امواج بحرانها و اوجگیری بحران درونی

گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی


یکی از موارد درگیری باندها طبق معمول بر سر غارت و چپاول است. در اینجا نمونه‌یی از اشارة تلویزیون رژیم به مواردی از اختلاسهای نجومی یا به قول مجری تلویزیون رژیم اختلاسهای کهکشانی در دستگاه دولت روحانی.

«یه مدیر 12میلیارد تومن در گذشته، به گفتة قاضی سراج حق مأموریت گرفته، یک دقیقه مأموریت نرفته! 12میلیارد تومن! همین آدم فاکتور غذا داده 500میلیون تومن! چی خوردی بزرگوار؟! 500میلیون تومن! توی همون استان که این اتفاق افتاده، یک فردی 70میلیون تومن، 70میلیارد تومن حقوق عوارضی دشمن رو پرداخت نکرده، حدس زدن که به 100میلیارد تومن این بدهی داره.

حالا فرمایش دادستان محترم، دیروز؛ یک مدیر 8800میلیارد تومن پول از مردم گرفته به اسم تجارت فرار کرده؛ اموالی که ازش توقیف شده 260میلیارد تومن بوده! 8800میلیارد تومن! این عددا دیگه از نجومی و اینا رد شده اصلاً ماشین حسابها صفرهاشونو نمی تونند بنویسند. دیگه از چندین کهکشان هم رد شده»

در جریان این پرونده رو کردن‌های متقابل، احمدی نژاد رئیس جمهور سابق نظام، سران هر سه قوه، برادران لاریجانی و روحانی را با هم متهم می‌کند و مشخص است که وقتی او یقة سران سه قوه را می‌گیرد، کجا را و چه کسی را هدف قرار داده است:

من فکر میکنم مهمترین کار این است که مقامات ارشد کشور خودشون شفاف عمل کنند هر چی زندگی شون هست بگذارند تو روزنامه بگذارند توی تلویزیون مردم ببینند اول مقامات کشور ثروت شون را اعلام کنند بعد معلوم میشه از کجا آوردند خب ما که تکلیف مون روشن است...

... بخصوص سه قوه برادران سه قوه خانواده های سه قوه سران سه قوه همه مقامات کشور چه اشکالی داره؟ اعلام کنید توی روزنامه ها مردم بدانند شما چی داشتی الان چی داری؟ از کجا آوردی؟ اینکه مردم را یقه شان را میگیریم از کجا آوردی از خودمون شروع کنیم اول ...

یکی دیگر از بحرانهای رژیم که موضوع درگیری میان دو باند است، موضوع FATF است. در اینجا باند دلواپسان چنان که آخوند علم الهدی در نمایش جمعة اخیر مشهد گفت باند روحانی را به جاده سازی برای استکبار و آمریکا متهم می‌کنند، همین تعبیر را رنجبرزاده عضو هیئت رئیسه مجلس ارتجاع نیز به کار برد و گفت: نباید تسلیم معاهداتی شویم که جاده را برای استکبار صاف می‌کند. ما چطور می‌توانیم قبول کنیم که با پذیرش این کنوانسیون همه دریچه‌ها را به روی خود ببندیم... ما از لیست سیاه «اف ای تی اف» خارج نخواهیم شد... همانطور که از برجام نصیبی نبردیم قطعاً از این کنوانسیون نیز نصیبی نخواهیم برد».

حضور زنان در ورزشگاه که از دیرباز یکی از موضوعات کشمکش و دعوا در رژیم بوده، دو روز پیش که فدراسیون فوتبال برای بستن دهان فیفا شمار معدودی از زنان را به عنوان تماشاچی به ورزشگاه آزادی برای تماشای یک مسابقه فوتبال راه داد، این جنجال دوباره بالا گرفت. رسانه‌های باند روحانی از آن به عنوان تحقق یک رؤیا و یک رویداد تاریخی حلوا حلوا کردند و در مقابل از آنجا که باند مقابل آن را شکافی در دیوار اختناق می‌داند، دادستان کل رژیم آخوند جعفر منتظری وارد معرکه شد

و تهدید کرد: « با هر مدیری که بخواهد بستر حضور بانوان در ورزشگاه را با بهانه های مختلف فراهم کند برخورد می کنیم... قرار نیست در منظر عمومی هر کس هرجور خواست لباس بپوشد و یا رفتار کند».

موضوع این است که در این کشاکش نه تنها موقعیت خامنه‌ای به دلیل دو دوزه‌بازیهایش نیز به شدت تضعیف شده و او حتی از جانب نیروهای خودش هم زیر سؤال رفته است. بلکه زبانها به جانب خمینی دجال و دجالگریهایی که در اطراف او شکل گرفته نیز باز شده است:

«این که ما جوری تصور ایجاد کنیم حتی در ادبیاتمون، ما هنوز که هنوزه، سال 1397، همین شب احیا باورم نمی‌شد گفتم شاید مجری رادیو داره... رفتم متنو چک کردم دیدم امام خمینی سلام الله علیه» هنوز اینه! مراسم شب احیا در سه نقطه برگزار می‌شود با همین ادبیات ها... با همین ادبیات! خانمهای محترم! در حرم مطهر علی بن موسی‌الرضا (ع) در حرم مطهر حضرت معصومه (ع) و در حرم مطهر امام خمینی! همین اشتباهات رو کردیم که به این روز افتادیم! ضریح درست کردیم برای امام، گنبد درست کردیم، زیارت نامه هم درست کردیم. خب مخاطب بیرونی که نگاه می‌کنه می‌گه آیا نخواهد گفت که قبلیها هم همین بوده، ما نبودیم؛ کمااین که میگن، همین اشتباهات و همین خطاها رو کردیم».

گفتگوی سیاسی


مطرح شدن این حرفها که در این گزارش دیدیم و شنیدیم و بخصوص انتشار آن توسط رسانه‌های حکومتی نشان دهندة اینه بحران درونی رژیم ابعاد و عمق بی‌سابقه‌یی پیدا کرده. گفتگوی امروز ما با اسدالله مثنی هم به همین موضوع اختصاص دارد.

س: در گزارشی که دیدیم، علاوه بر بحرانهایی که خب همیشه در رژیم بوده و چیز جدیدی نیست، یک موضوع یا بحران جدید هم جنجالی است که بر سر حضور تعداد محدودی از زنان در ورزشگاه آزادی تهران بالا گرفته؛ در این حیص و بیص و این همه بحرانی که رژیم باهش مواجه هست، این موضوع که ظاهراً کم اهمیته، چرا تبدیل به یک جنجال می‌شه؟ آیا خود این یک نمایش برای انحراف اذهان از بحرانهای واقعی نیست؟

ج: به نظر من نه! این یک بحران واقعیه. اما این که یک موضوع به قول شما کم‌اهمیت این طور غوغا می‌شه و دو باند با هم گلاویز می‌شن، این ناشی از وضعیت کنونی است که رژیم مثل یک بیمار محتضر هر عامل کوچکی مثلاً یک سرماخوردگی هم می‌تونه براش خطر مرگ داشته باشه.

اما جدای از این، چرا میگم این بحران برای رژیم واقعیه؟ اگر در حرفهای آخوند دژخیم جعفر منتظری دادستان کل رژیم دقت کرده باشید. او ضمن اراجیفی که درونمایة کثیف خودش را بارز می‌کرد گفت که این یک هنجار شکنیه. هنجار شکنی در این رژیم یعنی رفتاری که در این رژیم بعد امنیتی دارد. مثلاً شعارهای ضد رژیم و ضد دیکتاتوری و ضد خامنه‌ای را میگن شعارهای هنجارشکنانه! رژیم چرا حضور زنان در ورزشگاه را یک هنجارشکنی و یک اقدام ضدامنیتی تلقی می‌کند؟ چون این در دستگاه سرکوبش که بر زن ستیزی استوار شده شکاف ایجاد می‌کند و رژیم مثل مردمک چشمش از طلسم اختناق حفاظت می کند.

برای توجیه این موضوع به اباطیل باصطلاح اخلاقی متوسل می‌شود. آن هم در رژیمی که همه می‌دانند در زیر عبا و عمامة آخوندهای حاکم و بنیادهای آن چه گندابی جریان دارد و این حاکمیت پلید چگونه با حاکم کردن فقر و گرسنگی در جامعه، فساد و فحشا را تا کجاها در جامعه گسترش داده است.

س: بحرانها و همین طور بحران درونی رژیم، صرف نظر از شدت و ضعفش چیز جدیدی نیست؛ آیا شما کیفیت جدیدی در این بحرانها و بحران درونی رژیم می‌بینید؟

ج: این یک کیفیت جدید است. اولاً به خاطر تعدد بحرانها؛ از بحران اقتصادی و بحران ارزی و یک سوم شدن درآمد و قدرت خرید مردم تنها طی چند ماه به یک سوم.

تا بحران سیاسی و رابطه با خارج و رابطه با اتحادیه اروپا و بستة اروپایی، تا بحران ناشی از FATF و تصویب لوایح آن که گوشه‌یی از آن را در همین گزارش دیدیم که طرفین همدیگر را تا متهم کردن به خیانت و وطنفروشی از یک طرف تا دست داشتن در قاچاق مواد مخدر و غیره و این که علت مخالفتشان با FATF

ترس از شفافیت و رو شدن از دستشان در این ماجراهاست.

تا بحران بهداشت و درمان، تا بحران آموزش و پرورش که خودشان اعتراف می‌کنندکه نظام آموزشی ما پولی ترین نظام آموزشی در دنیاست و حاصل آن این است که میلیونها کودک واجب التعلیم از مدرسه و تحصیل محرومند تا بحرانهای متعدد زیست محیطی از آب و هوا و خشک شدن منابع آبی و...

از تعدد بحرانها که خودش کیفیت جدیدی در رژیم است واقعیت دیگر این است که در این بحرانها مثلاً در بحران FATF موقعیت خامنه‌ای به شدت ضربه خورده و فرسایش پیدا کرده به طور که در باند خودش هم به او اعتراض می‌کنند که چرا صریح حرف نمی زند؟ چرا تعیین تکلیف نمی‌کند. تا انجا که مجری تلویزیون رژیم همین حرف را در یک برنامه مورد سؤال قرار می‌دهد و میگوید اگر خامنه‌ای مخالف FATF چرا صریحا اعلام نمی کند؟

از طرف دیگر این بحران چنان به عمق رفته که نه تنها خامنه‌ای بلکه حتی خود خمینی را هم از طرف مهره‌ها و عوامل خود رژیم زیر سؤال برده است از هالة تقدسی که برای این دجال شیاد درست کرده‌اند تا مطرح شدن علنی قتل‌عام و جنایتهای دهة 60، تا بلوای مکه، تا جنگ ضدمیهنی و...

یعنی پایه‌های رژیم مورد تهدید قرار گرفته و امواج بحرانها این پایه‌ها را هم در هم شکسته است.

س: چرا در حال حاضر، بحرانهایی که با ذات این رژیم عجینه، به چنین نقطه‌یی رسیده؟

ج: در وهلة اول بن‌بست رژیم در برابر مقاومت مردم ایران علت اصلی است. رژیم هیچ جوابی در برابر توده‌های مردم ایران که در برابر این رژیم برخاسته‌اند، ندارد. و شاهد هستیم که امواج اعتصابها دارد به هم می‌پیوندد، اعتصاب بازاریان به اعتصاب کامیونداران می‌پیوندد و اعتصاب کامیونداران به اعتصاب معلمان و اینها به اعتصاب کارگران و دانش آموزان و دانشجویان و این رشته همچنان ادامه دارد.

از طرف دیگر با کنار رفتن سیاست مماشات بخصوص در آمریکا و به دنبال آن زیر سؤال رفتن آن در اروپا زمینة باجگیری که قبلاً رژیم از این طریق می‌توانست بحرانهایش را تخفیف بدهد هم از بین رفته است. این سیاست مماشات بخصوص آنجا که در برابر مجاهدین و مقاومت ایران قرار می‌گرفت و مثلاً مجاهدین را در لیست تروریستی قرار میدادند و این طوری دست و پایش را می‌بستند هم دیگر مددکار رژیم نیست و رژیم از این امداد غیبی محروم شده و بعکس طوق تروریستی در همان جایی که باید افتاده یعنی بر گردن رژیم و این هم عامل مهمی در تشدید بحرانهای رژیم است. بخصوص که وقتی سیاست قاطعیت جای سیاست مماشات را گرفته و تحریمهای واقعی و جدی جای باج را گرفته، می‌بینیم که چطور تحریمها هنوز شروع نشده، چطور نفس رژیم به شماره افتاده است.
لطفا به اشتراک بگذارید: