رومن رولان- ترانه دخترشورشی- هنر اعتراضی
هنر اعتراضی -رومن رولان
رومن رولان نویسنده بزرگ و سیاستمدار انسان دوست رو اغلب میشناسیم و رمان ژان کریستف رو اگه نخونده باشید احتمالا نامش رو شنیدید. رومن رولان نویسنده بزرگ فرانسوی در سال ۱۸۶۶ متولد شد و عمر هفتاد و هفت ساله خودش آثار گرانبهایی رو در ادبیات خلق کرد. توضیحات بیشتر رو میسپرم به میان پردهای که تا لحظاتی دیگه در این رابطه خواهیم دید.
رومن رولان در ۲۶ ژانویه ۱۸۶۶ در شهر کلامسی در ناحیه بورگونی فرانسه، در خانوده ای جمهوریخواه و پروتستان به دنیا آمد. در نوجوانی همراه خانواده اش به پاریس نقل مکان کرد. او در دبیرستان تاریخ هنر و همچنین آثار نویسندگان بزرگ مانند شکسپیر و ویکتور هوگو را مطالعه میکرد.
وی در 1886 در دانشسرای عالی پذیرفته شد. او همچنین تاریخ موسیقی را در دانشگاه سوربن مطالعه کرد. در 1889 به ایتالیا رفت و در رشته باستانشناسی تحت تاثیر شاهکارهای هنری دوره رنسانس و شاهکارهای میکل آنژ قرار گرفت. مجموعه این مطالعات از او انسانی فرهیخته با روحی عارفانه و قلبی انسان دوست ساخت.
اولین آثار او نمایشنامه هایی سیاسی بودند. رومن رولان در 1898 نمایشنامه گرگها را نوشت که داستان محکوم کردن یک انسان بیگناه ، در راستای منافع یک سیاستمدار بود.
او با نگاه تیزبین به انقلاب کبیر فرانسه، پایمال شدن ارزشهای انسانی که بخاطر آن توده های مردم انقلاب کردند را در دوکتاب دانتون و روبسپیر برجسته می کند.
تحریر کتاب زندگی بتهوون موفقیت و شهرت بسیار بیشتری برای رومن رولان آورد. چرا که در آن اثر تحقیقی، رولان به محتوای آثار موسیقی بتهوون، و به اندیشه های او پرداخت.
رولان از سال ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۲ دست به انتشار رمان معروف و ده جلدی ژان کریستف زد.
محتوی این کتاب در واقع زندگی نسل خود او در اروپا است که درکشاکش موضوعات اجتماعی و سیاسی دست وپنجه نرم می کند.
رومن رولان در ستل1916 جایزه ادبی نوبل جهان رو از آن خودش کرد.
او به دعوت ماکسیم گورکی در سال۱۹۳۵ به شوروی رفت و با او ملاقات کرد.
رولان در بین سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۴ رمان جان شیفته را منتشر کرد و سر انجام چند ماه پس از آزادی کشور فرانسه از اشغال آلمانها در سال 1944 درگذشت. نام او به عنوان یک نویسنده انساندوست در تاریخ به یادگار مانده است.
احساس خوب بر خلاف آب رفتن
با رنجهای مردمانت خواب رفتن
احساس خوب عشق ورزیدن به انسان
تنها صفات خوب را دیدن به انسان
احساس بر یک قلب زخمی مرهمی باش
در ظلمت این نیستی ها تو کمی باش
احساس خوب معذرت میخواهم از تو
قول کمی لبخند حتمی خواهم از تو
احساس خالی بودن از کینه به انسان
سرشار از یک عشق دیرینه به انسان
با خود نمیگویی بدم می آید از او
حتی بدی را هم نمی بینی بد از او
خالی شدن از هر چه من از خویش، شوقِ
احساس اول من نگویی هیچ موقع
با خنده ات در باغ دلها گل بکاری
بین دو قلب دور از هم پل بکاری
احساس جز بر عشق بر چیزی نبالی
اصلا خودت را طی کنی با بیخیالی
من این همه احساس را از او گرفتم
این تابش الماس را از او گرفتم
در بخش موسیقی برنامه امروز با یه سلام پرشور به همهی کانونهای شورشی در سراسر ایران میخوایم به ترانهیی گوش کنیم به نام "Rebel Girl یا «دختر شورشی».
جو هیل سخنگو و رهبر اتحادیه کارگران صنعتی جهان در امریکا بود. او دوستی داشت به نام الیزابت گرلی فیلین که یکی از فعالان پرشور این جنبش بود و الهام بخش این شعر شد. زمانی که این شعر سروده شد، جو هیل در زندان بسر می برد. شعر دختران شورشی سپس توسط الیا هانسن تبدیل به یک ترانه شد و در مرکز شهر سالت لینک جایی که جو هیل رهبر اتحادیه در زندان بسر میبرد به اجرا دراومد. با هم میشنویم ترانه ی Rebel Girl یا دختران شورشی رو....
در این جهان بیرحم، زنانی با توصیفات بسیار وجود دارند ، همچنان که همه میدانند.
برخی در عمارتهای زیبا زندگی میکنند و فاخرترین لباسها را میپوشند.
آنها ملکه یا شاهزادههایی با خون آبی هستند.
کسانی که افسونهایی ساخته از الماس و مروارید دارند
اما زن یگانه و بااصالت دختر شورشیست.
او دختر شورشیست، یک دختر شورشی!
او طبقهی کارگر، قدرت این جهان است.
از مین تا جورجیا مبارزهاش را برای تو و من خواهی دید.
آری، او در کنار توست با شجاعت و غرور
او در همه جا بینظیر است.
و من افتخار میکنم به مبارزه برای آزادی همرا با یک دختر شورشی.
اگرچه ممکن است دستانش از کار زبر شده باشد
و لباسش شاید خیلی خوب نباشد
اما قلبی در سینهاش میتپد
که حقیقت طبقه و همنوع اوست.
و کارفرمایان میدانند که نمیتوانند او را تغییر بدهند
او در دفاع از جهان کارگر میخواهد جان بسپارد.
و بانوی یگانه و بااصالت دختر شورشیست.