود یا حداقل به نوعی عذرخواهی کند، وقتی نکرد و همان طور که رسانه‌ها در آن زمان گفتند همین اباطیلی را که الان قاسمی سخنگوی وزارت خارجه گفت، تحویل طرف مقابل داد، فرانسه هم آن اقدامات قاطع را به عمل آورد و اطلاعاتش را علنی کرد که وزارت اطلاعات رژیم و معاون آن دست اندرکار این قضیه بوده و از معرفی سفیر خودداری کرد. یعنی فرانسه نتیجه گرفت که رژیم نمی‌خواهد از تروریسم دست بردارد.

و اطلاعات ما هم همین را می‌گوید که رژیم به رغم این ضرباتی که خورده همچنان در صدد وارد آوردن ضربة تروریستی به سازمان و به کادرهای آن است. ضمن این که این ژست مهاجمانه در بطن خودش حاوی یک تهدید ضمنی هم هست و آن این است که تا زمانی که شما مجاهدین را در کشور خود محدود نکرده‌اید، من باز هم از این کارها می‌کنم. به رغم این که می‌داند این کار چه هزینة سنگین سیاسی برایش دارد ولی به دلیل این که مسألة بود و نبود دارد، چنین بهای سنگینی را هم به جان می‌خرد.

س: منظور از بهای سنگینی که اشاره کردید این شیوه برای رژیم دارد، چیه؟

ج: روشن است که این قضیه روابط رژیم با کشورهای اروپایی را به قول خود رژیم تخریب می‌کند. آن هم درشرایطی که رژیم بیش از هر زمان دیگری به رابطه با اروپا و نقشی که می‌تواند در مقابله با تحریمهای آمریکا داشته باشد. یعنی این قضیه خواهی نخواهی روی برجام که رشتة حیات رژیم است خراب می‌شود. بخصوص که این پرونده باز است و با تحویل دیپلومات تروریست رژیم به بلژیک حتماً در آینده جزییات بیشتری از این توطئه و بسا توطئه‌های دیگری که این جنایتکار دست اندرکار آن بوده رو خواهد شد. و دولتهای اروپایی مجبور خواهند شد که واکنش نشان دهند و در برابر افکار عمومی کشورهای خودشان دیگر نمی‌توانند رابطه با این رژیم را توجیه کنند.

از سوی دیگر این قضیه شکاف میان اروپا و آمریکا را به زیان رژیم هم می‌آورد و اروپارا به آمریکا و مواضع آن نزدیک می‌کند. بنابراین ملاحظه می‌کنید که آثار و تبعات این قضیه برای رژیم استراتژیک است.
لطفا به اشتراک بگذارید: